English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
English Persian
half wave rectifier یکسوکننده نیم موجی
Search result with all words
full wave rectifier یکسوکننده تمام موجی
Other Matches
rectifier یکسوکننده
alternating current rectifier یکسوکننده
arc rectifier یکسوکننده قوسی
commutating rectifier یکسوکننده جابجاگری
contact rectifier یکسوکننده مجاورتی
copper oxide rectifier یکسوکننده مس- اکسید
gas filled rectifier یکسوکننده گازی
pool rectifier یکسوکننده مایعی
mercury arc rectifier یکسوکننده جیوهای
linear rectifier یکسوکننده خطی
ideal rectifier یکسوکننده ایده ال
direction rectifier یکسوکننده سمتی
electrolytic rectifier یکسوکننده الکترولیتی
electronic rectifier یکسوکننده الکترونی
rectifier efficiency بازده یکسوکننده
rectifier meter سنجه با یکسوکننده
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
vibrating rectifier یکسوکننده لرزشی
bridge rectifier یکسوکننده بریج
measuring rectifier یکسوکننده سنجش
single phase rectifier یکسوکننده یک فازه
selenium rectifier یکسوکننده سلنیمی
high inverse voltage rectifier یکسوکننده با برگشت قوی
hot chathode rectifier یکسوکننده با کاتد گرم
current sensitivity of a crystal rectifi حساسیت یکسوکننده بلورین
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
controlled rectifier یکسوکننده تنظیم پذیر
half wave rectifier یکسوکننده نیم موج
aluminium cell rectifier یکسوکننده با پیل الومینیمی
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
grid current rectifier یکسوکننده جریان شبکه
equivalent circuit of a contact rectifie مدار هم ارز یکسوکننده مجاورتی
scr Rectifier SiliconControlled یکسوکننده کنترل شده سیلیکونی
flexuous موجی
flexuose موجی
flexural موجی
wavelike موجی
flecky موجی
sinuate موجی
sinuous موجی
undulatory موجی
sinuosity حرکت موجی
wave motion حرکت موجی
sinuous flow جریان موجی
radiant energy نیروی موجی
wave function تابع موجی
wave mecanics مکانیک موجی
gorge [گچ بری موجی]
cyma گچ بری موجی
doucine گچ بری موجی
cima گچ بری موجی
cyma گچ بری موجی
waviness حالت موجی
impedance level مقاومت موجی
undulatory current جریان موجی
thread موجی کردن
corrugate موجی شدن
threads موجی کردن
cyma recta موجی افتاده
cyma reversa موجی جمع
schrodinger wave mechanics مکانیک موجی شرودینگر
ripple sort مرتب کردن موجی
sinuate دارای حاشیه موجی
sinuous دارای شیارهای موجی
steady state wave motion حرکت موجی پایا
undulation حرکت موجی زیروبم
cymatium گچ بری موجی شکل
crisfate دارای حاشیه موجی
vermiculate دارای خطوط موجی
plunger موجی که ناگهان می شکند
shell-shocked موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
repand دارای حاشیه موجی
plungers موجی که ناگهان می شکند
waves موجی بودن موج زدن
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
ripples بطور موجی حرکت کردن
waved موجی بودن موج زدن
rippled بطور موجی حرکت کردن
undulaory موجی نوسانی موج نما
waving موجی بودن موج زدن
rippling بطور موجی حرکت کردن
ripple بطور موجی حرکت کردن
shoulders سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulder سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldered سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering سمت موجی که هنوز نشکسته
corrugated iron اهن موجی یاچین دار
wave موجی بودن موج زدن
A wave of anger swept over the entire world . موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
creese یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
cosmic microwave radiation background زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
radiant flux درجه نشر و تراوش نیروی موجی
surges برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surged برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surge برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
pitch دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitches دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
strigil برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
actinoelectric اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
magnetic deflector یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
bow wave موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
stream takeoff حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
damped wave موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
huygen's principle قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
sinuous weft نخ پود زیر [این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com