Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
English
Persian
lent
04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
Search result with all words
lenten veil
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
hunger cloth
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
Other Matches
lenten
روزهای پرهیز وروزه
miaasl
کاتولیک ها
romanist
کاتولیک
RC
کاتولیک
of the catholic persuasion
کاتولیک
dieting
پرهیز
diets
پرهیز
dieted
پرهیز
abstinence;or abstinency
پرهیز
eschewal
پرهیز
gardyloo
پرهیز
turning away
پرهیز
diet
پرهیز
abstention
پرهیز
avoidance
پرهیز
abstentions
پرهیز
abstinence
پرهیز
catholicize
کاتولیک شدن
catholicize
کاتولیک کردن
Catholic
ازاده کاتولیک
Catholics
ازاده کاتولیک
popish
شبیه کاتولیک
popery
کلیسای کاتولیک رم
negative virtue
پرهیز از بدی
regimens
پرهیز غذایی
abstemiousness
پرهیز و امساک
indeclinable
پرهیز نکردنی
non abstainer
پرهیز گار
shunner
پرهیز کننده
regimen
پرهیز غذایی
abstainer
پرهیز کننده
sanctity
پرهیز کاری
abstemiously
با پرهیز و امساک
Catholic
عضو کلیسای کاتولیک
of the catholic persuasion
وابسته به تیره کاتولیک
monseigneur
مسیو کشیش کاتولیک
Catholics
عضو کلیسای کاتولیک
You are more catholic than the pope.
<proverb>
از پاپ کاتولیک تر شده اى .
romanize
کاتولیک مسلک کردن
greek catholic
عضوکلیسای کاتولیک رومی
canon low
قانون کلیسای کاتولیک
piety
پرهیز گاری خداترسی
nephalism
پرهیز از نوشابه خوری
soutane
ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
Roman Catholic
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholics
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
pontifex
عضو شورای کشیشان کاتولیک
holiness
پرهیز کاری لقب پاپ
pietist
وابسته به پرهیز گاری پارسا
ware
کالای فروشی پرهیز کردن از
wares
کالای فروشی پرهیز کردن از
zucchetto
شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
lector
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
major seminary
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
extreme unction
مسح اخری تدهین دم مرگ کاتولیک ها
burdened
مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
dietetics
فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
romanism
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
neoscholasticism
نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
abstainer
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
A wise man avoids edged tools.
<proverb>
آدم عاقل از چیز تیز پرهیز مى کند .
mantelletta
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
reunionist
کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
mardi gras
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
feria
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
shun
پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunned
پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunning
پرهیز کردن اجتناب کردن از
shuns
پرهیز کردن اجتناب کردن از
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com