English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
English Persian
crap گندم سیاه
crapped گندم سیاه
crapping گندم سیاه
buckwheat گندم سیاه
buck wheat گندم سیاه
french wheat گندم سیاه
saracen corn گندم سیاه
Search result with all words
rye گندم سیاه مرد کولی
polygonaceous وابسته به تیره گندم سیاه
smutted whcat گندم سیاه یا زنگ سیاه
Other Matches
basalt نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
black hole حفره سیاه چاله سیاه
black holes حفره سیاه چاله سیاه
bold face طرح سیاه حرف سیاه
sables رنگ سیاه لباس سیاه
sable رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
cash crops گندم جو
cornflower گل گندم
corn flower گل گندم
cornflowers گل گندم
grain یک گندم
wheat گندم
centaurea گل گندم
wheat rust زنگ گندم
wheatear سنبله گندم
wheaten وابسته به گندم
tawniness گندم گونی
wheaten برنگ گندم
wheaten bread نان گندم
wheat chaff کاه گندم
wholewheat گندم خالص
pug خاشاک گندم
husker گندم پاک کن
jointworm کرم گندم
moory گندم گون
musteline گندم گون
to winnow the grain گندم راباددادن
grain rust زنگ گندم
parched corn گندم بریان
grain field گندم زار
wheat bread نان گندم
parched corn گندم برشته
pugs خاشاک گندم
frit fly مگس گندم
wholewheat گندم ناب
wheatgerm جنین گندم
flails گندم کوب
corn field گندم زار
bran پوست گندم
cornmeal ارد گندم
sheaf دسته گندم
corn weevil شپشه گندم
corn chandler گندم فروش
wheatgerm گیاهک گندم
flail گندم کوب
flailing گندم کوب
tawny گندم گون
tawniest گندم گون
tawnier گندم گون
flailed گندم کوب
wheatgerm آرد مغز گندم
weevils سوسه شپشه گندم
loose smut بیماری زنگ گندم
bunt ناخوشی قارچی گندم
weevil سوسه شپشه گندم
hessian fly حشره گندم خوار
groats گندم یاجوپوست کنده
the wheat was scanted گندم را کم کم بیرون دادند
wheat stack خرمن کومه گندم
ptisan گندم پوست کنده
gluten ماده چسبنده گندم
sheaf دسته یابافه گندم
marabou ادم سبزه یا گندم گون
marabout ادم سبزه یا گندم گون
whole wheat ساخته شده از گندم ساییده
basic crops محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
groat بلغور جو یا گندم یاجو پوست کنده
harvest mouse یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
wheat eel کرم کوچک انگل گندم و علوفه
wheatworm کرم کوچک انگل گندم و علوفه
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
emmer نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
breadstuff مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
sloe gin عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
hard wheat گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
wheat germ گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
manchet قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
red reg چیزی که موجب خشم وبرانگیختگی گرد د یکجورزنگ در گندم
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
swiple قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
corn meal ارد گندم - ارد جودوسر
bog سیاه اب
marsh سیاه اب
marshes سیاه اب
dogwood سیاه ال
bogs سیاه اب
pitchy سیاه
pitch dark سیاه
grimy سیاه
night black سیاه
ebon سیاه
sooty سیاه
sad coloured سیاه
blacker سیاه
Negroes سیاه
jet-black سیاه سیاه
swamped سیاه اب
black سیاه
glaucoma اب سیاه
swamping سیاه اب
blacks سیاه
blackest سیاه
blacked سیاه
mossy سیاه اب
swamps سیاه اب
quagmire سیاه اب
jetties سیاه
Negro سیاه
quagmires سیاه اب
swamp سیاه اب
jetty سیاه
dark coloured سیاه رنگ
d.'s cow سوسک سیاه
donjon سیاه چال
crowberry سنگروی سیاه
darky سیاه زنگی
black powder باروت سیاه
colly سیاه کردن
bottle-dungeon سیاه چال
in mourning سیاه پوش
shame on you! <idiom> رویتان سیاه
black wool پشم سیاه
Congo یکجورچای سیاه
black brittleness ترک سیاه
chiaroscurist سیاه قلمکار
charbon سیاه زخم
bone black عاج سیاه
boldface حروف سیاه
black letter حرف سیاه
black lead سرب سیاه
black gang غلام سیاه
black finish پوشش سیاه
black eyed سیاه چشم
black diamond الماس سیاه
black cap کلاه سیاه
black brittleness شکستگی سیاه
black book کتاب سیاه
black body جسم سیاه
black bile صفرای سیاه
black ash خاکستر سیاه
black anneal سیاه گداختن
black level تراز سیاه
black light نور سیاه
black liqour شربت سیاه
blackcock باقرقره سیاه نر
blackcap کاکل سیاه
hohlraum جسم سیاه
blackbody جسم سیاه
blackamoor سیاه زنگی
black wash رنگ سیاه
black shortness ترک سیاه
black short شکستگی سیاه
black sheet ورق سیاه
black propaganda تبلیغات سیاه
black load سرب سیاه
black list فهرست سیاه
black list لیست سیاه
blach hulled سیاه پوست
plumbaginous مانندسرب سیاه
schorl کهربای سیاه
scoter مرغابی سیاه
nigella seed سیاه دانه
niello مینای سیاه
niello سیاه قلم
niellist سیاه قلم
negrophilism سیاه دوستی
negrophil سیاه دوست
negro slave غلام سیاه
negrillo کوتوله سیاه
negress زن سیاه پوست
sealing coat روکاری سیاه
melanuria پیشاب سیاه
melanotic سیاه پوست
melanite لعل سیاه
nigrescence سیاه شدگی
nigrescent سیاه شونده
nigrify سیاه کردن
platinum black پلاتین سیاه
plumbago سرب سیاه
quercitron بلوط سیاه
red cent پول سیاه
robed in bleck سیاه پوش
piper nigrum فلفل سیاه
robed in bleck سیاه پوشیده
pertussus سیاه سرفه
pertussis سیاه سرفه
sabled سیاه پوش
sadly dressed سیاه پوش
oubliette سیاه چال
nigritian سیاه افریقایی
melanic سیاه پوست
substantia nigra جسم سیاه
sycamine توت سیاه
black and white سیاه و سفید
black eye چشم سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com