English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
class of suplies گروه کالاها
Other Matches
equation of exchange متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
packs گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
goods کالاها
complete substitution جانشینی کالاها
subsitute جانشینی کالاها
materiel cognizance مدیریت کالاها
dunnage حفاظ کالاها
class of suplies طبقه کالاها
shipping ارسال کالاها
goods and services کالاها و خدمات
commodity agreements قرارداد کالاها
packing ماده محافظ کالاها.
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
shipment sponsor مسئول ارسال کالاها
prestowage plan طرح باربندی کالاها
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
shipment unit یکان مسئول ارسال کالاها
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
quality control کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
The goods were shipped by air . کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
clean up party گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
He swore to having paid for the goods . قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
shipping امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
port of embarkation بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
point of sale محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
daily movement summary خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
pos محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
management coding سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
marshalling yard محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
honey combing روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
kaldor criterion ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
staging base پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
free trade شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
veil of money نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde گروه بیشمار گروه
hordes گروه بیشمار گروه
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income velocity of money سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
releasing officer افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
frying گروه
fry گروه
cluster گروه
shoals گروه
shoal گروه
throngs گروه
thronging گروه
gangs گروه
gang گروه
swarmed گروه
assembly گروه
swarms گروه
parcels گروه
parcel گروه
trooping گروه
trooped گروه
batch گروه
batches گروه
covey گروه
cliques گروه
clique گروه
g , series گروه ژ
ensigns گروه
ensign گروه
swarm گروه
troop گروه
bunching گروه
bunches گروه
teams گروه
fries گروه
platoons گروه
cluster bomb گروه
platoon گروه
cluster bombs گروه
clusters گروه
bunch گروه
host گروه
hosted گروه
hosting گروه
team گروه
folk گروه
folks گروه
mass گروه
thronged گروه
throng گروه
flocks گروه
masses گروه
flocking گروه
flocked گروه
bunched گروه
flock گروه
hosts گروه
party گروه
multitude گروه
companies گروه
company گروه
crowd گروه
crowds گروه
corps گروه
concourses گروه
concourse گروه
set گروه
sets گروه
setting up گروه
t group گروه T
bevy گروه
lot گروه
multitudes گروه
attack group گروه تک
school گروه
schools گروه
herds گروه
herding گروه
herded گروه
herd گروه
massing گروه
many گروه
ring گروه
cohort گروه
cohorts گروه
squad گروه
group گروه
squads گروه
special interest group گروه
congregations گروه
congregation گروه
groups گروه
army group گروه ارتش
armor group گروه زرهی
basic unit assembly group گروه ساختمانی
artillery group گروه توپخانه
attack group گروه تک به ساحل
contact party گروه تماس
air group گروه هوایی
dyad گروه دو عضوی
advance point گروه نوک
alkyl group گروه الکیل
functional group گروه عاملی
alkyl group گروه الکیلی
amino group گروه امینی
duty hands گروه نگهبانان
formal group گروه رسمی
experimental group گروه ازمایشی
cable party گروه لنگر
end group گروه انتهایی
encounter group گروه رویارویی
advance party گروه پیشرو
control group گروه گواه
battery of wells گروه چاهها
commonwealth of letters گروه نویسندگاه
budget comittee گروه بودجه
camp color party گروه پرچم
criterion group گروه ملاک
device cluster گروه دستگاه
command group گروه فرماندهی
captain of the forecastle سر گروه لنگر
closed group گروه بسته
carbonyl group گروه کربونیل
center گروه مرکزی
coacting group گروه همکار
chevroner فرمانده گروه
commutative group گروه جابجاپذیر
bridging group گروه پل شده
coordinated group گروه کوئوردینانسی
disk pack گروه بسته
battle group گروه نبرد
billeting party گروه یورتچی
billeting party گروه پیشرو
diaconate گروه شماسان
devitry گروه دیوان
biotype زیست گروه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com