English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (11 milliseconds)
English Persian
fries گوشت سرخ کرده
fry گوشت سرخ کرده
frying گوشت سرخ کرده
broiled meat گوشت سرخ کرده
Search result with all words
burger تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
hamburg ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
hamburger ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
hamburgers ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
biltong گوشت خرد کرده ونمک زده خشک شده در افتاب
carbonado قطعه گوشت کباب کرده
fricandeau گوشت گوساله سرخ کرده درروغن خودش
profound gangrene یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
scrapple خوراک مرکب از گوشت سرخ کرده وادویه
swiss steak گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
Other Matches
salami گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
pomace گوشت سیب گوشت میوه
I have a tooth abscess. دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
club steak قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
viand گوشت
flesh-and-blood گوشت
pulpless بی گوشت
flesh گوشت
proud flesh گوشت نو
preserved meat گوشت
basting گوشت
meat گوشت
meats گوشت
granulation tissue گوشت نو
brawn گوشت
flesh and blood گوشت
incarnant گوشت نو اور
lenten بی گوشت لاغر
surloin گوشت مازه
pot roast گوشت اب پزشده
mangler گوشت خرد کن
pot roasts گوشت اب پزشده
masher گوشت کوب
chopping board تختهسبزیو گوشت
meatman گوشت فروش
murrain گوشت مرده
sirloins گوشت راسته
leal meat گوشت لخم
sirloin گوشت راسته
shoulder گوشت سردست
the pulp of an apple گوشت سیب
leg گوشت ران
chop گوشت دنده
white meat گوشت سفید
killcalf گوشت فروش
shin گوشت قلم پا
lappet گوشت اویخته
lambs گوشت بره
lamb گوشت بره
luncheon meat گوشت ساندویچی
meaty گوشت دار
meatiest گوشت دار
mince گوشت قیمه
ham گوشت ران
sarcophagous گوشت خوار
dripping چکیده گوشت
pemmican گوشت خشکانده
pulpous گوشت دار
outgrowth گوشت زیادی
emaciated گوشت رفته
beefy گوشت الو
stringers چنگک گوشت
chop گوشت کتلت
meatier گوشت دار
horseflesh گوشت اسب
beef گوشت گاو
beefed up گوشت گاو
goose گوشت غاز
rib گوشت دنده
veal گوشت گوساله
grill گوشت کباب کن
grilling گوشت کباب کن
grills گوشت کباب کن
red meat گوشت گاووگوسفند
pemican گوشت خشکانده
minces گوشت قیمه
stringer چنگک گوشت
blowfly مگس گوشت
flesher گوشت فروش
fleshmonger گوشت فروش
french chop گوشت دنده
spareribs گوشت دنده
shins گوشت قلم پا
collop برش گوشت
consomme اب گوشت تنگاب
caruncle گوشت پاره
meat fly مگس گوشت
carnosity گوشت زیاد
beef tea جوهریاشیره گوشت
brisket گوشت سینه
flab گوشت شل و آویزان
flash hook قلاب گوشت
butchery business گوشت فروشی
flesh hook قلاب گوشت کش
carneous گوشت مانند
carnification گوشت سازی
mutton گوشت گوسفند
flab گوشت اضافی
green meat گوشت کهنه
gambrel قلاب گوشت
pancreas خوش گوشت
fuzz ball گوشت زیادی
gravy شیره گوشت
top round گوشت کبابی
venison گوشت گوزن
pork گوشت خوک
carrion گوشت گندیده
diastasc اب خوش گوشت
fruit pulp گوشت میوه
haslet گوشت کبابی
pancreases خوش گوشت
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
collop تکه کوچک گوشت
ecchymosis کبودشدگی گوشت از کوفتگی
pork butcher گوشت خوک فروش
grating گوشت ریز ساینده
cicatrize گوشت نو بالا اوردن
gratings گوشت ریز ساینده
carunculate دارای گوشت پاره
beef steak گوشت ران گاو
Frozen meat ( food ) . گوشت ( غذای ) یخ زده
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
foreshank گوشت ساق گاو
meat tea چایی یا عصرانه با گوشت
pap تفاله گوشت یاسیب
masticator چرخ گوشت خردکنی
gobbets تکه گوشت خام
gobbet تکه گوشت خام
cold cuts گوشت پخته سرد
abscission قطع پوست و گوشت
steaks باریکه گوشت کبابی
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
parve بدون گوشت وشیر
pareve بدون گوشت وشیر
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
omophagous گوشت خام خور
omophagic گوشت خام خور
omophagia گوشت خام خوری
fry سرخ کردن [گوشت]
steak باریکه گوشت کبابی
granulet گوشت نوبالا اورده
lob گوشت یا پوست اویخته
to carven meat گوشت رادرسرسفره خردکردن
bullied گردن کلفت گوشت
tenderloin گوشت پشت مازو
bullying گردن کلفت گوشت
sirloin گوشت کمرگوسفند یا خوک
sirloins گوشت کمرگوسفند یا خوک
dainty گوشت یا خوراک لذیذ
beefsteak گوشت ران گاو
pie کلوچه گوشت پیچ
pies کلوچه گوشت پیچ
short ribs گوشت با استخوان دنده
mincemeat گوشت قیمه شده
spare ribs گوشت دنده با استخوان
lobbed گوشت یا پوست اویخته
lobbing گوشت یا پوست اویخته
lobs گوشت یا پوست اویخته
mince pie کلوچه گوشت دار
mince pies کلوچه گوشت دار
luncheon meat گوشت پخته و آماده
luncheon meat گوشت پیش آماد
westphalian ham گوشت دودزده خوک
Scotch egg تخم مرغ آب پز و گوشت
growth گوشت زیادی تومور
growths گوشت زیادی تومور
bully گردن کلفت گوشت
bullies گردن کلفت گوشت
schnitzel کتلت گوشت گوساله
haunch گوشت ران وگرده
Her flesh is flabby. گوشت بدنش شل است
fricassees راگوی گوشت پرنده
roast beef گوشت گاوکباب شده
putrid flesh گوشت گندیده یا بو گرفته
haunches گوشت ران وگرده
fricassee راگوی گوشت پرنده
flash fly مگس وحشراتی که گوشت میخورند
The meet is salty. این گوشت شور است.
green old wound زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
The meet is underdone. این گوشت آبدار است.
lard گوشت خوک چربی زدن
mincer [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
filet mignon گوشت پشت مازوی گاو
tenderizes ترد کردن خواباندن گوشت
tenderizing ترد کردن خواباندن گوشت
putrescine ماده سمی در گوشت فاسد
tenderized ترد کردن خواباندن گوشت
venison گوشت اهو شکارگوزن واهو
tenderises ترد کردن خواباندن گوشت
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
polypus گوشت زیادی ساقه دار
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
meat grinder [American] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
mincing machine [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
trichina کرم گوشت خوک تریشین
meatgrinder چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
tenderising ترد کردن خواباندن گوشت
to souse a meat or fish درترشی گذاشتن گوشت یاماهی
tenderised ترد کردن خواباندن گوشت
tenderize ترد کردن خواباندن گوشت
shepherd's pie بریانی گوشت و سیب زمینی
to chop meat گوشت خردکردن یاقیمه کدرن
shepherd's pies بریانی گوشت و سیب زمینی
lard vt گوشت خوک لای گذاشتن
sowbelly گوشت خوک نمک زده
Be careful not to burn the meat . مواظب باش گوشت رانسوزانی
stroganoff گوشت پخته نازک با خردل
fritters خاگینه گوشت دار پاره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com