Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
advance gruard
یکان جلودار
Other Matches
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tenant
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenants
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
visit of courtesy
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
force augmentation
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
designation
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
designations
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
parent
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
detailing
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail
شرح مفصل یکان بقیه یکان
subactivity
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
line replacement
یکان تعویض کننده یکان جبهه
combat arms
یکان رزمی یکان درگیر در رزم
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element
یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
advance gruard
جلودار
fronting
جلودار
equerry
جلودار
front man
جلودار
equerries
جلودار
van
جلودار
harbingers
جلودار
harbinger
جلودار
foreward
جلودار
front men
جلودار
outrunner
جلودار
forehand
جلودار
outrunner
سگ جلودار
front
جلودار
vans
جلودار
frontrunner
جلودار
forehands
جلودار
advance point
قسمت سر جلودار
heralded
جلودار منادی
footman
جلودار شاطر
footmen
جلودار شاطر
heralding
جلودار منادی
herald
جلودار منادی
forefront
جلودار طلایه
spear head
گروه جلودار
heralds
جلودار منادی
shadower
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
advance officer
افسر جلودار ستون
advance force
نیروی جلودار اب خاکی
spear head
گروه نوک درحمله یا سر جلودار
command information program
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
aeromedical unit
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
casualty staging unit
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
cellular unit
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
guiden
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
staging unit
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
division slice
یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
singly
یکان یکان
formation
یکان
units
یکان
unit
یکان
naval activity
یکان دریایی
combined arms
یکان مرکب
combatcommand
یکان رزمی
organization chart
نمودارسازمان یکان
combat , echelon
یکان رزمی
mechanized
یکان مکانیزه
exempted station
یکان مخصوص
fire unit
یکان اتش
designation
اسم یکان
divisional unit
یکان لشگری
distinguished unit
یکان ممتاز
composite unit
یکان مختلط
designator code
کد تشخیص یکان
pertinent
یکان لاحق
command strength
استعداد یکان
detached unit
یکان مامورشده
paratroop
یکان چترباز
motorized
یکان موتوری
command net
شبکه یکان
first seargeant
سرگروهبان یکان
designations
اسم یکان
activities
قسمت یکان
installation type
نوع یکان
base unit
یکان مبنا
base unit
یکان پایگاهی
intercommand
بین یکان
logistical command
یکان لجستیکی
air command
یکان هوایی
joint command
یکان مشترک
administrative command
یکان اداری
major command
یکان عمده
march unit
یکان راهپیمایی
activity
قسمت یکان
cavalry unit
یکان سوارزرهی
force basis
مبنای یکان
frontalier
یکان مرزی
beach organization
یکان ساحلی
muster book
دفتروقایع یکان
identification code
کدشناسایی یکان
motor unit
یکان موتوری
combined command
یکان مرکب
trained
بنه یکان
troop unit
یکان سربازدار
troop unit
یکان صنفی
organic
یکان سازمانی
troop basis
مبنای یکان
mobility
تحرک یکان
tactical command
یکان تاکتیکی
support command
یکان پشتیبانی
unit training
اموزش یکان
mixed
یکان مختلط
trained
عقبه یکان
sergeants
سرگروهبان یکان
unit train
بنه یکان
unit supply
تدارکات یکان
unit structure
استخوانبندی یکان
trains
بنه یکان
train
عقبه یکان
trains
عقبه یکان
train
بنه یکان
parent
یکان اولیه
boundaries
حدود یکان
parent
یکان لاحق
presence
فرستی در یکان
boundary
حدود یکان
organizational
یکان سازمانی
unit structure
سازمان یکان
straggler
گم شده از یکان
service force
یکان خدمات
service unit
یکان خدمات
retraining command
یکان بازاموزی
service
قسمت یکان
composite
یکان مرکب
serviced
قسمت یکان
organizations
یکان قسمت
active
یکان کادر
organization
یکان قسمت
stragglers
گم شده از یکان
shock troops
یکان ضربت
composite
یکان مختلط
strangle
دورافتادن از یکان
straggler
دورافتاده از یکان
stragglers
دورافتاده از یکان
sergeant
سرگروهبان یکان
single unit
یکان مستقل
separate
یکان مستقل
separated
یکان مستقل
separates
یکان مستقل
single unit
یکان منفرد
organisations
یکان قسمت
force structure
استخوان بندی یکان
requesting unit
یکان تقاضا کننده
detached unit
یکان جدا شده
frontalier
جزو یکان مرزی
direct support unit
یکان پشتیبانی مستقیم
using agency
یکان استفاده کننده
document file
پرونده اسناد یکان
evader
دور افتاده از یکان
division engineer
یکان مهندسی لشگر
unit train
بنه اماد یکان
distinguished unit citation
نشان یکان برجسته
zone of action
منطقه عملیات یکان
distinguished unit citation
نشان لیاقت یکان
force designator
شماره ترتیب یکان
general support
یکان پشتیبانی عمومی
mass of maneuver
سنگینی حرکات یکان
mechanized infantry
یکان پیاده مکانیزه
staging unit
یکان بارگیری کننده
service force
یکان خدماتی دریایی
nonoperating strength
جمعی غیرفعال در یکان
order of battle
سازمان نیروهایا یکان
security council
شورای حفافتی یکان
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
scheme of command
طرح عملیاتی یکان
safety officer
افسر تامین یکان
passive element
یکان غیر فعال
permanent oppointment
اختصاص دایمی به یک یکان
permanent party
جمعی دایمی یکان
property book
دفتر دارایی یکان
stand bearer
پرچم دار یکان
level of effort
تلاش رزمی یکان
troop basis
مبنای واگذاری یکان
grenadier
یکان نارنجک انداز
identification code
رمز معرف یکان
unit strength
قدرت رزمی یکان
unit kilometer
مصرف کیلومتری یکان
unit journal
دفتر روزنامه یکان
unit distribution
روش توزیع به یکان
intercommunication
مخابرات داخلی یکان
intransit
یکان در حال حرکت
unit distribution
روش تقسیم به یکان
land tail
باقیمانده زمینی یکان
less than release unit
یکان منتظر حمل
type face
نوع ارایش یکان
less than release unit
یکان درخط ترابری
type face
نوع چرخش یکان
requesting unit
یکان درخواست کننده
recovering
جمع اوری یکان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com