Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (7 milliseconds)
English
Persian
molar heat of fusion
گرمای مولی ذوب
Search result with all words
molar heat of combusion
گرمای مولی احتراق
molar heat of condensation
گرمای مولی میعان
molar heat of crystallization
گرمای مولی تبلور
molar heat of formation
گرمای مولی تشکیل
molar heat of solution
گرمای مولی انحلال
molar heat of sublimation
گرمای مولی تصعید
molar heat of vaporization
گرمای مولی تبخیر
molar specific heat
گرمای ویژه مولی
molecular specific heat
گرمای ویژه مولی
Other Matches
mole volume
حجم مولی
molar entropy
انتروپی مولی
molar mass
جرم مولی
molar concentration
غلطت مولی
ward
مولی علیه
mole ratio
نسبت مولی
molar volume
حجم مولی
pupils
مولی علیه
wards
مولی علیه
person placed under guardianship
مولی علیه
molal volume
حجم مولی
pupil
مولی علیه
molar entropy of vaporization
انتروپی مولی تبخیر
molar entropy of fusion
انتروپی مولی ذوب
molar enthalpy of formation
انتالپی مولی تشکیل
molar absorptivity
ضریب جذب مولی
partial molar properties
خواص جزیی مولی
molar cxtinction coefficient
ضریب جذب مولی
molar enthalpy of combusion
انتالپی مولی احتراق
partial molar volume
حجم جزیی مولی
latent heat
گرمای نهان
latent heat of sublimation
گرمای تصعید
integral heat of solution
گرمای کل انحلال
maturing heat
گرمای گیرش
total heat of solution
گرمای کل انحلال
heat of transformation
گرمای تحول
specific heat
گرمای ویژه
sensible heat
گرمای محسوسه
radiant heat
گرمای تابنده
phlogosis
گرمای سوزنده
paradoxical warmth
گرمای تناقضی
wash heat
گرمای جوش
heating value
گرمای سوختن
heat of reaction
گرمای واکنش
heat of ionization
گرمای یونش
heat of hydration
گرمای ابش
expansion heat
گرمای واتنش
latent heat of fusion
گرمای ذوب
heat of fusion
گرمای ذوب
equiviscous temperature
گرمای لزوجت
heat of formation
گرمای تشکیل
heat of vaporization
گرمای تبخیر
heat of evaporation
گرمای تبخیر
heat of combustion
گرمای سوختن
heat of combustion
گرمای احتراق
heat of activation
گرمای فعالسازی
heat of solidification
گرمای انجماد
heat of solution
گرمای انحلال
high or low temperature
گرمای زیادیاکم
thermonuclear
گرمای هستهای
heating value
گرمای احتراق
heat of condensation
گرمای میعان
boiling heat
گرمای جوشش
heat value
گرمای احتراق
cinder heat
گرمای شلاکه
heat of sunlimation
گرمای تصعید
genial heat
گرمای ملایم
heat of transformation
گرمای تبدیل
heat value
گرمای سوختن
standard heat of formation
گرمای تشکیل استاندارد
phosphoresce
بدون گرمای محسوس
waste heat
گرمای تلف شده
latent heat of fusion
گرمای نهان ذوب
generated heat
گرمای تولید شده
heat of sunlimation
گرمای نهان تصعید
latent heat of sublimation
گرمای نهان تصعید
latent heat of varporization
گرمای نهان تبخیر
differential heat of solution
گرمای انحلال تفاضلی
heat of fusion
گرمای نهان ذوب
incandesce
از گرمای زیاد سفید شدن
pyrometer
الت سنجش گرمای زیاد
sweating heat
گرمای لحیم کاری غیر مستقیم
law of additivity of reaction heat
قانون جمع پذیری گرمای واکنش
to take one's temperature
درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
thermoelectrometer
الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
isocheim
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسطانهادرزمستان ...داده میشود
isothermal line
خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
isotherm
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
dielectric heating
گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
burn out
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
isotheral line
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
air cooled engine
موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
cylinder baffles
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
diesel ramjet
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com