English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
quassia یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
Other Matches
phlorizin ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
laurustinus یکجور درخت بی خزان که ماننداست به بداغ
laurustine یکجور درخت بی خزان که مانند است به بداغ
lignum vi tae یکجور درخت گرمسیری صمغ دار درامریکاکه چوب سختی دارد
matelote یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
muslin یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
cascara قایقی که از پوست درخت درست شده
moorstone یکجور سنگ خاراکه درcornwallیافت میشود
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
dispensary محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
lupulin خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
dispensaries محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
logoriph یکجور جدول معمایی که باقلب حروف پیدا میشود
percheron یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
propylite یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
beechen ازچوب الش یاجنگلی
stickhandler شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
sponge cakes کیکی که با روغن نباتی درست میشود
sponge cake کیکی که با روغن نباتی درست میشود
haycock کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
seidlitz powder سدلیس :کارکن ملینی که ازدو گرد درست میشود
maud یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
exsiccant داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
defected آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defects آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defect آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defecting آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
rope chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
newmarket یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
just in time روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
rootery توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
antimalarial داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
papaw درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
acrimoniousness تلخی
poignancy تلخی
bitterness تلخی
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
asperity تلخی وخشونت
tantrum اوقات تلخی
tantrums اوقات تلخی
virulence تلخی تندی
glumness اوقات تلخی
bad blood تلخی تندی
bitterish مایل به تلخی
galls تلخی گستاخی
gall تلخی گستاخی
underbrush درخت کوچک روینده درزیر درخت
joins تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
scolds اوقات تلخی کردن
indignantly از روی اوقات تلخی
scolded اوقات تلخی کردن
scold اوقات تلخی کردن
huff اوقات تلخی کردن
wrath اوقات تلخی زیاد
bitters of life تلخی ها یامرارتهای زندگی
His failure was a bitter experience. شکستن تجربه تلخی شد
He is antipathetic( a sourpuss). آدم تلخی است
disjunction تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
alternation تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
dudgeon اوقات تلخی دسته خنجر
the fat is in the fire اوقات تلخی پیش خواهدامد
chafing اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafe اوقات تلخی کردن به عصبانیت
exasperatingly از روی خشم و اوقات تلخی
chafes اوقات تلخی کردن به عصبانیت
to snap one's nose or head off بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
myrica درخت شیشعان درخت موم
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
temper درست ساختن درست خمیر کردن
picamar روغن تلخی که از قیر چوب بدست می اید
labdanum ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
judiciousness قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
gambier درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
Cypress design طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
exasperating ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperates ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperate ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperated ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
antifebrine داروی تب بر
pyretic داروی تب بر
antipyretic داروی تب بر
febrifnge داروی تب بر
pulmonic داروی شش
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
pep pill داروی انگیزان
patent medicines داروی اختصاصی
pep pills داروی انگیزان
pain killer داروی درد کش
stimulant drug داروی محرک
digestant داروی گوارنده
galenical داروی گیاهی
psychedelic داروی توهم زا
miticide داروی موش کش
nepenthe داروی غمزدا
relaxant داروی بیحالی
drugging داروی مخدر
drugged داروی مخدر
drug داروی مخدر
ataractic داروی مسکن
tickicide داروی کنه کش
bute داروی ضد درد
ataraxic داروی مسکن
patent medicine داروی اختصاصی
obstruent داروی قابض
liverwort داروی جگر
corrobrant داروی نیروبخش
anorexic داروی اشتها کم کن
toxicant داروی سمی
downers داروی مسکن
downer داروی مسکن
patent medicines داروی اسپسیالیته
narcitic داروی مخدر
jalap داروی مسهل
carminative داروی ضد نفخ
galactopoietic داروی شیرزا
patent medicine داروی اسپسیالیته
rubella داروی محمره
drugs داروی مخدر
depilatory داروی ازاله مو
cephalalgic داروی سردرد
eyewash داروی چشم
cholagogue داروی زرداب کش
roborant داروی نیروبخش
vomitoryt داروی قی اور
anticonvulsive داروی ضد تشنج
aperient داروی ملین
wormseed داروی ضد کرم
anesthetic داروی بیهوشی
allheal داروی هر درد
anesthetic داروی بیحسی
wormroot داروی ضد کرم
haematogen داروی خون زا
antidepressant داروی ضد افسردگی
antidepressive داروی ضد افسردگی
antihistamine داروی ضد هیستامین
nepenthes داروی غمزدا
antimanic ru داروی ضد شیدایی
antiparalytic داروی ضدفلج
anodyne داروی دردزا
eye wash داروی چشم
psychoactive drug داروی روانگردان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com