English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
report of survey گزارش تحقیقات یا بررسیها
Other Matches
spot report گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
departure report گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
action report گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
report generator گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator گزارش زایی گزارش گیری
visualreport گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
mortar report گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
amplifying report گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
theory تحقیقات نظری
scientific researches تحقیقات علمی
theories تحقیقات نظری
basic research تحقیقات مقدماتی
researches تحقیقات علمی
applied research تحقیقات عملی
tools of research وسایل تحقیقات
researching تحقیقات علمی
research تحقیقات علمی
researched تحقیقات علمی
theoretics تحقیقات نظری در علوم
theorised تحقیقات نظری کردن
theorises تحقیقات نظری کردن
theorising تحقیقات نظری کردن
theorized تحقیقات نظری کردن
theorizes تحقیقات نظری کردن
theorizing تحقیقات نظری کردن
to make enquiries into تحقیقات بعمل اوردن
f.b.i اداره فدرال تحقیقات
theorize تحقیقات نظری کردن
psychognosy تحقیقات روانی روان پژوهش
to make inquires into a matter در امری تحقیقات بعمل اوردن
psychognosis تحقیقات روانی روان پژوهش
snoopy بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
primary cognizance تحقیقات اولیه روی یک مسئله
proving ground محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
Scientific research. تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
pay dirt تحقیقات واکتشافات با ارزش ومفید منفعت
market research تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
botanize تحقیقات گیاه شناسی بعمل اوردن
tempest تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
tempests تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
operations research تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
astrophotography عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
fields محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fielded محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
snoop بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
cargo outturn report گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
criminal investigation شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
reports گزارش
reportage گزارش
report generator گزارش زا
recitetion گزارش شز
account گزارش
report گزارش
reported گزارش
hot report گزارش مهم
blue bell گزارش جنایت
management report گزارش مدیریت
blue bell گزارش بدرفتاری
blue bark گزارش حرکت
press report گزارش خبری
edit line خط گزارش وضعیت
flash report گزارش انی
final report گزارش نهایی
bruit گزارش سروصدا
reports گزارش دادن به
internal report گزارش داخلی
detailed report گزارش مشروح
technical report گزارش فنی
error report گزارش خطا
command report گزارش فرماندهی
periodic report گزارش دورهای
report program برنامه گزارش
report writer گزارش نویسی
report writer نویسنده گزارش
reportable گزارش دادنی
rpg مولدبرنامه گزارش
school report گزارش اموزشگاه
situation report گزارش وضعیت
status report گزارش وضعیت
subemit a report گزارش دادن
submit a report گزارش دادن
survey report گزارش بازرسی
visualreport گزارش بصری
report progarm generator تولیدبرنامه گزارش
report progarm generator مولدبرنامه گزارش
quarterly report گزارش سه ماهه
turn in <idiom> گزارش دادن
expertise گزارش اهل فن
wrap up گزارش خلاصه
report file فایل گزارش
report generation تولید گزارش
report generator مولد گزارش
viva voting گزارش شفاهی
viva report گزارش شفاهی
to give forth گزارش دادن
journals گزارش روزانه
reported گزارش دیدبانی
reported گزارش دادن به
reported گزارش دادن
report گزارش دیدبانی
returning گزارش دادن
report گزارش دادن به
story روایت گزارش
reports گزارش دادن
commentary گزارش رویداد
commentaries گزارش رویداد
returning گزارش رسمی
returns گزارش دادن
account اهمیت گزارش
returns گزارش رسمی
minute گزارش وقایع
journal گزارش روزانه
report گزارش دادن
an incomprehensive report گزارش کوتاه
return گزارش دادن
annual report گزارش سالیانه
annual report گزارش سالانه
logs گزارش سفرهواپیما
accident reporting گزارش حادثه
returned گزارش دادن
action گزارش وضع
log گزارش سفرهواپیما
returned گزارش رسمی
actions گزارش وضع
reports گزارش دیدبانی
return گزارش رسمی
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
bill گزارش جریان دعوی
bills گزارش جریان دعوی
weekly progress report گزارش هفتگی کار
snap report گزارش فوری یا انی
progress report گزارش پیشرفت کار
super visum corporis گزارش معاینه جسد
schedule report گزارش زمانبندی شده
logs گزارش سفرنامه کشتی
reportable items اقلام قابل گزارش
project technical report گزارش فنی پروژه
log گزارش سفرنامه کشتی
project technical report گزارش فنی طرح
progress reporting گزارش پیشرفت کار
reportedly طبق گزارش یا شایعه
draft report گزارش نیمه نهایی
evaluation report گزارش ارزیابی وضعیت
call up دستور ارسال گزارش
call-up دستور ارسال گزارش
interim report گزارش پیشرفت کار
docking report گزارش تعمیر ناو
contact report گزارش اخذ تماس
call-ups دستور ارسال گزارش
to give an account of گزارش و توضیح دادن
to report [to a body] گزارش دادن [به اداره ای]
exception reporting گزارش گیری مخصوص
misreport اشتباه گزارش دادن
logbook گزارش روزانه سفرکشتی
annual financial statement گزارش مالی سالانه
journal book دفتر گزارش روزانه
periodic intelligence report گزارش نوبهای اطلاعاتی
According to the riport . بقرار این گزارش
hearing رسیدگی بمحاکمه گزارش
aircraft accident report گزارش سانحه هوایی
flash report گزارش برق اسا
hearings رسیدگی بمحاکمه گزارش
theorization تحقیقات نظری استدلال نظری
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
return گزارش نهایی هیات تحقیق
returned گزارش نهایی هیات تحقیق
system log گزارش روزانه عملیات سیستم
returns گزارش نهایی هیات تحقیق
returning گزارش نهایی هیات تحقیق
this report is incredible این گزارش را نمیتوان باورکرد
request mast گزارش از طریق سلسله مراتب
report generator برای تامین گزارش کامل
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
neither report was correct هیچیک از ان دو گزارش درست نبود
fitness report گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
docking report گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه
daily progress report گزارش روزانه پیشرفت کار
critic report گزارش نتیجه جلسه انتقاد
he gave an a of the battle گزارش ان جنگ راشرح داد
contact report گزارش تماس با هواپیمای دشمن
air control and reporting center (c.r.c. مرکز کنترل و گزارش هوایی
city article گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
White Paper گزارش هیئت دولت نامه سفید
nudets سیستم کشف و گزارش انفجارات اتمی
i saw the report in the rough من پیش نویس این گزارش رادیدم
White Papers گزارش هیئت دولت نامه سفید
[results were] satisfactory رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
inkling اطلاع مختصری که با ان به چیزی پی برند گزارش
rpg Program Report تولیدکننده برنامه گزارش
charts گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
chart گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
charted گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
charting گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com