English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
search attack unit یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
Other Matches
attack teacher وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
antisubmarine support پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
zeroed out ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tenant یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenants یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
visit of courtesy بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
antisubmarine barrier سد ضدزیردریایی
parent یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
detailing شرح مفصل یکان بقیه یکان
combat arms یکان رزمی یکان درگیر در رزم
line replacement یکان تعویض کننده یکان جبهه
designations عنوان یکان یاشخص معرف یکان
detail شرح مفصل یکان بقیه یکان
designation عنوان یکان یاشخص معرف یکان
subactivity یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
net laying ship کشتی تورگذار و ضدزیردریایی
commitment position نقطه پرتاب بمب ضدزیردریایی
neptune نوعی هواپیمای جت دوموتوره ضدزیردریایی
mouse trap نوعی جنگ افزار ضدزیردریایی
drone antisubmarine helicopter هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
antisubmarine carrier group ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
antisubmarine air escort هواپیمای پاسور هوایی ضدزیردریایی
aspects رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspect رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
shadower یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
command information program برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehogs مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
scans تجسس
equivoque تجسس
equivoke تجسس
scanned تجسس
scan تجسس
search تجسس
searches تجسس
searchingly تجسس
searched تجسس
investigations تجسس
investigation تجسس
indagation تجسس
researches تجسس تحقیق
researching تجسس تحقیق
searchingly تجسس کردن
searches تجسس کردن
air search تجسس هوایی
investigation تجسس وارسی
chemical survey تجسس شیمیایی
searched تجسس کردن
researched تجسس تحقیق
ground surveillance تجسس زمینی
feedout تجسس کردن
espial officer افسر تجسس
search تجسس کردن
surveillant تجسس کننده
research تجسس تحقیق
investigations تجسس وارسی
surveillance radar رادار تجسس هدف
air surveillance تجسس واکتشاف هوایی
target aquisition سیستم تجسس هدف
terrain spotting تجسس کردن زمین
scans تجسس کردن بارادار
scan تجسس کردن بارادار
scanned تجسس کردن بارادار
surveillance تجسس بررسی کردن
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
search and rescue عملیات تجسس و نجات
specific search تجسس اختصاصی منطقه
pararescue team تیم تجسس و نجات
combat surveillance تجسس میدان رزم
seeker رادار تجسس هدف
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
sector of search منطقه تجسس رادار
underwater demolition تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
snoops نگاه تجسس امیز کردن
snooped نگاه تجسس امیز کردن
counter surveillance عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
snoop نگاه تجسس امیز کردن
snooping نگاه تجسس امیز کردن
visit and search بازدید و تجسس کردن ناو
casualty staging unit یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
spiral scanning مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
sweep تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
search mission ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
staging unit یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
division slice یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
guiden پرچم یکان پرچم نماینده یکان
cellular unit یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
mine watching عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
radar scan تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
unit یکان
singly یکان یکان
units یکان
formation یکان
air command یکان هوایی
parent یکان لاحق
cavalry unit یکان سوارزرهی
parent یکان اولیه
mixed یکان مختلط
train بنه یکان
train عقبه یکان
trained بنه یکان
combat , echelon یکان رزمی
retraining command یکان بازاموزی
combatcommand یکان رزمی
combined arms یکان مرکب
combined command یکان مرکب
service force یکان خدمات
sergeant سرگروهبان یکان
organizational یکان سازمانی
stragglers دورافتاده از یکان
stragglers گم شده از یکان
straggler دورافتاده از یکان
straggler گم شده از یکان
presence فرستی در یکان
single unit یکان مستقل
sergeants سرگروهبان یکان
single unit یکان منفرد
base unit یکان پایگاهی
base unit یکان مبنا
shock troops یکان ضربت
beach organization یکان ساحلی
service unit یکان خدمات
trained عقبه یکان
trains بنه یکان
fire unit یکان اتش
first seargeant سرگروهبان یکان
motor unit یکان موتوری
boundaries حدود یکان
intercommand بین یکان
force basis مبنای یکان
march unit یکان راهپیمایی
major command یکان عمده
frontalier یکان مرزی
logistical command یکان لجستیکی
boundary حدود یکان
identification code کدشناسایی یکان
joint command یکان مشترک
muster book دفتروقایع یکان
exempted station یکان مخصوص
command net شبکه یکان
trains عقبه یکان
command strength استعداد یکان
composite unit یکان مختلط
mobility تحرک یکان
designator code کد تشخیص یکان
detached unit یکان مامورشده
distinguished unit یکان ممتاز
paratroop یکان چترباز
divisional unit یکان لشگری
organization chart نمودارسازمان یکان
organic یکان سازمانی
naval activity یکان دریایی
installation type نوع یکان
separates یکان مستقل
serviced قسمت یکان
strangle دورافتادن از یکان
unit structure استخوانبندی یکان
mechanized یکان مکانیزه
designation اسم یکان
designations اسم یکان
activities قسمت یکان
activity قسمت یکان
separated یکان مستقل
unit structure سازمان یکان
unit supply تدارکات یکان
unit train بنه یکان
composite یکان مختلط
active یکان کادر
organisations یکان قسمت
pertinent یکان لاحق
motorized یکان موتوری
organization یکان قسمت
organizations یکان قسمت
service قسمت یکان
unit training اموزش یکان
separate یکان مستقل
troop unit یکان سربازدار
administrative command یکان اداری
tactical command یکان تاکتیکی
troop basis مبنای یکان
advance gruard یکان جلودار
composite یکان مرکب
support command یکان پشتیبانی
troop unit یکان صنفی
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
force designator شماره ترتیب یکان
division engineer یکان مهندسی لشگر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com