English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
English Persian
ruddle گل اخری زدن به قرمز کردن
Other Matches
ochreish قرمز چون گل اخری
ocher با گل اخری رنگ کردن
ochre با گل اخری رنگ کردن
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
lastmentioned اخری
latter اخری
last born اخری
later اخری
reddle گل اخری
red ocher گل اخری
terminals اخری
raddle گل اخری
terminal اخری
ruddle گل اخری
yellow ocher گل اخری
closing اخری
ocher گل اخری
ochre گل اخری
kell گل اخری
red ochre گل اخری
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
flush قرمز کردن
encrimson قرمز کردن
reddening قرمز کردن
reddens قرمز کردن
redden قرمز کردن
flushes قرمز کردن
flushing قرمز کردن
reddened قرمز کردن
rubefy قرمز کردن
yellow ocher رنگ اخری
yellow ocher اخری زرد
sup.latest or last اخری مرحوم
reddle گل اخری زدن
ochraceous مانند گل اخری
to tinge with red کمی قرمز کردن
crimson لاکی قرمز کردن
minium گل اخری بفرمول 4O3Pb
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
rubricize بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
rubricate بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
extreme unction مسح اخری تدهین دم مرگ کاتولیک ها
ruddleman چوپانی که گوسفندان خود رابا گل اخری رنگ کرده
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
aperture mask استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
erythrean قرمز
raddle گل قرمز
redheads مو قرمز
redhead مو قرمز
aka قرمز
rubrics خط قرمز
laky a قرمز
vermilion قرمز
red line خط قرمز
sanguineous قرمز
rubric خط قرمز
erythroid قرمز
gules قرمز
bloodshot قرمز
redder قرمز
red <adj.> قرمز
reds قرمز
ponceau قرمز
cramoisy قرمز
vermeil قرمز
coralline قرمز
vermillion قرمز
reddest قرمز
vinaceous قرمز
reddens قرمز شدن
neutral red قرمز خنثی
hot line تلفن قرمز
infrared زیر قرمز
hot lines تلفن قرمز
crimson قرمز روناسی
hot pepper فلفل قرمز
kidney bean لوبیا قرمز
ladyfinger فلفل قرمز
staring red قرمز زننده
bright red قرمز روشن
infera red مادون قرمز
phenol red قرمز فنول
ruddy قرمز رنگ
chlorophennol red قرمز کلروفنول
oxide of copper توتیای قرمز
reddening قرمز شدن
rel pole قطب قرمز
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
red light چراغ قرمز
red lights چراغ قرمز
rosily برنگ قرمز
roucou قرمز بویا
rubefacient قرمز کننده
crimson قرمز سیر
rubious قرمز یاقوتی
rubefaction قرمز سازی
ripe lips لبهای قرمز
cresol red قرمز کرزول
redden قرمز شدن
reddened قرمز شدن
cochineal قرمز شراب کش
congo red قرمز کنگو
elms نارون قرمز
cochineal قرمز دانه
red brick اجر قرمز
elm نارون قرمز
safflower carmine قرمز کافیشه
rufous قرمز کم رنگ
ruffous قرمز کم رنگ
rubescent قرمز شونده
martagon سوسن قرمز
chilli pepper فلفل قرمز
murrey قرمز ارغوانی
goldfish ماهی قرمز
gold fish ماهی قرمز
red card کارت قرمز
dressed inred قرمز پوش
minium شنجرف قرمز
caramels مایل به قرمز
red lead سرب قرمز
body brick اجر قرمز
Red chilli فلفل قرمز
red pepper فلفل قرمز
red peppers فلفل قرمز
Cayenne فلفل قرمز
methyl red قرمز متیل
caramel مایل به قرمز
angry قرمز شده
angrier قرمز شده
minium اکسید قرمز
red letter با حروف قرمز
infra-red زیر قرمز
scarlet قرمز لاکی
kidney beans لوبیا قرمز
scarlet قرمز جگری
gorcock با قرقره قرمز
red lips لبهای قرمز
infrared مادون قرمز
nacarat قرمز روشن
infra red زیر قرمز
red nucleus هسته قرمز
first class brick اجر قرمز
redlining خط قرمز کشیدن
angriest قرمز شده
red tape نوار باریک قرمز
near infrared زیر قرمز نزدیک
red shift جابجایی به سوی قرمز
claret نوعی شراب قرمز
pyrope لعل قرمز سیر
spatalite اکسید قرمز روی
purple red قرمز مایل به ارغوانی
redshank مرغ پا قرمز کرانه زی
ruby zinc اکسید قرمز روی
kermes قرمزدانه :کرم قرمز
pharaoh ant مورچه قرمز کوچک
red clause credit اعتبار با ماده قرمز
red oxide of zinc اکسید قرمز روی
light red رنگ قرمز روشن
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
auburn قهوهای مایل به قرمز
red zinc ore اکسید قرمز روی
roset رنگ نفاشی قرمز
carbuncled مزین به یاقوت قرمز
fireback قرقاول پشت قرمز
sanguine قرمز برنگ خون
hemolysis تحلیل گویچههای قرمز
sepia رنگ قرمز قهوه ای
strawberry roan اسب قرمز رنگ
bloodiest خون الود قرمز
hot pepper بوته فلفل قرمز
hubble effect جابجایی به سوی قرمز
bloody خون الود قرمز
bloodier خون الود قرمز
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
farouche یونجه گل قرمز کمرو
bay سرخ مایل به قرمز
magenta یکجور رنگ قرمز
far infrared زیر قرمز دور
bayed سرخ مایل به قرمز
baying سرخ مایل به قرمز
bays سرخ مایل به قرمز
dunlin ابیای پشت قرمز
zincite اکسید قرمز روی
incarnadine رنگ قرمز گوشتی
rudd ماهی گول قرمز
ultrared انطرف اشعه قرمز
infrared absorption جذب زیر قرمز
infrared spectrum طیف زیر قرمز
clarets نوعی شراب قرمز
chianti نوعی شراب قرمز
rubricize قرمز نشان دادن
rubicund رنگ مایل به قرمز
vermeil لعل قرمز رنگ
infrared viewer دوربین مادون قرمز
plover page ابیای پشت قرمز
scarlet قرمز مایل به زرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com