Dictiornary-Farsi | گروه ادبا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
republic of letters	گروه ادبا


Other Matches

literati	ادبا
the common wealth of learning	مجمع ادبا
pack	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component	بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing	یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party	گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group	گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
stable	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde	گروه بیشمار گروه
hordes	گروه بیشمار گروه
battery of tests	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
ensign	گروه
masses	گروه
cluster bomb	گروه
cluster	گروه
cluster bombs	گروه
teams	گروه
massing	گروه
team	گروه
mass	گروه
groups	گروه
troop	گروه
trooped	گروه
folks	گروه
folk	گروه
shoals	گروه
shoal	گروه
cliques	گروه
clique	گروه
ensigns	گروه
batches	گروه
batch	گروه
trooping	گروه
multitudes	گروه
squad	گروه
swarms	گروه
swarmed	گروه
swarm	گروه
bunching	گروه
bunches	گروه
bunched	گروه
bunch	گروه
squads	گروه
multitude	گروه
concourses	گروه
concourse	گروه
herd	گروه
herded	گروه
herding	گروه
herds	گروه
many	گروه
congregations	گروه
congregation	گروه
gangs	گروه
gang	گروه
flocking	گروه
flocked	گروه
flock	گروه
g , series	گروه ژ
platoons	گروه
platoon	گروه
hosts	گروه
hosted	گروه
host	گروه
flocks	گروه
throng	گروه
parcels	گروه
parcel	گروه
assembly	گروه
covey	گروه
frying	گروه
fry	گروه
fries	گروه
throngs	گروه
thronging	گروه
thronged	گروه
clusters	گروه
cohort	گروه
special interest group	گروه
bevy	گروه
schools	گروه
lot	گروه
t group	گروه T
companies	گروه
company	گروه
school	گروه
crowd	گروه
corps	گروه
attack group	گروه تک
crowds	گروه
group	گروه
hosting	گروه
setting up	گروه
sets	گروه
ring	گروه
set	گروه
party	گروه
cohorts	گروه
boatswain's party	گروه ملوان
captain of the forecastle	سر گروه لنگر
budget comittee	گروه بودجه
camp color party	گروه پرچم
bit stream	گروه بیتی
cable party	گروه لنگر
biotype	زیست گروه
bridging group	گروه پل شده
bridged group	گروه پل شده
carbonyl group	گروه کربونیل
center	گروه مرکزی
coacting group	گروه همکار
command group	گروه فرماندهی
flying squads	گروه تندکنش
flying squads	گروه تندواکنش
commonwealth of letters	گروه نویسندگاه
commutative group	گروه جابجاپذیر
control group	گروه گواه
coordinated group	گروه کوئوردینانسی
closed group	گروه بسته
search parties	گروه پیگرد
chevroner	فرمانده گروه
shop steward	رئیس گروه
In groups. In batches.	دسته دسته ( گروه گروه )
adverbial group	گروه قیدی
contact party	گروه تماس
shop stewards	رئیس گروه
class of suplies	گروه کالاها
search party	گروه پیگرد
flying squads	گروه ضربت
divisions	گروه وزنی
acid group	گروه اسید
acid group	گروه اسیدی
acidic group	گروه اسید
acidic group	گروه اسیدی
advance party	گروه پیشرو
advance point	گروه نوک
work team	گروه کار
air group	گروه هوایی
abelian group	گروه ابلی
subgroup	خرده گروه
subgroup	زیر گروه
subgroups	خرده گروه
subgroups	زیر گروه
division	گروه وزنی
alkyl group	گروه الکیل
alkyl group	گروه الکیلی
basic unit assembly group	گروه ساختمانی
crisis team	گروه ضد بحران
battery of wells	گروه چاهها
battle group	گروه نبرد
billeting party	گروه یورتچی
billeting party	گروه پیشرو
mass squad	گروه توده
quire	گروه کر [موسیقی]
attack group	گروه تک به ساحل
amino group	گروه امینی
GEAM	گروه معماری
choir	گروه خوانندگان
armor group	گروه زرهی
army group	گروه ارتش
artillery group	گروه توپخانه
paratroops	گروه چترباز
flying squad	گروه تندکنش
sociometry	گروه سنجی
heguman	پیشوای گروه
hexad	گروه شش چیز
hydrogxyl group	گروه هیدروکسیل
in group	گروه خودی
we group	گروه خودی
selected group	گروه گزیده
regimentalation	گروه بندی
reference group	گروه مرجع
infinite group	گروه نامتناهی
head's party	گروه نظافت
service squadron	گروه خدمات
sociometric technique	فن گروه سنجی
side party	گروه رنگ زن
side group	گروه جانبی
shock troops	گروه حمله
shock troops	گروه تهاجمی
group separator	جداساز گروه
groupware	گروه ابزار
gunner's party	گروه توپخانه
shipwright's party	گروه تعمیرات
reconnaissance party	گروه شناسایی
quaternary	گروه چهارچیز
passel	گروه کثیر
out group	برون گروه
minority group	گروه اقلیت
optimates	گروه اشراف