Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
pricket sister
گوزن ماده دو ساله
Other Matches
sorrel
گوزن نر سه ساله
roe
گوزن ماده
doe
گوزن ماده
hind
گوزن ماده
she deer
گوزن ماده
doeskin
پوست گوزن ماده
hartshorn
شاخ گوزن ماده
brownie
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownies
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
quinquennial
پنج ساله دوره پنج ساله
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
buck
گوزن نر
bucks
گوزن نر
fawn
گوزن
roebuck
گوزن نر
fawned
گوزن
fawns
گوزن
brocket
گوزن نر
hart
گوزن نر
red deer
گوزن نر
stags
گوزن
stag
گوزن
antler
شاخ گوزن
staggard
گوزن نرچهارساله
caribou
گوزن کانادایی
staggart
گوزن نرچهارساله
moose
گوزن شمالی
elks
گوزن شمالی
knobber
گوزن نردوساله
elk
گوزن شمالی
roe
گوزن کوچک
gnu
گوزن یالدار
deerlet
گوزن کوچک
venison
گوشت گوزن
gnus
گوزن یالدار
caribous
گوزن کانادایی
bucktail
دم غزال یا گوزن نر
buckskin
پوست گوزن
cervine
شبیه گوزن
buckskins
پوست گوزن
deerskin
پوست گوزن
antlers
شاخ گوزن
fallow deer
گوزن زرد
cariboo
گوزن کانادایی
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
caribou
گوزن امریکای شمالی
caribous
گوزن امریکایی شمالی
caribous
گوزن امریکای شمالی
deer stalker
شکارکننده گوزن و اهو
gralloch
احشای گوزن مرده
cariboo
گوزن امریکایی شمالی
muntjac
گوزن کوچک اسیا
caribou
گوزن امریکایی شمالی
fallow deer
گوزن یااهوی کوچک
munjak
گوزن کوچک اسیا
deer stalking
شکار اهو و گوزن
muntjak
گوزن کوچک اسیا
deer stalker
کلاه ویژه گوزن شکارکن ها
pricket
گوزن راست شاخ نر دوساله
horned design
طرح شاخدار
[یا شاخ گوزن]
pulka
سورتمهای که گوزن انرامی کشد
surroyal
انشعاب شاخ گوزن چهارساله
chamois
چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
wapiti
گوزن سفید و شاخ بلندو بزرگ
sambar
گوزن یال دار بزرگ اسیا
sambur
گوزن یال دار بزرگ اسیا
troat
نعره گوزن نرهنگام مستی یاشهوت
troche
قرص مکیدنی شاخ سه شعبه گوزن
ten years old
ده ساله
decennry
ده ساله
annuals
یک ساله
sexennial
شش ساله
triennal
سه ساله
annual
یک ساله
triennial
سه ساله
decades
01 ساله
decade
01 ساله
vicennial
02 ساله
year-long
یک ساله
septennial
هفت ساله
bicentenary
دویست ساله
centenarian
جشن صد ساله
centenarians
جشن صد ساله
sepennial
هفت ساله
colt
اسب 3 یا 4 ساله
colts
اسب 3 یا 4 ساله
tercentennial
سیصد ساله
octennial
هشت ساله
nonagenarian
نود ساله
bimillenary
دو هزار ساله
he is 0 years old
او ده ساله است
septuagenarian
هفتاد ساله
annuallyy
هر ساله سالیانه
f.year old
پنج ساله
half yearly
نیم ساله
semiyearly
نیم ساله
sexennium
دوره شش ساله
bicentenaries
دویست ساله
seventies
هفتاد ساله
tenant from year to year
مستاجر یک ساله
seventy
هفتاد ساله
quinquagenary
پنجاه ساله
quinquagenarian
پنجاه ساله
triennium
دوره سه ساله
year by year
همه ساله
annually
همه ساله
chiliad
هزار ساله
perennial
همه ساله
quadrangena rian
چهل ساله
yearling
گیاه یک ساله
year-round
<idiom>
همه ساله
octogenarian
هشتاد ساله
octogenarians
هشتاد ساله
perennials
همه ساله
buckhorn
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
spread
فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
reindeer
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
spreads
فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
millennial
جشن هزار ساله
millenium
دوره هزار ساله
lustrum
دوره پنج ساله
quinquennium
دوره پنج ساله
tercentenaries
سه قرن سیصد ساله
indiction
دوره پانزده ساله
quinquagenary
شخص پنجاه ساله
bicentennial
جشن دویست ساله
fillies
مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
octogenarian
وابسته به ادم 08 ساله
tercentenary
سه قرن سیصد ساله
octogenarians
وابسته به ادم 08 ساله
quinquenniad
دوره پنج ساله
bicentenary
جشن دویست ساله
nursey race
مسابقه اسبهای 2 ساله
quadrangena rian
ادم چهل ساله
nonagenarian
ادم نود ساله
bicentenaries
جشن دویست ساله
quinquagenarian
شخص پنجاه ساله
bicentennials
جشن دویست ساله
maturity
مسابقه اسبهای 4 ساله
septennate
دوره هفت ساله
decade
دوره ده ساله دهدهی
decades
دوره ده ساله دهدهی
annuallyy
همه ساله هر سال
filly
مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
teens
نوجوان ده تا91 ساله
septennium
دوره هفت ساله
strike it rich
<idiom>
یک شبه ره صد ساله رفتن
mares
مادیان 4 ساله یا بیشتر
mare
مادیان 4 ساله یا بیشتر
plantable lanceolata
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمی رود
millenial
وابسته به دوره هزار ساله
She must be at least 40.
او
[زن]
کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
mother goose stakes
مسابقه کره مادیانهای سه ساله
sexagesimal
شصتم دوره شصت ساله
junior college
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
a man in his forties
مرد چهل و خورده ساله
indiction
مالیات پانزده ساله املاک
men affifty and above
مردان پنجاه ساله به بالا
millenarianism
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
derby
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
pythiad
دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
one thousand guineas
مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
actaeon
اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant
پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
two thousands guineas
مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
juniorate
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
deep motif
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
oedipal
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
Grands Prix
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Ushak medallion
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
article
ماده
nany
بز ماده
nanny goats
بز ماده
nanny goat
بز ماده
antimatter
ضد ماده
matter
ماده
catch for door bolt
ماده
agent
ماده
agents
ماده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com