English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
tube receiver گیرنده لامپی
Search result with all words
two valve receiver گیرنده دو لامپی
Other Matches
tube set رادیوی لامپی
ballast lamp ولتپای لامپی
ballast tube تخته مقاومت لامپی
tube amplifier تقویت کننده لامپی
backward کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
request سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
signalling 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
consignee گیرنده
addressees گیرنده
sensor گیرنده
getter گیرنده
receivers گیرنده
receiver گیرنده
grantee گیرنده
recipient گیرنده
recipients گیرنده
payees گیرنده
receptors گیرنده
payee گیرنده
catcher گیرنده
barrage reception سد گیرنده
assignee گیرنده
adopter گیرنده
accipient گیرنده
acceptor گیرنده
touching گیرنده
prehensile گیرنده
fetching گیرنده
receptor گیرنده
prehensorial گیرنده
reciever گیرنده
catchiest گیرنده
reciptacle گیرنده
prehensory گیرنده
catchy گیرنده
catchier گیرنده
addressee گیرنده
bribee رشوه گیرنده
bailee تحویل گیرنده
donee گیرنده هبه
thermoreceptor گیرنده دمایی
amateur receiver گیرنده اماتور
tither عشر گیرنده
acceptor level تراز گیرنده
auto radio گیرنده اتومبیل
rejuvenescent جوانی از سر گیرنده
beat receiver گیرنده تداخلی
single circuit receiver گیرنده یک مداره
catch of guage گیرنده بارانسنج
baroreceptor گیرنده فشار
revenger انتقام گیرنده
television receiver گیرنده تلویزیونی
cell receptor گیرنده سلولی
cessionary انتقال گیرنده
sound probe گیرنده صوتی
transferee تحویل گیرنده
determiner تصمیم گیرنده
determiners تصمیم گیرنده
transferee انتقال گیرنده
transreceiver فرستنده و گیرنده
volumetric receptor گیرنده حجمی
borrowers قرض گیرنده
loanee وام گیرنده
nociceptor گیرنده درد
offtake canal کانال گیرنده
opiate receptor گیرنده افیونی
exteroceptor گیرنده برونی
passcatcher گیرنده پاس
exempted , adressee گیرنده استثنایی
interoceptor گیرنده درونی
interoceptor گیرنده احشایی
pawnee رهن گیرنده
feoffee گیرنده تیول
fondler اغوش گیرنده
iterant ازسر گیرنده
itching palm دست گیرنده
inductance گیرنده انرژی
high fidelity receiver گیرنده رابط
grantee انتقال گیرنده
mechanic recepter گیرنده مکانیکی
grabber hand دست گیرنده
mortgagee رهن گیرنده
photoreceptor گیرنده نور
pledgee وثیقه گیرنده
receiving antenna انتن گیرنده
consignee گیرنده امانت
receiving set دستگاه گیرنده
concluder نتیجه گیرنده
communication receiver گیرنده مخابرات
clocker گیرنده وقت
receiving set گیرنده رادیویی
crystal set گیرنده اشکارساز
decision maker تصمیم گیرنده
pledgee رهن گیرنده
enteroceptor گیرنده درونی
proprioceptor گیرنده عضلانی
radio receiver گیرنده رادیویی
enteroceptor گیرنده احشایی
donee هبه گیرنده
donee گیرنده هدیه
distilling receiver گیرنده تقطیر
distance receptor گیرنده دوربرد
chemoreceptor گیرنده شیمیایی
prepossessing گیرنده جالب
decreasing نقصان گیرنده
comprehensive فرا گیرنده
trainees تعلیم گیرنده
transceiver فرستنده و گیرنده
receivers فرف گیرنده
striking موثر گیرنده
strikingly موثر گیرنده
receivers گیرنده رادیویی
receivers دستگاه گیرنده
receiver فرف گیرنده
trainee تعلیم گیرنده
receiver دستگاه گیرنده
receiver گیرنده رادیویی
jam سد گیرنده پاس
payees گیرنده وجه
borrower قرض گیرنده
borrower وام گیرنده
jams سد گیرنده پاس
jammed سد گیرنده پاس
payee گیرنده وجه
borrowers وام گیرنده
acquisitive فرا گیرنده
receiver دستگاه گیرنده بی سیم
feoffee زعیم انتقال گیرنده
receivers دستگاه گیرنده بی سیم
d.c. reciever گیرنده جریان دائم
color zones مناطق گیرنده رنگ
donee country کشور کمک گیرنده
consignee گیرنده کالای ارسالی
decision making unit واحد تصمیم گیرنده
directional reciever گیرنده جهت دار
pressure points نقطههای گیرنده فشار
transceiver دستگاه گیرنده فرستنده
superheterodyne receiver گیرنده سوپر هترودین
receiver output volume شدت صوت گیرنده
receiver gating ولت افزایی گیرنده
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
printing receiving apparatus دستگاه گیرنده ثبات
periclinal ازهمه سو شیب گیرنده
overtaking vessel شناوه سبقت گیرنده
marginal borrower وام گیرنده نهائی
mains receiving set دستگاه گیرنده شبکه
long wave receiver گیرنده موج بلند
zero beat تنظیم موج گیرنده
iterative ازسر گیرنده تکراری
holders گیرنده اشغال کننده
determinants تصمیم گیرنده عاجز
addresses نشانی گیرنده پیام
address نشانی گیرنده پیام
receptors ستاره مساعد گیرنده
alienee گیرنده مال موردانتقال
holder گیرنده اشغال کننده
addressed نشانی گیرنده پیام
annuitant گیرنده مستمری سالیانه
determinant تصمیم گیرنده عاجز
receptor ستاره مساعد گیرنده
platforms رسانگر حامل گیرنده
platform رسانگر حامل گیرنده
borrowers عاریه گیرنده مقترض
borrower عاریه گیرنده مقترض
catcher فرفرههای گیرنده محصول
donatory گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
carrige forward کرایه به عهده گیرنده کالا
receptors دستگاه گیرنده وان حمام
receptor دستگاه گیرنده وان حمام
exempted , adressee گیرنده معاف از اجرای دستور
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
broadcast ارسال داده به چندین گیرنده 2-
pyrophorous اتش گیرنده مجاورت هوا
broadcasts ارسال داده به چندین گیرنده 2-
remittee گیرنده وجه فرستاده شده
large hande a دارای دست بگیر گیرنده
prehensive گیرنده دارای قوه قبض
grantee انتقال گیرنده متهب منتقل الیه
aurigae ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
responsor دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
high fidelity دستگاه گیرنده عالی وخوش صدا
to address نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
auriga ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
backward ارسال داده که توسط گیرنده کنترل میشود
backwards ارسال داده کنترل شده توسط گیرنده
communication مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
routes مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
universal transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
route مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
blind transportation ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب
r method روش ارسال پیامی که در ان ایستگاه گیرنده بایستی رسیدبدهد
mesmeric مربوط بخواب مصنوعی درحالت خواب مغناطیسی گیرنده
backwards کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com