Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (3 milliseconds)
English
Persian
cup
گلدان جایزه مسابقات
cupped
گلدان جایزه مسابقات
cups
گلدان جایزه مسابقات
Other Matches
cupholder
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
Bounty hunter
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
reward and rewarded
جایزه.جایزه داده شده
awards
جایزه دادن جایزه
awarding
جایزه دادن جایزه
awarded
جایزه دادن جایزه
award
جایزه دادن جایزه
urn
گلدان
urns
گلدان
vase
گلدان
vases
گلدان
jardiniere
گلدان
flower vase
گلدان
bough pot
گلدان
vessel
گلدان فرف
flower pot
گلدان کوزهای
flowerpot
گلدان کوزهای
flowerpots
گلدان کوزهای
flower pot
گلدان گلی
vessels
گلدان فرف
jardiniere
جعبه گلدان
referee
داور مسابقات
refereed
داور مسابقات
tournament
مسابقات قهرمانی
refereeing
داور مسابقات
arenas
میدان مسابقات
double elimination tournament
مسابقات دو حذفی
referees
داور مسابقات
arena
میدان مسابقات
tournament
تشکیل مسابقات
tournaments
مسابقات قهرمانی
tournaments
تشکیل مسابقات
commissioner
مدیر مسابقات
Track and field events .
مسابقات دو میدانی
commissioners
مدیر مسابقات
repot
در گلدان بزرگتر کاشتن
repotted
در گلدان بزرگتر کاشتن
vases
گلدان نقره وغیره
vase
گلدان نقره وغیره
urinals
گلدان ادرار شاشگاه
urinal
گلدان ادرار شاشگاه
repotting
در گلدان بزرگتر کاشتن
potting
گلدان درگلدان گذاشتن
pots
در گلدان محفوظ داشتن
pots
گلدان درگلدان گذاشتن
potting
در گلدان محفوظ داشتن
pot
در گلدان محفوظ داشتن
pot
گلدان درگلدان گذاشتن
potiche
گلدان گردن باریک
repots
در گلدان بزرگتر کاشتن
oarsmen
پارو زن مسابقات قایقرانی
oarsman
پارو زن مسابقات قایقرانی
referees
داور مسابقات شدن
World Series
مسابقات نهایی بیسبال
semi-final
مسابقات نیم پایانی
refereeing
داور مسابقات شدن
refereed
داور مسابقات شدن
umpiring
سرداور داور مسابقات
Olympic
مربوط به مسابقات المپیک
referee
داور مسابقات شدن
umpires
سرداور داور مسابقات
umpired
سرداور داور مسابقات
umpire
سرداور داور مسابقات
stand
سکوب تماشاچیان مسابقات
overpot
در گلدان زیاد بزرگ کاشتن
to plant out
از گلدان در اوردن ودرزمین کاشتن
To win on points.
با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
agonistic
وابسته به مسابقات باستانی یونان
nordic combined
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
track and field
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
urn
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
prunt
بته مینایی روی گلدان و مانندان
prunt
الت بته چسبانی درروی گلدان
urns
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
field event
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
Test matches
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
officiating
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiates
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiated
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiate
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
showdowns
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
field events
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
swiss system
نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
hunt meeting
برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
semifinalist
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
past performances
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
olympiad
جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
egg position
حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
To bet on something .
روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
roadwork
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
priase
جایزه
prize man
جایزه بر
rewardable
جایزه
meed
جایزه
prises
جایزه
prize
جایزه
bonus
جایزه
bonuses
جایزه
guerdon
جایزه
award
جایزه
prise
جایزه
rewards
جایزه
rewarded
جایزه
prised
جایزه
reward
جایزه
premiums
جایزه
premium
جایزه
prising
جایزه
awards
جایزه
awarding
جایزه
bounty
جایزه
trophies
جایزه
trophy
جایزه
prizes
جایزه
prizing
جایزه
awarded
جایزه
prized
جایزه
cinerarium
[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
purses
جایزه نقدی
pursed
جایزه نقدی
purse
جایزه نقدی
money
جایزه نقدی
testimonialize
جایزه دادن
prize
انعام جایزه
to win laurels
جایزه گرفتن
Nobel Prize
جایزه نوبل
prizewinner
برنده جایزه
prizer
برنده جایزه
testimonial
پاداش جایزه
export bounty
جایزه صدور
prized
انعام جایزه
head money
جایزه اوردن سر
oscar
جایزه اسکار
prizes
انعام جایزه
consideration
جایزه قیمت
premium for excellence
جایزه فضیلت
nobel prize
جایزه نوبل
prizing
انعام جایزه
considerations
جایزه قیمت
laureate
جایزه دار
pursing
جایزه نقدی
testimonials
پاداش جایزه
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
Ig Nobel Prize
جایزه ایگ نوبل
coronate
جایزه یا انعام دادن
brilliancy prize
جایزه درخشندگی شطرنج
Nobel Prize winner
برنده جایزه نوبل
Nobel laureate
برنده جایزه نوبل
the export of ... is granted the premium.
صدور ... جایزه دارد.
rewarder
جایزه یا پاداش دهنده
booby prize
جایزه تسلی بخش
booby prizes
جایزه تسلی بخش
pewter
جام پیروزی جایزه
outland trophy
جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
eclipse award
جایزه سوارکار ممتاز سال
despatch money
جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
salvage money
جایزه نجات کشتی یا محموله
prize poem
شعری که جایزه برده است
edward j. neil award
جایزه بوکسور ممتاز سال
dispatch money
جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
prizefight
مسابقه مشت زنی جایزه دار
golden shoe
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
ashes
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
grey cup
مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
prize fight
جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
sullivan award
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
free-for-alls
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
saving
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
free-for-all
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
play off
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
bleacher
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
prize fellow
شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
vase design
طرح گلدانی
[طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com