Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
Other Matches
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
d.c. reciever
گیرنده جریان دائم
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
d.c. receiver
رادیوی جریان مستقیم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
d.c.
جریان دائم
constant current
جریان دائم
steady flow
جریان دائم
direct current
جریان دائم
d.c. converter
مبدل جریان دائم
dynamos
مولد جریان دائم
d.c. heating
گرمایش جریان دائم
grid d.c.
جریان دائم شبکه
d.c. ammeter
امپرمتر جریان دائم
dynamo
مولد جریان دائم
d.c. brake
ترمز جریان دائم
d.c. cable
کابل جریان دائم
d.c. resistance
مقاومت جریان دائم
d.c. drive
محرکه جریان دائم
d.c. drive
ماشین جریان دائم
d.c. commponent
بخش جریان دائم
grid d.c. modulation
مدولاسیون جریان دائم شبکه
high direct voltage
فشار قوی جریان دائم
d.c. winding
سیم پیچی جریان دائم
d.c. arc welding generator
مولد جوشکاری جریان دائم
d.c. arc welding converter
مبدل جوشکاری جریان دائم
alternating current
جریان متناوب
intermittent current
جریان متناوب
alternative current
جریان متناوب
d.c. series wound motor
موتور با سیم پیچی جریان دائم
d.c. instrument
دستگاه اندازه گیری جریان دائم
inductive d.c. voltage drop
افت ولتاژ جریان دائم القائی
variable speed d.c. motor
موتور جریان دائم با سرعت متغیر
alternators
مولد جریان متناوب
alternator
دینام جریان متناوب
alternator
مولد جریان متناوب
rectification of an alternating current
یکسوکنندگی جریان متناوب
alternators
دینام جریان متناوب
forced alternating current
جریان متناوب فشرده
three phase alternating current
جریان متناوب سه فازه
industrial alternating current
جریان متناوب صنعتی
single phase alternating current
جریان متناوب یک فازه
diagonal flow compressor
کمپرسور با جریان متناوب
alternating current motor
موتور جریان متناوب
alternating current instrument
سنجه جریان متناوب
alternating current generator
مولد جریان متناوب
free alternating current
جریان متناوب هرز
alternating current circuit
مدار جریان متناوب
power of alternating current
توان جریان متناوب
alternating current magnet
مغناطیس جریان متناوب
magnitude of alternating current
دامنه جریان متناوب
impedance
مقاومت جریان متناوب امپدانس
magneto bell
زنگ اخبار جریان متناوب
multiphase alternating current
جریان متناوب چند فازه
high frequency alternating current
جریان متناوب فرکانس بالا
welding altrnator
مولد جوش جریان متناوب
synchronous alternator
مولد جریان متناوب سنکرون
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
inverter
وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
invisible
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
in hand
در جریان
going
جریان
coursed
جریان
afflux
جریان
gush
جریان
course
جریان
line of flow
خط جریان
income
جریان
flowed
جریان
tide
جریان
courses
جریان
in the air
<idiom>
جریان
processes
جریان
gushes
جریان
proceeding
جریان
process
جریان
rheostome
جریان بر
inset
جریان
flushes
جریان
gushed
جریان
flush
جریان
insets
جریان
flows
جریان
effluvium
جریان
actions
جریان
total current
جریان کل
afoot
در جریان
runoff
جریان
flow limit
حد جریان
circulation
جریان
flow line
خط جریان
action
جریان
conducting
جریان
circulations
جریان
conducted
جریان
conduct
جریان
flowline
خط جریان
conducts
جریان
fluor
جریان
twayblade
جریان
current
جریان
rede
جریان
currents
جریان
stream
جریان
streamed
جریان
stream
جریان اب
streams
جریان اب
streams
جریان
streamed
جریان اب
affluxion
جریان
flow
جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
flushing
جریان
return current
جریان برگشت
combination current
جریان مرکب
equilibrium flow
جریان متعادل
heavy current line
خط جریان قوی
ooze
جریان جاری
extra current
جریان اضافی
power line
خط جریان قوی
electrode dark current
جریان تاریک
power lines
خط جریان قوی
I
شدت جریان
diacritical current
جریان مشخص
conduction
بردن جریان
rheoscope
جریان بین
rheoscope
جریان یاب
electric current
جریان برقی
residual current
جریان مانده
density of current
چگالی جریان
exciting current
جریان تحریک
field current
جریان میدان
electric current
جریان الکتریسیته
electrode current
جریان الکترد
electron current
جریان الکترونی
upward flow
جریان رو به بالا
two phase current
جریان دو فاز
fault current
جریان عیب
electron current
جریان الکترونها
oozes
جریان جاری
fault current
جریان خطا
electron flow
جریان الکترونی
faradic current
جریان فارادی
oozed
جریان جاری
damped current
جریان میرا
dark current
جریان تاریک
fair tide
جریان اب موافق
electronic current
جریان الکترونی
eddy current
جریان سرگردان
turbulent flow
جریان اشفته
draughth
جریان دار
down draft
جریان رو به پایین
down current
جریان رو به پایین
undulatory current
جریان مواج
effective current
جریان موثر
undulatory current
جریان موجی
unidirectional current
جریان یکسوی
transient flow
جریان گداز
reversal process
جریان معکوس
drift of a current
سرعت جریان
rate of current
سرعت جریان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com