Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
top radius	گردی سر دنده
Other Matches
ungear	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
pinions	دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear	دنده مهمیزی دنده خاردار
pinion	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning	دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
rougher	دنده دنده کننده
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
levorotation	چپ گردی
rondure	گردی
rotundily	گردی
globularity	گردی
knobbiness	گردی
farinose	گردی
roundness	گردی
heroism	گردی
cylinderisity	گردی
roundest	گردی
round	گردی
coal dust firing	اشتعال گردی
pub crawls	میخانه گردی
What are you looking for ?	دنبال چی؟ می گردی ؟
pub crawl	میخانه گردی
pedlary	دوره گردی
mountaineering	کوه گردی
colportage	دوره گردی
cylinderisity	دقت گردی
powder metallurgy	متالورژی گردی
powderiness	خاصیت گردی
somnambulism	خواب گردی
somnambulation	خواب گردی
sleep walking	خوابیده گردی
roundness	نسبت گردی
hole circle	گردی سوراخ
cavetto	ربع گردی
gas lubrication	روغنکاری گردی
to poke a bout	ول گردی کردن
pub crawls	میخانه گردی کردن
pub crawl	میخانه گردی کردن
cadges	گدایی دوره گردی
traipsing	هرزه گردی کردن
packman	دوره گردی کردن
peregrination	جهان گردی دربدری
traipse	هرزه گردی کردن
cadged	گدایی دوره گردی
pulverulent	ازهم پاشنده گردی
peregrinations	جهان گردی دربدری
cadge	گدایی دوره گردی
peddle	دوره گردی کردن
cadging	گدایی دوره گردی
traipsed	هرزه گردی کردن
traipses	هرزه گردی کردن
dry galvanizing	اب روی دادن گردی
hobo	دوره گردی کردن
hoboes	دوره گردی کردن
hobos	دوره گردی کردن
to i. aroom with a powder	گردی درخانه پاشیدن
peddled	دوره گردی کردن
hawked	دوره گردی کردن
hawk	دوره گردی کردن
peddles	دوره گردی کردن
hawks	دوره گردی کردن
shop	مغازه گردی کردن دکه
shops	مغازه گردی کردن دکه
bezant	پولک گردی که معمولا از طلااست
rhapsode	دوره گردی که اشعار رزمی
shopped	مغازه گردی کردن دکه
door to door selling	فروش کالا بصورت دوره گردی
sprocket	دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
walkabouts	بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout	بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
console	کنسول [نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
hock spanner	اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
frostwork	نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
gears	دنده
geared	دنده
dependum	ته دنده
geap	دنده
costa	دنده
hard-nosed	یک دنده
stricter	یک دنده
spare ribs	سر دنده
strict	یک دنده
gear	دنده
drive	دنده
slats	دنده ها
drives	دنده
slat	دنده ها
strictest	یک دنده
rib	دنده
gad	با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
external thread	دنده خارجی
cogged wheel	چرخ دنده
gear box	جعبه دنده
french chop	گوشت دنده
bendix	دنده استارت
stick shift	دسته دنده
cog wheel	چرخ دنده
spareribs	گوشت دنده
cramwheel	دنده کرامویل
cramwheel	دنده مخروطی
gear wheels	چرخ دنده ها
gearwheels	چرخ دنده ها
cogwheels	چرخ دنده ها
cog wheels	چرخ دنده ها
cogged wheels	چرخ دنده ها
dependum angle	زاویه ته دنده
gearwheel	چرخ دنده
drive mechanism	جعبه دنده
cog [cogwheel]	چرخ دنده
gear case	جعبه دنده
gear cutter	دنده تراش
low gear	دنده کندکن
shifting lever	دسته دنده
worm gear	دنده مورب
wheelwork	چرخ دنده
transmission case	جعبه دنده
toothed wheel	چرخ دنده
pinwheel	چرخ دنده
planetary gear	دنده خورشیدی
steering gear	دنده فرمان
worm gear	دنده مارپیچی
spur gear	دنده ملخی
chop	گوشت دنده
laticostate	دنده پهن
ratchet	دنده جغجغه ای
gear level	دسته دنده
gear wheel	چرخ دنده
cross-rib	دنده ی قوس
steering gear	دنده سکان
high speed	دنده سریع
jackshaft	دنده عقب
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
sprocket	دنده زنجیر
frame	دنده عرضی
pinioning	جرخ دنده
geared	جعبه دنده
gearboxes	جعبه دنده
cog	دنده چرخ
gearing	جعبه دنده
pinion	جرخ دنده
cogs	دنده چرخ
thread	دنده پیچ
rib	دنده میله
gear	چرخ دنده
pinions	جرخ دنده
stave	دنده بشکه
gearshifts	دنده عوض کن
gearshifts	میله دنده
gearshift	دنده عوض کن
gears	چرخ دنده
gears	جعبه دنده
gearshift	میله دنده
rib	گوشت دنده
gearbox	جعبه دنده
geared	چرخ دنده
ribbed	دنده دار
transmissions	جعبه دنده
sheaths	تیزی دنده
sheath	تیزی دنده
reverse gears	دنده معکوس
cogwheel	چرخ دنده
reverse gear	دنده معکوس
longitudinal	دنده طولی
grooved	دنده دار
transmission	جعبه دنده
threads	دنده پیچ
bevel gear	دنده کرامویل
bevel gear	دنده مورب
timber	دنده عرضی
gear	جعبه دنده
bendix	دنده بندیکس
rib	هرچیز شبیه دنده
steering gear	جعبه دنده فرمان
step up gear	چرخ دنده افزاینده
riblet	انتهای دنده گوسفند
sun gear	چرخ دنده خورشیدی
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
rachet	ضامن چرخ دنده
reduction gear	چرخ دنده کاهنده
controlled stick steering	دسته دنده خودکار
sawtooth wave	موج دنده ارهای
starter gear ring	چرخ دنده استارتر
rib	دنده دار کردن
short ribs	گوشت با استخوان دنده
ratchet	ضامن چرخ دنده
transmission gear	چرخ دنده انتقال
cross-springer	[دنده اریب در طاق]
gear shift	دسته دنده اتومبیل
gear lever	دسته دنده اتومبیل
gear stick	دسته دنده اتومبیل
ratchets	ضامن چرخ دنده
wracks	چرخ دنده دار
wracked	چرخ دنده دار
racks	چرخ دنده دار
racked	چرخ دنده دار
gear box	جعبه دنده گیرباکس
get up on the wrong side of the bed <idiom>	از دنده چپ بلند شدن
transmission grease	گریس جعبه دنده
transmission oil	روغن جعبه دنده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com