Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (10 milliseconds)
English
Persian
A one-sided(unilateral)decision.
تصمیم یکجانبه
Search result with all words
one-sided
یک پهلو
one-sided
یک طرفه
one-sided
غیرمنصفانه
one-sided
طرفدار
decision
عزم
decision
تصمیم
decision
حکم دادگاه داوری
decision
نتیجه
decision
رای
decision
برنده با امتیاز
decision
برنده کشتی با امتیاز
decision
قرار
decision
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decision
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد
decision
جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
decision
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
decision
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
decision
اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
decision
تصمیم گیری برای انجام کاری
many sided
چند پهلو
many sided
مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
many-sided
چند پهلو
many-sided
مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
unilateral
یک ضلعی
unilateral
یکطرفه
unilateral
یک جانبه تک سویه
unilateral
یک سویه
unilateral
یک جانبه
unilateral
یک طرفه
unilateral
ایقاعی
take a decision
اتخاذ تصمیم کردن
decision altitude
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
decision box
جعبه تصمیم
decision criteria
ضوابط تصمیم گیری
decision height
حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
decision instruction
دستورالعمل تصمیمی
decision instruction
دستورالعمل تصمیم
decision lag
تاخیر زمانی در تصمیم گیری
decision maker
تصمیم گیرنده
decision making
تصمیم گیری
decision making policy
سیاست تصمیم گیری
decision making unit
واحد تصمیم گیرنده
decision model
الگوی تصمیم گیری
decision process
فرایند تصمیم
decision structure
ساختار تصمیم
decision support system
سیستم پشتیبانی تصمیم
decision symbol
علامت تصمیم
decision table
جدول تصمیمی
decision table
جدول تصمیم
decision table
جدول تصمیم گیری
decision theory
نظریه تصمیم گیری
decision theory
تئوری تصمیم
decision tree
مسیر تصمیم گیری
decision tree
اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
decision tree
درخت تصمیم
decision variable
متغیر تصمیم گیری
double sided disk
دیسک دو طرفه
dual sided disk drives
گردانندههای دیسک دو طرفه
final decision
رای قطعی و نهایی
he sided with us
طرفداری از ما کرد
logical decision
تصمیم منطقی
lop sided
نابرابر
lop sided
کوتاه و بلند
lop sided
بی قرینه
lop sided
یکسو سنگین یک سوسبک
make or buy decision
تصمیم به ساخت یاخرید
one sided
یک پهلو
one sided
یک طرفه
one sided
یک جانبه مغرضانه
one sided communication
ارتباط یکسویه
one sided test
ازمون یکسویه
premature decision
تصمیم نا بهنگام یا شتاب امیز
single sided disk
دیسک یک رویه
slab sided
پهن پهلو
slab sided
بلند ولاغر
slab sided
دارای دندههای باریک ونمایان لاغر
split decision
رای اکثریت داوران
three sided
سه پهلو
three sided
سه طرفه
to plead against a decision
نسبت به تصمیمی اعتراض کردن
two sided
دوپهلو
two sided
دوطرفه
two sided disk status
اعلام نصب یک دیسک دو طرفه
unilateral agreement
قرارداد یک جانبه
unilateral agreement
توافق یک جانبه
unilateral contract
قرارداد یک جانبه
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
قراردادایقاعی
unilateral contract
تعهد یک جانبه ایقاع
unilateral declaration
بیانیه یک جانبه
unilateral legal act
ایقاء
unilateral obligation
ایقاع
two-sided copies
کپیدوطرفه
It was a well - timed ( timely ) decision .
تصمیم بموقعی بود
to make a decision
رای دادن
[قانون]
to come to a decision
رای دادن
[قانون]
to make a decision
تصمیم گرفتن
to come to a decision
تصمیم گرفتن
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com