English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
fisherman's bend گره مخصوص قایقرانی
Other Matches
boatmanship قایقرانی
watermanship قایقرانی
boating قایقرانی
rowing قایقرانی
gunkholding قایقرانی در اب کم عمق
fours قایقرانی 4 نفره
skiff قایقرانی کردن
speedboating قایقرانی سرعت
kayaking قایقرانی با کایاک
frostbite قایقرانی د رهوای سرد
sailing قایقرانی با قایق بادی
oarsmen پارو زن مسابقات قایقرانی
oarsman پارو زن مسابقات قایقرانی
paddles پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddling پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddle پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddled پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
sculling مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
franchises حق مخصوص
extra special مخصوص
franc حق مخصوص
franchise حق مخصوص
francs حق مخصوص
particulars مخصوص
vest pocket مخصوص
especial مخصوص
favorites مخصوص
favourite مخصوص
specific مخصوص
particular مخصوص
specifics مخصوص
favourites مخصوص
special مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
heavy duty مخصوص کارسنگین
terminology اصطلاح مخصوص
idiocrasy حالت مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
idoneous مختص مخصوص
g man بازرس مخصوص
specific مخصوص معین
heavy-duty مخصوص کارسنگین
resistivity مقاومت مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
idiosyncrasy حال مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
aides-de-camp اجودان مخصوص
habiliments لباس مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
specifics مخصوص معین
densities جرم مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
specific weight وزن مخصوص
parts peculiar قطعات مخصوص
special مخصوص خاص
specific search شناسایی مخصوص
specific resistivity مقاومت مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
special passport پاسپورت مخصوص
special services خدمات مخصوص
special damage خسارت مخصوص
game کامپیوتر مخصوص
marque مدل مخصوص
low resistivity مقاومت مخصوص کم
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
marque علامت مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
special session جلسه مخصوص
density جرم مخصوص
general معمولی و نه مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
specific gravity ورن مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
exempted station یکان مخصوص
proper مخصوص مقتضی
Afro pick شانه مخصوص فر
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
chorea تشنج مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
generals معمولی و نه مخصوص
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
specially مخصوص خاص
specific gravities وزن مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
bluck density وزن مخصوص
unit weight وزن مخصوص
specific gravity وزن مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
hollered صدای مخصوص هر حیوان
holler صدای مخصوص هر حیوان
pack saddle زین مخصوص بار
phonograph connection پریز مخصوص پیکاپ
anvil block سندان مخصوص اهنگری
nursery rhymes اشعار مخصوص کودکان
handrail نرده مخصوص دستگیره
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
sign languages زبان مخصوص کرها
particle density وزن مخصوص حقیقی
sign language زبان مخصوص کرها
handrails نرده مخصوص دستگیره
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
ashpit چاله مخصوص خاکستر
attack cargo ship ناوحمل و نقل مخصوص تک
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
skeeter قایق مخصوص روی یخ
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
alemannic لهجهء مخصوص المانی
blower ماشین مخصوص دمیدن
weightless دارای وزن مخصوص کم
harrier تازی مخصوص شکارخرگوش
built up edge لبه مخصوص نصب
canalboat قایق مخصوص کانال
cargo liners خط کشتیرانی مخصوص بار
processor پردازنده جانبی مخصوص
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
armlet زرهء مخصوص دست
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
jacklight نورافکن مخصوص ماهیگیری
jemmy دیلم مخصوص دزدان
podium بالکن جایگاه مخصوص
jemmies دیلم مخصوص دزدان
podiums بالکن جایگاه مخصوص
klister واکس مخصوص کف اسکی
exception reporting گزارش گیری مخصوص
effective unit weight وزن مخصوص موثر
lecterns میز مخصوص قرائت
insulativity مقاومت ایزولاسیون مخصوص
respective بترتیب مخصوص خود
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
freestone سنگ مخصوص تراش
finishing limes اهک مخصوص اندود
g suit لباس مخصوص هوانوردی
kitchen gardens باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen garden باغ مخصوص سبزیکاری
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
slang بزبان یا لهجه مخصوص
lectern میز مخصوص قرائت
dump box فرف مخصوص زباله
gaskets نوعی ابزار مخصوص
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cuisse زره مخصوص ران
cuish زره مخصوص ران
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
hollers صدای مخصوص هر حیوان
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
hollering صدای مخصوص هر حیوان
opiumden محل مخصوص تریاکها
gasket نوعی ابزار مخصوص
dry density وزن مخصوص خشک
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
tramline خط مخصوص واگن برقی
tramlines خط مخصوص واگن برقی
melinite مخصوص تهیه چاشنی
oil color روغن مخصوص نقاشی
one horse مخصوص یک اسب بی مایه
opera glass دوربین مخصوص اپرا
conductibility ضریب هدایت مخصوص
sla انجمن کتابخانههای مخصوص
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
valeting پیشخدمت مخصوص ملازم
valets پیشخدمت مخصوص ملازم
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
special weapons جنگ افزار مخصوص
nipple پستانک مخصوص شیربچه
spuds تیشه مخصوص کندن یخ
nipples پستانک مخصوص شیربچه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com