English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
English Persian
equilibrium یکنواخت شدن رنگینه ها
Other Matches
dye analysis [آنالیز کردن رنگینه های بکار رفته در فرش جهت تعیین طول عمر فرش و سابقه تاریخی نوع رنگینه]
uniform یکنواخت یکنواخت کردن
uniforms یکنواخت یکنواخت کردن
spectrophotometry اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
dyestuff رنگینه
dyes رنگینه
chromatin رنگینه
dye رنگینه
pigments رنگینه
pigment رنگینه
basic dye رنگینه بازی
direct dye رنگینه مستقیم
aniline dye رنگینه انیلینی
disperse dye رنگینه پاشیده
acid dye رنگینه اسیدی
xanthene dye رنگینه زانتن
mineral dye رنگینه معدنی
herbal dye رنگینه گیاهی
oxyazodye رنگینه اکسی ازو
reactive dye رنگینه واکنش پذیر
oxydation dyes رنگینه های اکسیداسیونی
plant-dyes رنگینه های گیاهی
tone [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
earth pigment رنگینه های معدنی مثل خاک رس
Delphinium [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
centaury گیاه سن توری که از ریشه آن رنگینه زرد به دست می آید
lae [نوعی رنگینه قرمز که از حشره لاکا بدست می آید.]
Esparak گیاه اسپرک [که در تهیه رنگینه های زرد در رنگرزی استفاده می شود.]
uniforms یکنواخت
monotonic یکنواخت
same یکنواخت
monotonous یکنواخت
monotone یکنواخت
smoothly یکنواخت
steadying یکنواخت
steady یکنواخت
steadiest یکنواخت
steadies یکنواخت
uniform یکنواخت
steadied یکنواخت
standardization یکنواخت کردن
monotonously بطور یکنواخت
level tone اهنگ یکنواخت
level out یکنواخت کردن
flat rate نرخ یکنواخت
continuous current جریان یکنواخت
droned سخن یکنواخت
standardization یکنواخت سازی
uniform distribution توزیع یکنواخت
solid-shade dyeing رنگرزی یکنواخت
uniformly بطور یکنواخت
sing-songs شعر یکنواخت
sing-songs صدایمصنوعی و یکنواخت
sing-song شعر یکنواخت
sing-song صدایمصنوعی و یکنواخت
uniform sand ماسه یکنواخت
uniform flow جریان یکنواخت
uniform field میدان یکنواخت
drones سخن یکنواخت
standardising یکنواخت کردن
harmonizes یکنواخت کردن
harmonized یکنواخت کردن
droning سخن یکنواخت
harmonize یکنواخت کردن
drone سخن یکنواخت
harmonising یکنواخت کردن
harmonises یکنواخت کردن
harmonised یکنواخت کردن
standardize یکنواخت کردن
invariable یکنواخت نامتغیر
standardizes یکنواخت کردن
standardised یکنواخت کردن
standardizing یکنواخت کردن
standardises یکنواخت کردن
harmonizing یکنواخت کردن
uniform aggregate مصالح ریزدانه یکنواخت
standards همگون یکنواخت یکجور
standard همگون یکنواخت یکجور
power line filter یکنواخت کننده برق
uniformly distributed load بار گسترده یکنواخت
uniformly distribution load بار گسترده یکنواخت
level colour رنگ یکدست یا یکنواخت
flat یکنواخت پایین دست
trim یکنواخت کردن با قیچی
continuous duty کار مداوم یکنواخت
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
drabbest یکنواخت وخسته کننده
drabber یکنواخت وخسته کننده
drab یکنواخت وخسته کننده
steadily بطور پیوسته و یکنواخت
flattest یکنواخت پایین دست
man power leveling یکنواخت کردن نیروی انسانی
singsong بطور یکنواخت یا یک وزن خواندن
uninterrupted duty کار مداوم غیر یکنواخت
monotone صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
droned وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
sing-songs دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
drone وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
sing-song دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
drones وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
droning وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
carthamin رنگینه زرد که از شیره گیاه سفلاور بدست می آید این رنگ گیاهی بیشتر در هند و چین مصرف می شود
despotic network شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
to get into a rut یکنواخت تکراری و خسته کننده شدن [کاری]
pomegranate dye رنگینه انار [از پوست انار جهت تهیه رنگ زرد استفاده می شود.]
asynchronous اتصال به کامپیوتر برای دستیابی غیر یکنواخت به داده
quercetin ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
onion skin پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
chrome dyes کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
pave [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
corona discharge تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
flavonal dyes فلاون [مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
hanna گل حنا [از برگ های این گیاه جهت تهیه رنگینه های قرمز مسی و نارنجی استفاده می شود.]
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
capacitor intel filter شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
madder گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
raster graphics روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
under weft پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
stratus لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
tea leaf برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
board weave تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
scorching سوزاندن [گاه جهت از بین بردن پشم های اضافی در پشت فرش و یکنواخت نمودن و تمیزکاری این پشم ها را با فر می سوزانند.]
aerating agent مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
equalised مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalising مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalized مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalize مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizes مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizing مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalises مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
warp tension کشش نخ های تار [میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
prophet's green رنگ سبز نبی [این رنگ از ترکیب رنگ نیل یا همان رنگ آبی با رنگینه های زرد بدست آمده از گیاهان بوجود می آید و آنرا به رنگ اولین پرچم اسلام و یا گنبد حضرت خاتم الانبیا نسبت می دهند.]
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
asynchronous ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
gig ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
same یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص
synthetic dyes رنگینه های شیمیایی [این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
over dyeing [رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com