English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
air raid reporting control ship گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
Other Matches
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
air control and reporting center (c.r.c. مرکز کنترل و گزارش هوایی
barrier combat air patrol گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
antiaircraft ضد حملات هوایی
aircontroller کنترل کننده هوایی
freddie اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat air patrol گشتی هوایی
air guard گشتی هوایی
barrier combat air patrol گشتی مرزی هوایی
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
radar picket cap هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
zipper گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zippers گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
igo علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
aircraft accident report گزارش سانحه هوایی
resumed در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
barrier patrol ناو گشتی سد کننده
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
lightening bug ship هلی کوپتر روشن کننده گشتی
[results were] satisfactory رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
departure report گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
whats' up در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
air control کنترل هوایی
control zone منطقه کنترل هوایی
control area منطقه کنترل هوایی
airspace control کنترل فضای هوایی
air controlman نگهبان کنترل هوایی
air control party گروه کنترل هوایی
homing station رادارهای کنترل هوایی
initial point نقطه کنترل هوایی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
air traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
airspace control کنترل کردن فضای هوایی
air control point نقطه کنترل مسیر هوایی
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
controlled airspace فضای هوایی کنترل شده
air-traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
forward air control post ایستگاه کنترل هوایی جلو
control zone منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air movement section قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
free lance اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
air traffic regulation and identificatio سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
positive control کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
zmarker beacon نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
midnight فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
waiting position ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
harasses حملات پی درپی کردن
harass حملات پی درپی کردن
air intercept رهگیری کننده هوایی
spot report گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
action report گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
nuisance raid تک هوایی ایذایی تک مضطرب کننده
intermittent اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
controllers کنترل کننده
controller کنترل کننده
air transport allocations board هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
disk controller کنترل کننده دیسک
peripheral controller کنترل کننده جنبی
vasomotor کنترل کننده رگها
drum controller کنترل کننده درام
dual channel controller کنترل کننده دو کاناله
print controller کنترل کننده چاپ
cluster controller کنترل کننده گروهی
channel controller کنترل کننده مجرا
micro controller ریز کنترل کننده
controller card کارت کنترل کننده
communications controller کنترل کننده ارتباطات
peripheral controller کنترل کننده جانبی
controller نافر کنترل کننده
controllers نافر کنترل کننده
control member عضو کنترل کننده
disk controller کنترل کننده گرده
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
line printer controller کنترل کننده چاپگر خطی
loop control variable متغییر کنترل کننده حلقه
spelling checker کنترل کننده حروف لغات
tidal sluice مجرای کنترل کننده جزر و مد
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
marker circle دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
herwitz bishops فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
silicon controlled restifier یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
report generator گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator گزارش زایی گزارش گیری
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
administrators شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
administrator شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
stern attack در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
mortar report گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
amplifying report گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
visualreport گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
basic بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
processor تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
galls حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
control buoy بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
Hayes Corporation تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
patrolman گشتی
patrolmen گشتی
out guard گشتی
confusion گم گشتی
patrolled گشتی
patrol گشتی
patrolling گشتی
feedback گشتی
patrols گشتی
end around دور گشتی
beach patrol گشتی ساحلی
coastal patrol گشتی ساحلی
inshorepatrol گشتی مرزساحلی
fanal چراغ گشتی
patrolmen پلیس گشتی
out guard گشتی صحرایی
patrol قسمت گشتی
combat patrol گشتی رزمی
roundsman افسرپلیس گشتی
service craft قایق گشتی
patrol boats ناوچه گشتی
patrol boat ناوچه گشتی
patrol cars اتومبیل گشتی
moving screen گشتی ممانعتی
patrol car اتومبیل گشتی
contact patrol گشتی اخذتماس
standing patrol گشتی ثابت
inshorepatrol گشتی ساحلی
fighting patrol گشتی رزمی
vessels ناو گشتی
runner گردنده گشتی
vessel ناو گشتی
patrolled قسمت گشتی
runners گردنده گشتی
patrolling قسمت گشتی
patrols قسمت گشتی
reconnaissance patrol گشتی شناسایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com