English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
axil گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
Other Matches
axial rake angle زاویه محوری
bronchial tubes برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
tri corn کلاه سه گوشه سه شاخه
triangular سه گوشه دارای سه زاویه
the vertex of an angle راس زاویه :تارک گوشه
spinnaker pole تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
axial position حالت محوری قرارگاه محوری
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
burble point زاویه حملهای که در ان شکست جریان هوا روی بال شروع میشود
variable pitch جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
hierarchical communications system شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
tabbed flap فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
mush افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
to brachiate از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
corner گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corners گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
cornering گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
furcate منشعب
radial منشعب
radials منشعب
ramiform منشعب
bifurcate منشعب شدن
ramify منشعب شدن
furcate منشعب شدن
graduated circle of an alidade دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
forking دوشاخه منشعب شدن
divergent انشعاب پذیر منشعب
fork دوشاخه منشعب شدن
longitudinal dihedral اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
eremitic گوشه نشینانه گوشه گیر
acute angle گوشه تیز گوشه تند
branch منشعب شدن گل وبوته انداختن
canalize هدایت اجباری منشعب کردن
lanes کوچه ساختن منشعب کردن
branches منشعب شدن گل وبوته انداختن
lane کوچه ساختن منشعب کردن
branches شاخه شاخه شدن
forkedly بطور شاخه شاخه
branch شاخه شاخه شدن
arborization شاخه شاخه شدگی
ramify شاخه شاخه شدن
gametophore سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
angle of rotation زاویه دوران زاویه چرخش
loss angle زاویه تلف زاویه تلفات
declination زاویه انحراف زاویه میل
entering angle زاویه ورودی زاویه دخول
angle of convergence زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose زاویه تعادل زاویه ارامش
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
bombing angle زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
constant angle arch dam بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
bifurcate چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
monaxial یک محوری
rotates محوری
pivotal محوری
rotate محوری
uniaxial یک محوری
axial محوری
rotated محوری
axile محوری
adaxial محوری
triaxial سه محوری
axial load بار محوری
axial ligation لیگاندپوشی محوری
axial flow impulse turbine توربین محوری
axial flow turbine توربین محوری
thrusting فشار محوری
thrusts فشار محوری
trochoid محوری فرفرهای
axial compression فشار محوری
orbital overlap همپوشانی محوری
axial bond پیوند محوری
pivoting window پنجره محوری
uniaxial force نیروی تک محوری
uniaxial bending خمش یک محوری
nutation رقص محوری
pluriaxial چند محوری
axial flow جریان محوری
xenocentrism بیگانه محوری
axisymmetric متقارن محوری
egocentricism خود محوری
axially parallel در راستای محوری
axial thrust فشار محوری
axial runout شوک محوری
axial section برش محوری
end thrust فشار محوری
axial vector بردار محوری
axial runout رانش محوری
axially parallel موازی محوری
thrust فشار محوری
egocentricity خود محوری
axial position وضعیت محوری
triaxial shear test ازمایش سه محوری
axial thrust بار محوری
compass swing چرخش خط محوری
axially symmetric متقارن محوری
anthropocentrism انسان محوری
axial runout ضربه محوری
sociocentrism جامعه- محوری
axial stress تنش محوری
bifurcate دوشاخه کردن بدوشاخه منشعب کردن دوشاخهای
angle offset method روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
axial feed method روش تغذیه محوری
offset distance فاصله برون محوری
cylinder roller thrust bearing یاطاقان غلطکی محوری
pivot journal یاطاقان گرد محوری
shaft extension قسمت الحاقی محوری
triaxial deformation تغییر شکل سه محوری
triaxial compression test ازمایش فشار سه محوری
thrusting بار محوری ضربه
axial mining مین گذاری محوری
thrusts بار محوری ضربه
tog method روش دیدبانی محوری
uniaxial دارای یک محور یک محوری
armature end play بازی محوری ارمیچر
radials محوری مربوط به رادیو
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
radial محوری مربوط به رادیو
thrust بار محوری ضربه
parallactic angle زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
thick Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
rotation about ... دوران دور ... [محوری یا جایی]
drilling thrust فشار محوری مته کاری
parataxic mode شیوه ادراکی خود- محوری
double thrust ball bearing بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double thrust bearing یاطاقان با فشار محوری دوبل
buttress centres فاصله محوری پشت بندها
sympodium منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
rachis اندام ساقهای یا محوری مهرههای پشت
end play حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
reverse flow engine توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
z axis محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
ornithopter هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
nephrogenic ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
divaricate منشعب شدن دوشاخه شدن
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
unit cell کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
apogee زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
apex angle زاویه راسی هدف زاویه راسی
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
seconds که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
faxed کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
tilt and swivel که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
auto کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
autos کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
variations شاخه
nibs شاخه
furcate شاخه شاخه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com