English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
manx cat گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
Other Matches
genet جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline وابسته به تیره گربه گربه صفت
tamer اهلی
tamest اهلی
taming اهلی
native اهلی
domestic اهلی
tames اهلی
tame اهلی
tamed اهلی
domesticated اهلی
natives اهلی
tamely بطور اهلی
domesticates اهلی کردن
livestock چارپایان اهلی
domesticated اهلی شده
domesticate اهلی کردن
domestic animals حیوانات اهلی
Aborigine اهلی قدیم
domestication اهلی سازی
domesticity حالت اهلی
semidomesticated نیمه اهلی
naturalized اهلی شده
fox terrier نوعی سگ اهلی
live stock چارپایان اهلی
domesticating اهلی کردن
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
pet حیوان اهلی منزل
pets حیوان اهلی منزل
domestically بطور خانوادگی و اهلی
petted حیوان اهلی منزل
farms پرورشگاه حیوانات اهلی
farm پرورشگاه حیوانات اهلی
farmed پرورشگاه حیوانات اهلی
animal husband پرورش جانوران اهلی
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
thremmatology علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
water buffalo گاو میش اهلی شده اسیایی
zootechny فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnician کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
ventus's shell کس گربه
the cat has nine lives گربه
gib cat گربه نر
puss گربه
moggy گربه
tomcats گربه نر
tomcat گربه نر
malkin گربه
grimalkin گربه
flue گربه رو
cats گربه
tom cat گربه نر
felid گربه
neko گربه
air drain گربه رو
cat گربه
flues گربه رو
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
mewed صدای گربه
catling بچه گربه
to pull the strings گربه رقصاندن
cattish گربه وار
cathead کله گربه
silure گربه ماهی
caracal گربه صحرایی
galeophobia گربه هراسی
meaow صدای گربه
ailurophobia گربه هراسی
sheat fish گربه ماهی
mewing صدای گربه
meow صدای گربه
tabby گربه ماده
mew صدای گربه
pussy گربه وار
catfish گربه ماهی
pussies گربه وار
catlike گربه وار
tiger cat گربه وحشی
reflecting stud چشم گربه
gatophobia گربه هراسی
gib گوه گربه نر
Persian cat گربه ایرانی
kitten بچه گربه
cat's paws پنجه گربه
tabbies گربه ماده
tabby cat گربه خط دار
wildcat گربه وحشی
wildcats گربه وحشی
kitling بچه گربه
cattier شبیه گربه
cattier گربه صفت
cattiest شبیه گربه
cattiest گربه صفت
catty شبیه گربه
toms جنس نر گربه نر
tom جنس نر گربه نر
abyssinian نژادی از گربه
gib cat گربه اخته
kittens بچه گربه
kit بچه گربه
kits بچه گربه
cowrie نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
cowry نوعی کس گربه
foumart گربه قطبی
foumart گربه شمالی
heating flue تنوره گربه رو
fitchet گربه قطبی
cat's paw پنجه گربه
felidae تیره گربه
felid گربه مانند
catty گربه صفت
kitties بچه گربه
felinity گربه صفتی
lemon grass گربه دشتی
civet گربه زباد
cattiness گربه صفتی
grimalkin گربه ماده
cattily گربه وار
cats eye چشم گربه
to lead one a dance گربه رقصاندن
kitty بچه گربه
lead one a dance گربه رقصاندن
cri du chat گربه اوایی
viverrine خانواده گربه زباد
catamountain یکجور گربه دشتی
miaowing صدای گربه میومیو
miaow صدای گربه میومیو
miaowed صدای گربه میومیو
miaows صدای گربه میومیو
viverrine شبیه گربه زباد
tabby cat گربه ببری یا پلنگی
cat gets one's tongue <idiom> گربه زبونش را خورده
to pull the wires گربه رقصانی کردن
They fight like cat and dog. مانند سگ و گربه به هم می پرند.
gib گربه صفت بودن
caterwaul صدای شیون گربه
caterwauling صدای شیون گربه
neko ashi dachi ایستادن گربه سان
pussies ریم الود گربه
serval گربه دشتی افریقایی
catamount یکجور گربه دشتی
beom seogi گربه سان ایستادن
caterwauls صدای شیون گربه
miaou صدای گربه میومیو
caterwauled صدای شیون گربه
leopards پلنگ گربه وحشی
pussy ریم الود گربه
leopard پلنگ گربه وحشی
kittenish مثل بچه گربه
Siamese cat گربه چشم ابی ولاغرسیامی
Siamese cats گربه چشم ابی ولاغرسیامی
linsang گربه زباد برمه وجاوه
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
There is not room no swing a cat . <proverb> گربه را مجال گذز نیست .
fitchew پوست راسو یا گربه قطبی
play cat and mouse with someone <idiom> موش و گربه بازی کردن
The cat dreams of mice. <proverb> گربه در خواب موش بیند.
fisch پوست راسو یا گربه قطبی
margay گربه پلنگی امریکای جنوبی
hemp nettle گیاهان جنس کله گربه
rumpy یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
cougars گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
cougar گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
wire pulling گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
fleas i. doges and cats کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
The cat ate the whole mouse. گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
Two cas and a mouse , two wives in one house , two. <proverb> دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
No matter which way you fling a cat, it will light. <proverb> گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
catgut روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
returns کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
miniatures کوتاه
pigmy قد کوتاه
low کوتاه
stockier کوتاه
stockiest کوتاه
stocky کوتاه
pigmies کوتاه
pigmies قد کوتاه
pygmies کوتاه
pygmies قد کوتاه
pygmy کوتاه
pygmy قد کوتاه
scut دم کوتاه
miniature کوتاه
puny قد کوتاه
synoptic کوتاه
stunts کوتاه
succinct <adj.> کوتاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com