English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
Other Matches
two way rectification یکسو سازی دو راهه
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
basics روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
semi indirect lighting روشن سازی نیم مستقیم
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster بی بهره سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
demand انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demanded انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demands انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
carry محل ذخیره سازی وام های ایجاد شده در جمعهای موازی به جای ارسال مستقیم
carried محل ذخیره سازی وام های ایجاد شده در جمعهای موازی به جای ارسال مستقیم
carries محل ذخیره سازی وام های ایجاد شده در جمعهای موازی به جای ارسال مستقیم
carrying محل ذخیره سازی وام های ایجاد شده در جمعهای موازی به جای ارسال مستقیم
partial carry فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
conditional دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
pavements کف سازی
individualization تک سازی
pavement کف سازی
individuation تک سازی
flooring کف سازی
stylization مد سازی
individualising تک سازی
individualizes تک سازی
individualises تک سازی
individualised تک سازی
individualizing تک سازی
padding له سازی
local anasthesia سر سازی
flection خم سازی
individualize تک سازی
deflexion خم سازی
truncation بی سر سازی
individualized تک سازی
retortion خم سازی
idolization بت سازی
repk lection پر سازی
compaction تو پر سازی
bridgework پل سازی
retortion کج سازی
bridge building پل سازی
lapidification سنگ سازی
lapidation سنگسار سازی
landscape painting منظره سازی
irksomeness کسل سازی
heterodyne reception زنه سازی
lancination پاره سازی
lancination مجروح سازی
lamponery هجونامه سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
horology ساعت سازی
histogenesis بافت سازی
oscillations نوسان سازی
resolving برطرف سازی
oscillation نوسان سازی
latticing شبکه سازی
gunsmithery تفنگ سازی
grillwork سبد سازی
grillwork شبکه سازی
refreshment تازه سازی
wording عبارت سازی
refreshments تازه سازی
gold beating زرورق سازی
haematogenesis خون سازی
levigation نرم سازی
liquefaction ابگونه سازی
harmonization هم اهنگ سازی
strangling خفه سازی
simulations همانند سازی
gnomonics فن شاخص سازی
hymnography سرود سازی
invalidation باطل سازی
individuation جدا سازی
inebriation مست سازی
insulate عایق سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
infuriation خشمگین سازی
insulates عایق سازی
inspissation غلیظ سازی
milling ارد سازی
impregnation ابستن سازی
incavation پوک سازی
industrialization صنعتی سازی
inceration موم سازی
inculcation جایگیر سازی
humanization مردمی سازی
exclusion محروم سازی
pacification ارام سازی
individualization منفرد سازی
individualization فرد سازی
insulating عایق سازی
neutralization خنثی سازی
smoothing صاف سازی
arching طاق سازی
rejuvenation جوان سازی
depletion تهی سازی
displacement جانشین سازی
packing فشرده سازی
inurement معتاد سازی
ichnography زمینه سازی
seduction گمراه سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
intensification پر قوت سازی
neutralization بی اثر سازی
immortalization جاوید سازی
image formation تصویر سازی
fading محو سازی
nationalization ملی سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
paralysation فلج سازی
paralyzation فلج سازی
extinction خاموش سازی
pattern making نمونه سازی
pattern making مدل سازی
mutilation معیوب سازی
panification نان سازی
paneling قاب سازی
optimize بهینه سازی
stripping برهنه سازی
optometry عینک سازی
simulation همانند سازی
ostosis استخوان سازی
overconditioning پرشرطی سازی
curtailment کوتاه سازی
paling نرده سازی
panel work تنکه سازی
pedogenesis جلگه سازی
peneplanation دشت سازی
perpetuation جاودان سازی
puppydom خود سازی
puppyhood خود سازی
purification خالص سازی
quadrature مربع سازی
rarafaction رقیق سازی
rarafaction لطیف سازی
re construction دوباره سازی
rearrngement پس وپیش سازی
enrichment غنی سازی
rectification دائم سازی
punctation نقطه سازی
pulverization پودر سازی
weaponry اسلحه سازی
pilework foundation پی سازی با شمع
pimpling حباب سازی
vaporization بخار سازی
plasticization نرم سازی
popularization محبوب سازی
precipitousness work خلاصه سازی
prefabrication پیش سازی
preformation پیش سازی
procurance فراهم سازی
proportionment متناسب سازی
simulations فاهر سازی
maximization بیشینه سازی
mealing نرم سازی
microminiaturization ریز سازی
microsoft بهنگام سازی
minimalization کمینه سازی
minimization کمینه سازی
miseenscene صحنه سازی
modeller قالب سازی
mortar mixing ملات سازی
municipalize شهر سازی
mutualization دو طرفه سازی
materialization مادی سازی
manumission ازاد سازی
malting مالت سازی
simulations شبیه سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com