English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 302 (5 milliseconds)
English Persian
asterisk 1-نشانه گرافیکی
asterisks 1-نشانه گرافیکی
Search result with all words
haze تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
controller وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controllers وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
enhance صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhancing صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
region پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
regions پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
desktop همایش گرافیکی
desktop ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
logical نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
graphics تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
graphics وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
graphics ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
colour برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
monitor صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
palette مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
palettes مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
circuit طرح گرافیکی یک مدار
circuits طرح گرافیکی یک مدار
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
peripheral باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود
postscript سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
postscripts سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
paint پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
encapsulated دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
puck یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
render گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
rendered گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
renders گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
polygon شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
polygons شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
dragging روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
acrobat که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
jaguar -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
jaguars -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
scrapbook که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
scrapbooks که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
super- پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
dissolve جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
dissolves جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
dithering ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
logo زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
logo یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
tablet صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablets صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
game وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
tiff قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
tiffs قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
enclose گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
encloses گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
enclosing گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
blueprint کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
blueprints کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
cad استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
cads استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
Other Matches
graphical user interface واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
ikon نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
microsoft واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
graphic output خروجی گرافیکی
graphics resolation وضوح گرافیکی
graphics screen صفحه گرافیکی
graphics tablet لوح گرافیکی
graphics printer چاپگر گرافیکی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
graphics program برنامه گرافیکی
graphics display نمایش گرافیکی
graphic limits حدود گرافیکی
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
artwork کارها و تصاویر گرافیکی
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
graphics digitizer دیجیتالی کننده گرافیکی
graphic input device دستگاه ورودی گرافیکی
stand alone graphics system سیستم گرافیکی خودکفا
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
graphics input hardware سخت افزار ورودی گرافیکی
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
flowchart کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
QuickTime گرافیکی امکان نمایش میدهد.
GINO تابع کنترل گرافیکی به فرترن
Veitch diagram نمایش گرافیکی جدول درستی
karnaugh map نمایش گرافیکی وضعیت مدار منط قی
attribute اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
pages با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
attributes اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
attributing اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
paged با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
fogging اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
Tseng Labs تولیدکننده مجموعه قط عات در آداپتورهای گرافیکی
page نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
primitive برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
learning curve نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
planar اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
paged نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
contiguous خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
pages نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
alphamosaic برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
panning حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
PCX file روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
Targa بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
resource گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
venn diagram نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
graphical مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
planing یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
planes یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planed یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
geocoding روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
pict قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
tag image file format قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
addressable هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
nomogram سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
IFF استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
nomograph سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
coprocessor آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
crt وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون
fractal قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
achromatic colour رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
graphs وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graph وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
invitation قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
invitations قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
CLUT جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
interchange file format استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
emblem نشانه
reminiscence نشانه
indications نشانه ها
reminiscences نشانه
symptomless بی نشانه
cursors نشانه گر
emblems نشانه
symbol نشانه
indicative نشانه
markers نشانه
attribute نشانه
marker نشانه
attributes نشانه
cursor نشانه گر
symptom نشانه
symptoms نشانه
attributing نشانه
one address با یک نشانه
tokens نشانه
traced نشانه
signal نشانه
traces نشانه
signaled نشانه
portents نشانه
portent نشانه
cues نشانه
cue نشانه
signalled نشانه
mark نشانه
marks نشانه
sacrament نشانه
presage نشانه
presaged نشانه
presages نشانه
presaging نشانه
omen نشانه
token نشانه
omens نشانه
trace نشانه
icon نشانه
bench mark نشانه
sacraments نشانه
icons نشانه
emblematic نشانه
ikons نشانه
decision نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
vga پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
multisync monitor صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
decisions نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
bode نشانه بودن
targeted تیر نشانه
emblematical حاوی نشانه
sightings نشانه رفتن
sighting نشانه رفتن
badge reader نشانه خوان
discriminandum نشانه افتراق
symptomatic نشانه بیماری
target تیر نشانه
cockshot نشانه روی
direction peg میخ نشانه
dan buoy بویه نشانه
cockshy نشانه روی
leveled نشانه گرفتن
bench mark نشانه مبنا
allegories نشانه علامت
level نشانه گرفتن
frequency mark نشانه فرکانس
targetting تیر نشانه
levelled نشانه گرفتن
targetted تیر نشانه
go ahead نشانه ترقی
targets تیر نشانه
targeting تیر نشانه
proof نشانه مدرک
cue learning نشانه اموزی
proofs نشانه مدرک
levels نشانه گرفتن
allegory نشانه علامت
indicator علامت خط نشانه
pivot point نقطه نشانه
minimal cue نشانه کمینه
merit badge نشانه هنر
symptomatology نشانه شناسی
train نشانه رفتن
line of sight خط نشانه روی
token passing گذراندن نشانه
indication اشعار نشانه
traffic signal نشانه روشن
typology نشانه شناسی
code نشانه قراردادی
sem نشانه شناسی
trained نشانه رفتن
trains نشانه رفتن
signal علامت نشانه
signaled علامت نشانه
signalled علامت نشانه
prodrome پیش نشانه
proof of laziness نشانه تنبلی
vetoed نشانه مخالفت
veto نشانه مخالفت
cairn سنگ نشانه
marker علامت نشانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com