English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
grating گوشت ریز ساینده
gratings گوشت ریز ساینده
Other Matches
triturator ساینده
rasper ساینده
abrasive ساینده
abrasives ساینده
abradant ساینده
abrasive ماده ساینده
abrasives ماده ساینده
salami گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace گوشت سیب گوشت میوه
club steak قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
viand گوشت
meat گوشت
meats گوشت
brawn گوشت
flesh-and-blood گوشت
flesh and blood گوشت
proud flesh گوشت نو
granulation tissue گوشت نو
basting گوشت
flesh گوشت
preserved meat گوشت
pulpless بی گوشت
chop گوشت کتلت
emaciated گوشت رفته
beefy گوشت الو
white meat گوشت سفید
carneous گوشت مانند
horseflesh گوشت اسب
chop گوشت دنده
lambs گوشت بره
lamb گوشت بره
chopping board تختهسبزیو گوشت
outgrowth گوشت زیادی
meatiest گوشت دار
meatier گوشت دار
luncheon meat گوشت ساندویچی
meaty گوشت دار
rib گوشت دنده
veal گوشت گوساله
flab گوشت شل و آویزان
minces گوشت قیمه
mince گوشت قیمه
dripping چکیده گوشت
flab گوشت اضافی
grills گوشت کباب کن
pemican گوشت خشکانده
pemmican گوشت خشکانده
gambrel قلاب گوشت
fuzz ball گوشت زیادی
fruit pulp گوشت میوه
spareribs گوشت دنده
french chop گوشت دنده
fleshmonger گوشت فروش
mangler گوشت خرد کن
green meat گوشت کهنه
lenten بی گوشت لاغر
leal meat گوشت لخم
meatman گوشت فروش
murrain گوشت مرده
lappet گوشت اویخته
killcalf گوشت فروش
incarnant گوشت نو اور
haslet گوشت کبابی
flesher گوشت فروش
pulpous گوشت دار
meat fly مگس گوشت
blowfly مگس گوشت
beef tea جوهریاشیره گوشت
the pulp of an apple گوشت سیب
top round گوشت کبابی
carrion گوشت گندیده
pancreases خوش گوشت
pancreas خوش گوشت
brisket گوشت سینه
surloin گوشت مازه
flash hook قلاب گوشت
diastasc اب خوش گوشت
sarcophagous گوشت خوار
consomme اب گوشت تنگاب
collop برش گوشت
caruncle گوشت پاره
carnification گوشت سازی
butchery business گوشت فروشی
masher گوشت کوب
flesh hook قلاب گوشت کش
pot roasts گوشت اب پزشده
gravy شیره گوشت
carnosity گوشت زیاد
pork گوشت خوک
venison گوشت گوزن
shin گوشت قلم پا
sirloin گوشت راسته
sirloins گوشت راسته
red meat گوشت گاووگوسفند
beef گوشت گاو
beefed up گوشت گاو
ham گوشت ران
grilling گوشت کباب کن
pot roast گوشت اب پزشده
stringers چنگک گوشت
stringer چنگک گوشت
shins گوشت قلم پا
grill گوشت کباب کن
goose گوشت غاز
shoulder گوشت سردست
leg گوشت ران
mutton گوشت گوسفند
collop تکه کوچک گوشت
fry سرخ کردن [گوشت]
lobs گوشت یا پوست اویخته
carunculate دارای گوشت پاره
mince pie کلوچه گوشت دار
short ribs گوشت با استخوان دنده
putrid flesh گوشت گندیده یا بو گرفته
schnitzel کتلت گوشت گوساله
roast beef گوشت گاوکباب شده
ecchymosis کبودشدگی گوشت از کوفتگی
lobbing گوشت یا پوست اویخته
pareve بدون گوشت وشیر
granulet گوشت نوبالا اورده
fricassees راگوی گوشت پرنده
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
omophagous گوشت خام خور
omophagic گوشت خام خور
omophagia گوشت خام خوری
meat tea چایی یا عصرانه با گوشت
masticator چرخ گوشت خردکنی
parve بدون گوشت وشیر
bullied گردن کلفت گوشت
bullies گردن کلفت گوشت
foreshank گوشت ساق گاو
pork butcher گوشت خوک فروش
lob گوشت یا پوست اویخته
mince pies کلوچه گوشت دار
bullying گردن کلفت گوشت
pap تفاله گوشت یاسیب
bully گردن کلفت گوشت
lobbed گوشت یا پوست اویخته
cold cuts گوشت پخته سرد
luncheon meat گوشت پخته و آماده
pie کلوچه گوشت پیچ
beefsteak گوشت ران گاو
dainty گوشت یا خوراک لذیذ
steak باریکه گوشت کبابی
steaks باریکه گوشت کبابی
westphalian ham گوشت دودزده خوک
sirloins گوشت کمرگوسفند یا خوک
sirloin گوشت کمرگوسفند یا خوک
pies کلوچه گوشت پیچ
luncheon meat گوشت پیش آماد
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
Frozen meat ( food ) . گوشت ( غذای ) یخ زده
Her flesh is flabby. گوشت بدنش شل است
fry گوشت سرخ کرده
haunch گوشت ران وگرده
haunches گوشت ران وگرده
spare ribs گوشت دنده با استخوان
fricassee راگوی گوشت پرنده
frying گوشت سرخ کرده
Scotch egg تخم مرغ آب پز و گوشت
cicatrize گوشت نو بالا اوردن
beef steak گوشت ران گاو
fries گوشت سرخ کرده
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
broiled meat گوشت سرخ کرده
mincemeat گوشت قیمه شده
abscission قطع پوست و گوشت
growths گوشت زیادی تومور
gobbets تکه گوشت خام
growth گوشت زیادی تومور
tenderloin گوشت پشت مازو
to carven meat گوشت رادرسرسفره خردکردن
gobbet تکه گوشت خام
shepherd's pies بریانی گوشت و سیب زمینی
nematode کرمک و کرم گوشت و مانندانها
sowbelly گوشت خوک نمک زده
mincing machine [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
meatgrinder چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
Be careful not to burn the meat . مواظب باش گوشت رانسوزانی
meat grinder [American] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
mincer [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
trichina کرم گوشت خوک تریشین
putrescine ماده سمی در گوشت فاسد
to souse a meat or fish درترشی گذاشتن گوشت یاماهی
polypus گوشت زیادی ساقه دار
to chop meat گوشت خردکردن یاقیمه کدرن
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
stroganoff گوشت پخته نازک با خردل
The meet is salty. این گوشت شور است.
The meet is underdone. این گوشت آبدار است.
shepherd's pie بریانی گوشت و سیب زمینی
carving knife چاقوی حکاکی یا گوشت بری
fritter خاگینه گوشت دار پاره
fritters خاگینه گوشت دار پاره
tenderising ترد کردن خواباندن گوشت
tenderized ترد کردن خواباندن گوشت
lard گوشت خوک چربی زدن
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
pot roasts گوشت سرخ شده در دیگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com