Total search result: 201 (18 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
transputer |
- بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند. |
|
|
Other Matches |
|
multiple |
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند |
top |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
throughput |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
fishbone mine |
سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود |
absolute address |
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد. |
connect |
مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود |
connects |
مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود |
MIMD |
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد |
fall back |
توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود |
mflops |
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود |
distributed processing system |
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز |
process bound |
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود |
appliance computer |
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است |
bit rate |
سرعت بیتی |
Windows GDI |
بیتی دارد |
symmetrical compression |
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد |
embedded code |
درج شده در متن و استفاده شده توسط سیستم پردازش لغت پس از ایجاد متن چاپ شده و فرمت شده |
pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
running in parallel |
پردازش موازی |
parallel processing |
پردازش موازی |
support |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
ebcdic |
سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی |
iron pyrites |
ترکیب شیمیائی است که حدود 5 تا 02 درصداهن دارد |
inputted |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
eight bit system |
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند |
gangplow |
گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند |
local |
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود |
locals |
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود |
thirty two bit system |
سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند |
baudot code |
کد ارسال با حروف 5 بیتی که در ماشین تایپهای دور نویس استفاده میشود |
phototransistor |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
parallelling |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
parallel |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
paralleled |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
paralleling |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
parallels |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
parallelled |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
CD quality |
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند |
palmtop |
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود |
mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
updates |
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود |
updated |
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود |
update |
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود |
natives |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
native |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
standby |
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود |
standbys |
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود |
enhances |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
enhanced |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
enhance |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
enhancing |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
off load |
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی |
busing |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bus |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bused |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bussed |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
busses |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
buses |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bussing |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
expansion card |
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد |
MISD |
معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد |
carrying |
محل ذخیره سازی وام های ایجاد شده در جمعهای موازی به جای ارسال مستقیم |
carry |
محل ذخیره سازی وام های ایجاد شده در جمعهای موازی به جای ارسال مستقیم |
carried |
محل ذخیره سازی وام های ایجاد شده در جمعهای موازی به جای ارسال مستقیم |
carries |
محل ذخیره سازی وام های ایجاد شده در جمعهای موازی به جای ارسال مستقیم |
highways |
باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند |
highway |
باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند |
fastest |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fasted |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fast |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fasts |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
autos |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
auto |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
immediate |
پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون |
multiple |
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد |
bus |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
bussed |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
highway |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند |
busing |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
busses |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
bussing |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
bused |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
highways |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند |
buses |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
motorola |
- بیتی منتقل میکند. که در SE Apple Macintosh و Macintosh plus استفاده میشود |
epp |
استانداردی که نحوه ارسال داده با سرعت بال روی اتصال پورت موازی را نشان میدهد |
countering |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
picocomputer |
کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد |
countered |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
counter |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
cpu |
کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد |
SIMD |
معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد |
ebcdic |
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود |
data processing system |
سیستم پردازش داده |
word processing system |
سیستم پردازش کلمه |
fishbone mine |
سیستم مین گذاری که به صورت شاخههای موازی است |
system generation |
ایجاد سیستم |
sample size |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
electronic data processing system |
سیستم پردازش الکترونیکی داده |
multiprocessing system |
سیستم پردازش چند گانه |
outputs |
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر |
output |
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر |
ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
config.sys |
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود |
economic nationalism |
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد |
overlap processing |
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری |
job |
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند |
available |
بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم |
jobs |
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند |
acoustic |
تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد |
storing |
ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد |
store |
ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد |
POSIX |
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود |
computer animation |
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود |
cenogenesis |
ایجاد میشود نسل جدید |
pre fetch |
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا |
processor |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
batch processing |
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست |
interactive video |
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند |
milk disk |
دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد |
SDR |
ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش نگه می دارد یا محل حافظه را جابجا میکند |
adder |
جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند |
adders |
جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند |
enhances |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی |
enhanced |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی |
enhancing |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی |
enhance |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی |
ECP |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی |
y scale |
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود |
puncher |
مشتزنی که بیشتر کوشش درزدن ضربه دارد تا سرعت ومهارت |
monoprogramming system |
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند |
highest |
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود |
highs |
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود |
high |
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود |
job |
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد |
jobs |
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد |
fast moving stock |
کالایی که به سرعت فروخته میشود |
database |
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند |
databases |
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند |
piggybacks |
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود |
piggyback |
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود |
calenture |
تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن |
chine |
درز شیارابی که دراثرحرکت کشتی ایجاد میشود |
queue |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
flow diagram |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
queues |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
queued |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
queueing |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
flowchart |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
grabber |
مدار دیجیتالی سریع که یک تصویر تلویزیونی را در حافظه نگه می دارد تا بعدا توسط کامپیوتر پردازش شود |
applesoft basic |
نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد |
rollover |
میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند |
USART |
قطعهای که توسط CPU هدایت میشود تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط داده موازی کار کند |
solid |
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود |
substrate |
ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود |
solids |
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود |
jake leg |
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود |
smog |
مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود |
BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
streams |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
streamed |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
stream |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
trafficked |
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم |
traffic |
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم |
trafficking |
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم |
jobs |
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای |
traffics |
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم |
job |
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای |
highway |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
highways |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
sequential access |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
language |
زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود |
languages |
زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود |
clogged ink jet nozzles |
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود |
dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
bootstrap |
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود |
turtles |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
turtle |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
spooling |
یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
autoscore |
در پردازش کلمه دستورالعملی است که باعث میشود تا زیر متن خط کشیده شود |
ended |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
ends |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
qsam |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود |
end |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
analyst |
شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد |
analysts |
شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد |
Is there heating? |
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟ |
dual |
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا |
clock |
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند |
clocks |
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند |
conversational mode |
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد |
jitter |
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش |
DR DOS |
سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است |