English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English Persian
master's certificate گواهینامه فرماندهی
Other Matches
supreme commander فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
reference position محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
assumes در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
assume در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
command axis محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
resume command به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
island پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
islands پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
second in command معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
certificates گواهینامه
diploma گواهینامه
diplomas گواهینامه
affidavit گواهینامه
certificate گواهینامه
driving licence گواهینامه رانندگی
certificate of origin گواهینامه مبداء
debenture گواهینامه گمرکی
affidavy سوگندنامه گواهینامه
marriage line گواهینامه ازدواج
driving licences گواهینامه رانندگی
share warrant گواهینامه سهام
driving licenses گواهینامه رانندگی
affidavits سوگندنامه گواهینامه
airworthiness certificate گواهینامه صلاحیت پرواز
Here is my driving licence. بفرمائید، این گواهینامه من.
specified command فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
Here ist my driving licence card. بفرمائید این گواهینامه رانندگی من است.
clearance گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
to pass your driver's license test at the first attempt آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
conning tower پل فرماندهی
bridge پل فرماندهی
pilot house پل فرماندهی
bridges پل فرماندهی
executive branch فرماندهی
bridged پل فرماندهی
centre castle پل فرماندهی
commandantship فرماندهی
commandership فرماندهی
command فرماندهی
commands فرماندهی
commanded فرماندهی
leadership فرماندهی
wheelhouses پل فرماندهی
strategies فن فرماندهی
wheelhouse پل فرماندهی
strategy فن فرماندهی
commander's estimate براورد فرماندهی
command report گزارش فرماندهی
oldman مقام فرماندهی
command net شبکه فرماندهی
command mode حالت فرماندهی
command language زبان فرماندهی
head quarters مرکز فرماندهی
command group گروه فرماندهی
command channels ردههای فرماندهی
tactical command ship ناو فرماندهی
command and control کنترل و فرماندهی
commandery مقام فرماندهی
commandery محل فرماندهی
logistical command فرماندهی لجستیکی
lead a unit فرماندهی کردن
joint command فرماندهی مشترک
flag ship ناو سر فرماندهی
scheme of command طرح فرماندهی
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
emergency conning position پل فرماندهی اضطراری
tactical command فرماندهی تاکتیکی
continuity of command مداومت فرماندهی
commodity command فرماندهی اماد
unified command فرماندهی متحد
combined command فرماندهی مرکب
base command فرماندهی پایگاه
headquarters مرکز فرماندهی
headquarters قرارگاه فرماندهی
area command فرماندهی منطقه
flagships ناو فرماندهی
command post پست فرماندهی
command post پاسگاه فرماندهی
command posts پست فرماندهی
air command فرماندهی هوایی
command posts پاسگاه فرماندهی
flagship ناو فرماندهی
commander's call در اختیار فرماندهی
administrative command فرماندهی اداری
supreme فرماندهی عالی
bridged پل فرماندهی کشتی
commanded سرکردگی فرماندهی
commands سرکردگی فرماندهی
bridges پل فرماندهی کشتی
command سرکردگی فرماندهی
high command فرماندهی عالی
bridge پل فرماندهی کشتی
support command فرماندهی پشتیبانی
kommandatura مرکز فرماندهی نظامی
guides کشتی فرماندهی عملیات
forward command post پست فرماندهی جلو
guide کشتی فرماندهی عملیات
guided کشتی فرماندهی عملیات
cupolas برجک فرماندهی تانک
cupola برجک فرماندهی تانک
type command فرماندهی ناو گروه
island پل فرماندهی ناو هواپیمابر
islands پل فرماندهی ناو هواپیمابر
division support command فرماندهی پشتیبانی لشگر
operational command فرماندهی از نظر عملیاتی
unified یکپارچه فرماندهی متحد
advance command post پاسگاه فرماندهی جلو
commander's call ساعات در اختیار فرماندهی
command liaison افسر رابط فرماندهی
alternate command authority مقام جانشین فرماندهی
air strategical command فرماندهی استراتژیکی هوایی
aiming circle زاویه یاب فرماندهی
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
commander in chief فرمانده کل قوا سر فرماندهی
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
area support command فرماندهی پشتیبانی منطقه
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
air command فرماندهی نیروی هوایی
sealift command فرماندهی حمل و نقل دریایی
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
amphibious command ship ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
deputy chief of naval operation جانشین فرماندهی نیروی دریایی
agc ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
combat commander's insignia علامت فرماندهی بر یکان رزمی
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
command and general staff college دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
flag officer افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
general staff college دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
splinter screen پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
oversea command یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
commanded یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
command یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commands یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
tactics دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
cross tell پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
major command فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
officer افسر معین کردن فرماندهی کردن
officers افسر معین کردن فرماندهی کردن
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
command channels سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com