Dictiornary-Farsi | گسیختن پیوند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
bond rupture	گسیختن پیوند


Other Matches

hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
ruptures	گسیختن
interrupting	گسیختن
rupture	گسیختن
interrupt	گسیختن
rupturing	گسیختن
snapping	گسیختن
disrupts	از هم گسیختن
snap	گسیختن
intermit	گسیختن
snaps	گسیختن
snapped	گسیختن
disrupt	از هم گسیختن
interrupts	گسیختن
cut	گسیختن
cuts	گسیختن
disrupting	از هم گسیختن
fractures	گسیختن شکستگی
fractured	گسیختن شکستگی
fracture	گسیختن شکستگی
tears	گسیختن گسستن
tear	گسیختن گسستن
disrupt	درهم گسیختن
disrupting	درهم گسیختن
disrupts	درهم گسیختن
fracturing	گسیختن شکستگی
to cut in	گسیختن حرف کسی
to interrupt any one's speech	سخن کسیرا گسیختن
snap	پارگی یا گسیختن نخ تار یا پود
associating	هم پیوند
anastomosis	پیوند
graftage	پیوند
imping	پیوند
associated	هم پیوند
consociation	پیوند
associate	هم پیوند
unrelated	بی پیوند
connexion	پیوند
colligation	پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
inosculation	رگ پیوند
grafter	پیوند زن
linkage	پیوند
nexus	پیوند
bond	پیوند
ligature	خط پیوند
linkages	پیوند
strapping	پیوند
grafting	پیوند
associates	هم پیوند
ligaments	پیوند
grafted	پیوند
syntheses	پیوند
link	پیوند
grafts	پیوند
transplantation	پیوند
zonule	پیوند
ligament	پیوند
graft	پیوند
slur	پیوند
relation	پیوند
synthesis	پیوند
connection	پیوند
merging	پیوند
bonding	پیوند
hyphen	پیوند
slurs	پیوند
slurred	پیوند
hyphens	پیوند
connexions	پیوند
slurring	پیوند
doubly linked	با پیوند مضاعف
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
communications link	پیوند مخابراتی
communication link	پیوند ارتباطی
underpass approach	نشیب پیوند
cold link	پیوند دستی
cold link	پیوند سرد
chink grafting	پیوند غلافی
chink grafting	پیوند اسکنهای
covalent bond	پیوند کووالانسی
cross breeding	پیوند دوجنس
crossbreed	پیوند زدن
dynamic link	پیوند پویا
double bond	پیوند دوگانه
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
engraft	پیوند زدن
equatorial bond	پیوند استوایی
defragmentation	پیوند تکه ها
dative bond	پیوند داتیو
data link	پیوند داده
data link	پیوند دادهای
graftage	پیوند زنی
eye splice	پیوند چشمی
cut splice	پیوند میانی
heat affected zone	ناحیه پیوند
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
ionic bond	پیوند یونی
splicer	پیوند دهنده
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
short splice	پیوند کوتاه
sailmaker splice	پیوند چادردوز
radio link	پیوند رادیویی
mismarriage	پیوند نامناسب
multiple bond	پیوند چندگانه
multivincular	بسیار پیوند
neural bond	پیوند عصبی
ogee	منحنی پیوند
organ transplantation	پیوند عضو
osteoplasty	پیوند استخوانی
outcrossing	پیوند دو نژاد
outer connection	پیوند برونی
polar bond	پیوند قطبی
peptide bond	پیوند پپتیدی
synchondrosis	پیوند غضروفی
syndesmosis	پیوند رباطی
link register	ثبات پیوند
linkage time	زمان پیوند
linker	پیوند دهنده
warm link	پیوند گرم
underpass approach	سرازیری پیوند
localized bond	پیوند مستقر
root graft	پیوند ریشهای
triple bond	پیوند سه گانه
transplantable	پیوند شدنی
tie bar	اهن پیوند
mesalliance	پیوند ناجور
metallic bond	پیوند فلزی
three center bonding	پیوند سه مرکزی
syntropy	پیوند سالم
peptide linkage	پیوند پپتیدی
hybridization	پیوند زنی
acetylene link	پیوند استیلنی
spliced	پیوند زدن
acetylene linkage	پیوند استیلنی
spliced	پیوند کردن
acetylenic bond	پیوند استیلنی
splice	پیوند کردن
associations	پیوند ارتباط
association	پیوند ارتباط
acetylenic link	پیوند استیلنی
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
splice	پیوند زدن
anaplasty	پیوند کاری
grafts	پیوند گیاه
splices	پیوند کردن
acetylene bond	پیوند استیلنی
ablosung	پیوند گسلی
linked	پیوند یافته
additive	پیوند کد مخابراتی
additives	پیوند کد مخابراتی
confederacies	اتحاد پیوند
confederacy	اتحاد پیوند
bucket	منحنی پیوند
flanges	پیوند لوله
flange	پیوند لوله
protocol	پیوند نامه
protocols	پیوند نامه
splicing	پیوند زدن
splicing	پیوند کردن
splices	پیوند زدن
atomic bond	پیوند اتمی
long splice	پیوند بلند
link	پیوند دادن
graft	پیوند گیاه
bond distance	طول پیوند
bonding	تشکیل پیوند
bond length	طول پیوند
bond energy	انرژی پیوند
unions	پیوند وصلت
bond moment	گشتاور پیوند
buckets	منحنی پیوند
bond order	مرتبه پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
bond strength	قدرت پیوند
union	پیوند وصلت
chemical bond	پیوند شیمیایی
bond angle	زاویه پیوند
bent bond	پیوند خمیده
axial bond	پیوند محوری
grafted	پیوند گیاه
chain splice	پیوند زنجیری
back splice	پیوند معکوس
back splice	پیوند وارون
basic linkage	پیوند اساسی
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
graft	جفت کردن پیوند
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
grafted	جفت کردن پیوند
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
union	پیوند اتحادیه اتصالی
juncture	پیوند گاه درز
tie bar	بست جوش پیوند
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
grafts	جفت کردن پیوند

bond rupture

گسیختن پیوند