English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
caracal گربه صحرایی
Other Matches
bleacher صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
genet جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline وابسته به تیره گربه گربه صفت
campestral صحرایی
outdoor صحرایی
outsentry پاسدار صحرایی
landrail ابچلیک صحرایی
abutilon خطمی صحرایی
bindweed نیلوفر صحرایی
call box تلفن صحرایی
call boxes تلفن صحرایی
corn parsley جعفری صحرایی
field hospital بیمارستان صحرایی
gerbille موش صحرایی
voles موش صحرایی
vole موش صحرایی
crab apples سیب صحرایی
out guard گشتی صحرایی
mentha piperita نعناع صحرایی
can مستراح صحرایی
canning مستراح صحرایی
cans مستراح صحرایی
ratton موش صحرایی
field glasses عینک صحرایی
scabiosa مامیثای صحرایی
crab apple سیب صحرایی
latrine توالت صحرایی
field notes یادداشتهای صحرایی
fiedl fortifications استحکامات صحرایی
field archery تیراندازی صحرایی
field army ارتش صحرایی
field atrillery توپخانه صحرایی
field exercise خدمات صحرایی
field exercise تمرین صحرایی
field glass دوربین صحرایی
field gun توپ صحرایی
field kitchen اشپزخانه صحرایی
field laboratory ازمایشگاه صحرایی
field radio بی سیم صحرایی
field ration جیره صحرایی
good king اسفناج صحرایی
fieldartillery توپخانه صحرایی
field work کار صحرایی
field wire سیم صحرایی
field stockade ذخایر صحرایی
field shop تعمیرگاه صحرایی
corn mayweed بابونه صحرایی
field shop کارگاه صحرایی
drumhead court martial محاکمه صحرایی
english mercury اسفناج صحرایی
good henry اسفناج صحرایی
field maintenance نگهداری صحرایی
rat موش صحرایی
pavilion چادر صحرایی
prison camps زندان صحرایی
gerbils موش صحرایی
gerbil موش صحرایی
artillery توپخانه صحرایی
pavilions چادر صحرایی
prison camp زندان صحرایی
fieldmouse موش صحرایی
fieldmice موش صحرایی
oat جو صحرایی یولاف
field hospitals بیمارستان صحرایی
orienteering مسابقهی دو صحرایی
fieldpiece تفنگ یا توپ صحرایی
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
hunter's round نوعی مسابقه صحرایی
dodder کتان صحرایی لرزیدن
hudson seal خز موش صحرایی امریکا
field officer افسر عملیات صحرایی
field زمینه رزمی صحرایی
dodders کتان صحرایی لرزیدن
field manual ائین نامه صحرایی
tare ویسیای صحرایی ماشک
convertible table میز صحرایی تا شونده
fielded زمینه رزمی صحرایی
fields زمینه رزمی صحرایی
field round یک دور تیراندازی صحرایی
gib cat گربه نر
tomcats گربه نر
tomcat گربه نر
the cat has nine lives گربه
flues گربه رو
cat گربه
ventus's shell کس گربه
flue گربه رو
tom cat گربه نر
moggy گربه
malkin گربه
puss گربه
air drain گربه رو
grimalkin گربه
cats گربه
neko گربه
felid گربه
coyotes گرگ صحرایی امریکای شمالی
field operating فعال درصحرا رده صحرایی
coyote گرگ صحرایی امریکای شمالی
field radio رادیوی قابل حمل صحرایی
lemmings موش صحرایی قطب شمال
land girl n دختری که کارهای صحرایی میکرد
lemming موش صحرایی قطب شمال
hock گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
to pull the strings گربه رقصاندن
fitchet گربه قطبی
Persian cat گربه ایرانی
abyssinian نژادی از گربه
lemon grass گربه دشتی
reflecting stud چشم گربه
grimalkin گربه ماده
heating flue تنوره گربه رو
kitling بچه گربه
lead one a dance گربه رقصاندن
to lead one a dance گربه رقصاندن
meaow صدای گربه
gib cat گربه اخته
gib گوه گربه نر
tiger cat گربه وحشی
tabby cat گربه خط دار
silure گربه ماهی
sheat fish گربه ماهی
foumart گربه شمالی
foumart گربه قطبی
meow صدای گربه
cowrie نوعی کس گربه
pussies گربه وار
pussy گربه وار
mewing صدای گربه
mewed صدای گربه
mew صدای گربه
kits بچه گربه
catfish گربه ماهی
catty گربه صفت
ailurophobia گربه هراسی
catty شبیه گربه
cattiest گربه صفت
tabbies گربه ماده
tabby گربه ماده
cowries نوعی کس گربه
cowry نوعی کس گربه
kit بچه گربه
cat's paw پنجه گربه
cat's paws پنجه گربه
wildcat گربه وحشی
wildcats گربه وحشی
kittens بچه گربه
kitties بچه گربه
kitten بچه گربه
kitty بچه گربه
gatophobia گربه هراسی
catlike گربه وار
cattier شبیه گربه
catling بچه گربه
cri du chat گربه اوایی
felinity گربه صفتی
cats eye چشم گربه
tom جنس نر گربه نر
cattily گربه وار
cattiness گربه صفتی
toms جنس نر گربه نر
civet گربه زباد
cattish گربه وار
felidae تیره گربه
cathead کله گربه
cattiest شبیه گربه
cattier گربه صفت
felid گربه مانند
galeophobia گربه هراسی
peafowl قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
field event ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
out door صحرایی در هوای ازاد انجام شده
fieldwork کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
field events ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
ess دو پیچ در سمت مخالف درمسیر صحرایی
They fight like cat and dog. مانند سگ و گربه به هم می پرند.
kittenish مثل بچه گربه
tabby cat گربه ببری یا پلنگی
to pull the wires گربه رقصانی کردن
caterwauls صدای شیون گربه
caterwauling صدای شیون گربه
miaows صدای گربه میومیو
caterwauled صدای شیون گربه
caterwaul صدای شیون گربه
viverrine شبیه گربه زباد
viverrine خانواده گربه زباد
gib گربه صفت بودن
catamountain یکجور گربه دشتی
miaow صدای گربه میومیو
miaowed صدای گربه میومیو
miaowing صدای گربه میومیو
beom seogi گربه سان ایستادن
cat gets one's tongue <idiom> گربه زبونش را خورده
pussy ریم الود گربه
serval گربه دشتی افریقایی
neko ashi dachi ایستادن گربه سان
pussies ریم الود گربه
leopards پلنگ گربه وحشی
leopard پلنگ گربه وحشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com