English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
nail knot گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
Other Matches
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
leaders قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
maintenance بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
compound complex دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
original and derivative estate مال اصلی و مال فرعی
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
subspecies قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stbtitle عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
master file فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
sublease اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
fishing ماهیگیری
angling ماهیگیری
fishing ماهیگیری حق ماهیگیری
angle ماهیگیری
angles ماهیگیری
handline ماهیگیری با نخ
piscary حق ماهیگیری
reels قرقره ماهیگیری
chums طعمه ماهیگیری
reeling قرقره ماهیگیری
reel قرقره ماهیگیری
fouls نخ ماهیگیری اشفته
reeled قرقره ماهیگیری
trawlers کرجی ماهیگیری
angle قلاب ماهیگیری
casting rod چوب ماهیگیری
fishing rod چوب ماهیگیری
fisheries محل ماهیگیری
fisheries شیلات ماهیگیری
fishery محل ماهیگیری
fishery شیلات ماهیگیری
angling ورزش ماهیگیری
bait طعمه ماهیگیری
baited طعمه ماهیگیری
baits طعمه ماهیگیری
chum طعمه ماهیگیری
angles قلاب ماهیگیری
trawler کرجی ماهیگیری
fishing ورزش ماهیگیری
foulest نخ ماهیگیری اشفته
piscatory وابسته به ماهیگیری
fishing rods چوب ماهیگیری
fishable قابل ماهیگیری
snell بندقلاب ماهیگیری
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
fish hook قلاب ماهیگیری
piscatorial وابسته به ماهیگیری
fisherman's bend گره ماهیگیری
fishhook قلاب ماهیگیری
fishline ریسمان ماهیگیری
sport fish ماهیگیری تفریحی
fishing gear اسباب ماهیگیری
surf fishing ماهیگیری در موج
ice fishing ماهیگیری از سوراخهای یخ
fouler نخ ماهیگیری اشفته
fouled نخ ماهیگیری اشفته
foul نخ ماهیگیری اشفته
jug fishing ماهیگیری با بطری
monofilament نخ نایلونی ماهیگیری
fishing tackle ابزار ماهیگیری
piscary محل ماهیگیری
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
spin ماهیگیری با وسایل چرخان
line haul کشیدن نخ در شروع ماهیگیری
seasons فصل ازادشکار یا ماهیگیری
match fishing مسابقه ماهیگیری درانگلستان
popper طعمه شناور ماهیگیری
spins ماهیگیری با وسایل چرخان
spearfish ماهیگیری با پرتاب نیزه
seasoned فصل ازادشکار یا ماهیگیری
popping plug طعمه ماهیگیری شناور
worming ماهیگیری بااستفاده از کرم
wet fly طعمه ماهیگیری زیرابی
treble hook قلاب ماهیگیری سه طرفه
spin casting reel قرقره چرخان ماهیگیری
spinning reel قرقره چرخان ماهیگیری
tackle وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackled وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackles وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackling وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
spearfishing ماهیگیری با پرتاب نیزه
stock دسته چوب ماهیگیری
stocked دسته چوب ماهیگیری
season فصل ازادشکار یا ماهیگیری
level wind وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
ledgering ماهیگیری بااستفاده از وزنه
drift fishing ماهیگیری از قایق شناور
nymph طعمه مصنوعی ماهیگیری
nymphs طعمه مصنوعی ماهیگیری
june bug نوعی قرقره ماهیگیری
double hook قلاب ماهیگیری دو طرفه
dory کرجی ته پهن ماهیگیری
colorado تیغه دوار ماهیگیری
fly fishing ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fly-fishing ماهیگیری با طعمه مصنوعی
boat net تور ماهیگیری با قایق
bay reel قرقره کوچک ماهیگیری
automatic reel قرقره خودکار ماهیگیری
bail lock قفل قرقره ماهیگیری
bait casting پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
bow fishing ماهیگیری با تیر و کمان
sinkers وزنه سربی ماهیگیری
sinker وزنه سربی ماهیگیری
keep out تور ماهیگیری زیر اب
jacklight نورافکن مخصوص ماهیگیری
indiana نوعی قرقره ماهیگیری
handtwist retrieve طرز برگرداندن نخ ماهیگیری
barb انحنای قلاب ماهیگیری
barbs انحنای قلاب ماهیگیری
backlash پیچ خوردن نخ ماهیگیری
fly reel قرقره ساده ماهیگیری
fly line ریسمان کلفت ماهیگیری
float fishing ماهیگیری با قایق متحرک
poppers طعمه شناور ماهیگیری
squid قلاب سنگین ماهیگیری
squids قلاب سنگین ماهیگیری
fishing chair صندلی در قایق ماهیگیری
bank line نخ ماهیگیری وصل به ساحل
butt دسته چوب ماهیگیری
butted دسته چوب ماهیگیری
butts دسته چوب ماهیگیری
fisher جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
spear gun وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
clicks گیر کردن قرقره ماهیگیری
boat rod چوب کلفت ماهیگیری با قایق
click گیر کردن قرقره ماهیگیری
whips شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
whipped شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
bird's nest قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
snell وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
whip شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
handline نخ ماهیگیری بدون چوب وقرقره
bottom rig وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
gang hook دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
sportfishing ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
free spool چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
spinner نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
spinning rod چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
still hunt ماهیگیری بطور قاچاق وغیرمجاز
spin casting rod چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
fixed spool قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
skittering ماهیگیری با نخ و چوب به میزان مساوی
fishes بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
fishable مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
trolling ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان
fished بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
still hunt بطور قاچاقی ماهیگیری کردن
pound net تور ماهیگیری دهانه باریک
open season فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
closed season فصل منع ماهیگیری یا شکار
fly rod چوب مجوف دراز ماهیگیری
strip نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
setline رسن چند قلابی ماهیگیری
fishermen صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fisherman صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fish بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
dropper fly طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
false cast پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com