Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (21 milliseconds)
English
Persian
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
Search result with all words
humane killer
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
lethal chamber
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
lifting body
هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
microsoft
اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز
MMX
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
race glass
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
T committee
انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
texture mapping
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
to paynize wood
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
This is important, not only today, but also and especially for the future.
این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
to go down
[in a particular way]
with somebody
برای کسی
[به سبک ویژه ای]
قابل پذیرش بودن
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
gold lace
[braids]
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
Other Matches
idiosyncrasies
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
specialist
ویژه گر
expressed
ویژه
privilege
حق ویژه
expresses
ویژه
expressing
ویژه
peculiar
ویژه
particulars
ویژه
special
<adj.>
ویژه
specially
ویژه
nets
ویژه
experts
ویژه گر
expert
ویژه گر
nett
ویژه
special
ویژه
net
ویژه
express
ویژه
specific humidity
نم ویژه
specialists
ویژه گر
prerogatives
حق ویژه
specific
ویژه
idiocrasy
ویژه
priviege
حق ویژه
paticular
ویژه
special character
ویژه
adhoc
ویژه
particular
ویژه
specifics
ویژه
prerogative
حق ویژه
extra special
ویژه
extra
<adj.>
ویژه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
specific rotation
چرخش ویژه
monographs
ویژه نگاشت
specific resistance
مقاومت ویژه
specific weight
سنگینی ویژه
specific volume
حجم ویژه
specific viscosity
گرانروی ویژه
specific weight
وزن ویژه
trait
نشان ویژه
particular lien
حق حبس ویژه
prerogatived
دارای حق ویژه
quantum state
ویژه حالت
equity capital
ارزش ویژه
zoologist
ویژه گرجانورشناسی
life guard
هنگ ویژه
speleologist
ویژه گر غارشناسی
specific yield
ابدهی ویژه
praetorian guard
گارد ویژه
booth
جای ویژه
booths
جای ویژه
acoustician
ویژه گر اواشنود
versions
شرح ویژه
preceptorial
ویژه اموزگاری
version
شرح ویژه
traits
نشان ویژه
monograph
ویژه نگاشت
garb
پوشاک ویژه
net profit
سود ویژه
body guard
هنگ ویژه
speciality
ویژه گری
cariologist
ویژه گر قلب
characteristic function
ویژه تابع
characteristic number
ویژه مقدار
specialities
ویژه گری
standing order
اوامر ویژه
byelaw
قانون ویژه
bylaw
قانون ویژه
stall
لژ جایگاه ویژه
standing orders
اوامر ویژه
characteristic root
ویژه مقدار
proper value
ویژه مقدار
resistivity
مقاومت ویژه
extra equipment
متعلقات ویژه
morbid
ویژه ناخوشی
experts
ویژه کار
conizance
نشان ویژه
expert
ویژه کار
dead weight
ویژه وزن
dead weights
ویژه وزن
favourite or vor
ویژه مخصوص
penologist
ویژه گر کیفرشناسی
relative density
گرانی ویژه
regiospecific
جهت ویژه
monocular
ویژه یک چشم
monkish
ویژه راهبان
physiologist
ویژه گر فیزیولوژی
physiologists
ویژه گر فیزیولوژی
stalling
لژ جایگاه ویژه
idioms
تعبیر ویژه
special symbol
نماد ویژه
special passport
پاسپورت ویژه
special character
دخشه ویژه
special party
گروه ویژه
specialization
ویژه گری
(not one's) cup of tea
<idiom>
علاقه ویژه
specific gravities
گرانی ویژه
lineament
نشان ویژه
special case
مورد ویژه
special bastard
حرامزاده ویژه
singular matrix
ماتریس ویژه
specialization
ویژه کاری
specific donor
دهنده ویژه
specific cost
هزینه ویژه
species specific
نوع- ویژه
special verdict
تصمیم ویژه
specific gravity
گرانی ویژه
proper volume
ویژه حجم
proper function
ویژه تابع
special session
نشست ویژه
extraordinary meeting
نشست ویژه
special drawing rights
حق برداشت ویژه
lachrymal
ویژه اشک
electrical resistivity
مقاومت ویژه
special duty
کار ویژه
labeled cargo
کالای ویژه
eigenvalue
ویژه مقدار
self weight
ویژه وزن
rarely
بااستادی ویژه
special effects
جلوههای ویژه
eigenfunction
ویژه تابع
lacrimal
ویژه اشک
special drawing right
حق برداشت ویژه
specialises
ویژه گری
indicium
نشانه ویژه
lingo
زبان ویژه
lingoes
زبان ویژه
lineaments
نشان ویژه
specialist
ویژه کار
specialists
ویژه کار
special deposits
سپردههای ویژه
kink
ویژه گی فرریز
specialty
ویژه گری
specific lattice
شبکه ویژه
prerogative
حق یا امتیاز ویژه
neurologist
ویژه گر اعصاب
specific humidity
رطوبت ویژه
specializes
ویژه گری
specialising
ویژه گری
idiom
تعبیر ویژه
prerogatives
حق یا امتیاز ویژه
prerogatives
دارای حق ویژه
characteristics
نشان ویژه
specialize
ویژه گری
specific heat
دمای ویژه
characteristic
نشان ویژه
nutritionist
ویژه گر تغذیه
idiom
زبان ویژه
gastronomist
ویژه گرخوراک
nutritionists
ویژه گر تغذیه
capital
ارزش ویژه
juvenile
ویژه نو جوانان
juveniles
ویژه نو جوانان
specific heat
گرمای ویژه
characteristically
نشان ویژه
endemical
ویژه یک قوم
habiliments
جامه ویژه
specific drawdown
افت ویژه
ecotype
بوم ویژه
prerogative
دارای حق ویژه
specializing
ویژه گری
special agreement
قرارداد ویژه
idioms
زبان ویژه
singular matrix
ماتریش ویژه
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
theoretician
ویژه گردر تئوری
royal prerogative
حق امتیاز ویژه پادشاه
ophthalmologist
ویژه گر چشم پزشکی
silviculturist
ویژه گر پرورش جنگل
extra special flexible wire rope
طناب فولادی ویژه
one particle eigenfunction
ویژه تابع یک ذره
dressing rooms
اطاق ویژه ارایش
dressing room
اطاق ویژه ارایش
peronality of laws
حالت ویژه قانون
serologist
ویژه گر سرم شناسی
unit elongation
ازدیاد طول ویژه
gynarcologist
ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
bested
دارای حالت ویژه
mourning paper
کاغذ ویژه عزاداری
cant
زبان ویژه مناجات
speciality
اختصاص کیفیت ویژه
particular specification
مشخصات ویژه در قرارداد
it is particularly difficult
یک دشواری ویژه دارد
specific ion electrode
الکترود یون ویژه
mycologist
ویژه گر قارچ شناسی
the proper instinct of birds
غریزه ویژه پرندگان
proceeds
وصولی سود ویژه
specialty
اختصاص کیفیت ویژه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com