Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (9 milliseconds)
English
Persian
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
Other Matches
strong
نیرومند
To have a strong wI'll.
اراده قوی داشتن
come on strong
<idiom>
فائق آمدن
they are 00 strong
نیروی انهاعبارت از 005 تن است
strong
محکم سخت
strong
قوی
strong
پر زور
strong wind
باد قوی
strong-willed
مصمم
strong-willed
سرسخت
head strong
سرسخت
head strong
لجباز لجوج
head strong
خود رای
He is strong-wI'lled.
آدم با اراده ای است
He has a strong punch.
ضرب دست خوبی دارد ( مشت قوی )
head strong
خودسر
strong drink
مشروب قوی و پر الکل
strong jump
جهش ابی شدید
strong wind
باد تند
strong-willed
پراراده
strong suit
دست قوی
strong squar
خانه قوی شطرنج
strong side
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
strong safety
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
strong point
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
strong point
نقطه مستحکم
strong nerved
قوی الاعصاب
strong nerved
قوی پی
strong minded
دارای فکر نیرومند
strong minded
دارای افکار مردانه
strong arm
اعمال زورکردن
strong arm
قلدری کردن
strong arm
قدرت
strong arm
دست قوی
strong-arm
قدرت
as strong as a horse
[an ox]
<idiom>
مثل گاو
[پر زور]
strong-arm
قلدری کردن
strong interaction
نیروی هسته ای قوی
[فیزیک]
strong-arm
اعمال زورکردن
strong-minded
باکله
strong-arm
دست قوی
I'd like some coffee.
من یه مقدار قهوه میخواهم.
coffee
قهوه
coffee
درخت قهوه
In appiarance it is a strong building.
بظاهر ساختمان محکمی است
weak
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weak
سست
weak
کم زور
weak
سست کم دوام
weak
کم بنیه
weak
کم مقاومت
weak
ضعیف
weak
کم دوام
weak
کم رو
coffee pots
قهوه ساز
coffee pots
قوری قهوه
white coffee
شیرقهوه
coffee bar
محلفروشقهوهواسنک
coffee pots
کتری قهوه
coffee pots
قهوه جوش
coffee mills
قهوه خرد کن
coffee mills
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
coffee breaks
تنفس
coffee break
تنفس
iced coffee
قهوه سرد
I'd like a cup of coffee, please.
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
coffee morning
آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
black coffee
قهوه سیاه
coffee spoon
قاشققهوه
coffee mug
لیوانقهوه
coffee and milk
شیر قهوه
I could do with a cup of coffee.
از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
decaffeined coffee
قهوه بدون کافئین
black coffee
قهوه بدون شیر
coffee bean
دانهدرختقهوه
white coffee
قهوه با شیر
coffee and milk
قهوه و شیر
coffee break
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee shop
قهوه خانه
black coffee
قهوه بی شیر
coffee berry
دانه قهوه
black coffee
قهوه تلخ
coffee table
میزپیشدستی
coffee breaks
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee tables
میزپیشدستی
coffee grinders
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinder
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
irish coffee
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
coffee berry
بن قهوه
we had coffee of a kind
یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم
coffee room
خوارک خانه
coffee room
اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
coffee roaster
اسباب بودادن قهوه
coffee shop
رستوران
coffee roaster
قهوه بوده
coffee tree
درخت قهوه
coffee house
قهوه خانه
coffee grounds
تفاله قهوه
strong vocational interest blank
رغبت سنج شغلی استرانگ
weak kneed
بی تصمیم
weak-kneed
سست زانو
weak current
جریان ضعیف
weak tea
چای کمرنگ
weak-kneed
بی تصمیم
weak kneed
سست زانو
weak kneed
بی اراده
weak kneed
سست عنصر
weak interaction
کشش هسته ای ضعیف
[فیزیک]
as weak as water
<idiom>
کم جرات
weak interaction
نیروی هسته ای ضعیف
[فیزیک]
weak in health
<adj.>
کسل
weak in health
<adj.>
سست و کاهل
weak-kneed
بی اراده
as weak as water
<idiom>
بزدل
weak-kneed
سست عنصر
weak hearted
سبک مغز
weak industry
صنعت کساد
weak industry
صنعت ضعیف
weak tradition
حدیث ضعیف
weak square
نقطه ضعف
weak square
حفره سوراخ
weak square
خانه ضعیف شطرنج
weak side
حمله باتعداد کم جبههای با تعدادکمتر بازیگر
weak side
زمین دور از توپ
weak point
نقطه ضعیف
weak mixture
مخلوط ضعیف
weak minded
سست عنصر
weak minded
ضعیف الاراده
weak minded
دارای روحیه ضعیف
weak minded
سبک مغز
weak letters
حروف عله
weak knees
زانوی سست بی ثباتی بی عزمی
weak intellect
سبک مغزی خبطی کم عقلی
weak sighted
دارای چشم کم سو
weak eyed
دارای چشم کم سو
weak safety
جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
he is mentally weak
عقلا ضعیف است
his english is weak
مایه انگلیسی اوکم است
weak currency
پول ضعیف
the mareet was weak
بازار
the mareet was weak
سست بود
weak economy
اقتصاد ضعیف
weak constitution
بنیه ضعیف ضعف بنیه مزاج ضعیف
to pulp coffee beans
دانههای قهوه را مغز کن
Would you care for a cup of coffee?
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
vacuum coffee maker
تخلیهقهودرستکن
Neapolitan coffee maker
قهوهسازناپلی
espresso coffee maker
قهوهجوش
coffee-table books
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
coffee-table book
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
The coffee is piping hot.
این قهوه خیلی داغ است
A good stiff ( strong ) alchoholic drink .
مشروب پرمایه
automatic filter coffee maker
صافیقهوهجوشاتوماتیک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com