English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
level two cache حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
Other Matches
L cache CACHE ONE LEVEL
L cache فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
cache بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache پنهان کردن
cache نهانگاه
cache ذخیره گاه
cache چیز نهان شده
cache مخزن
cache memory فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
disk cache نهانگاه دیسک
ram cache RA پنهان
cache memory بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory حافظه پنهانی
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
memory cache حافظه پنهان
cache memory یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level رده
level همسطح کردن
level تراز کردن تراز
level همسطح
level سطح ارتفاع
level مسطح
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
level with each other در یک تراز
level with each other برابر
level out برابر کردن
level best خیلی عالی
level best خیلی خوب
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level to تراز کردن
level out یکنواخت کردن
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
he did his level best کوتاهی نکرد
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level best بسیارعالی
level هم پایه
level مسطح شدن
level تراز
level سطح
level میزان
level مسطح کردن
level ترازکردن
level ترازسازی
level موزون هدف گیری
level یک دست
level یک نواخت
level الت ترازگیری
level هموار
level سطح برابر
level هم تراز
level نشانه گرفتن
level پایه
level مستقیم
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level تراز سطح افقی افقی کردن
level تراز بنایی
stock level سطح ذخیره انبار
low level نزدیک سطح زمین
low level پایین
low level سطحی
low level سقف پرواز کوتاه
maintenance level سطح تثبیت
top-level توسط افراد عالیرتبه
split-level سه نیم اشکوبی
top-level افراد عالیرتبه
top-level کهبدان
top-level بلند پایه
alidade level دستگاهسمتنما
split-level چند سطحی
skill level پایه مهارت
sound level شدت نسبی صوت
sound level شدت صوت
stock level سطح انبار
lower level سطحپائینی
significance level سطح معناداری
low level کم ارزش
storage level تراز خزانه
to draw level بحریف رسیدن
to rake level با شن کش صاف کردن
still water level سطحسکونآب
level premium حق بیمه
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level point نقطه مسطح
level point سطح اب ساکن
datum level سطح اب ازاد
level of supply سطح تدارکات
level of supply سطح انبار
level of supply سطح اماد
level of strength میزان استعداد رزمی
to draw level باحریف برابرشدن
tilting level تراز حباب دار
low level در ارتفاع کم
low level در سطح پایین
low level مقام پست وکوچک
low level فرومایه
low level پست
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
level wind وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
level tone اهنگ یکنواخت
level surface سطح تراز
surveyor's level ترازنقشه برداری
level of strength سطح استعداد رزمی
signal level سطح علامت
voltage level سطح فشارالکتریکی
wage level سطح مزد
water level تراز اب
optimal level سطح بهینه
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level سطح فعالیت
one level memory حافظه یک سطحی
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
pezometeric level سطح پیزومتری
power level تراز توان
voltage level سطح ولتاژ
skill level پایه مهارت فنی
trophic level تراز خوراکی
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level سطح سفارش مجدد
two level logic منطق دوسطحی
two level store انباره دو سطحی
protection level سطح حفافت
two level subroutine زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
price level سطح قیمت
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
level-headed ترازخوی
mean sea level میانگین سطح دریا
mean sea level سطح متوسط دریا
signal level سطح سیگنال
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
level-headed متعادل
level-headed معقولانه
level-headed راستبین
level-headed معقول
multi level چند سطحی
oil level سطح روغن
water level سطح اب
noise level سطح پارازیت
noise level میزان خش
nesting level سطح لانهای
nesting level سطح اشیانهای
nesting level سطح تو در تویی
white level تراز سفید
rotational level تراز چرخشی
n level logic منطق N سطحی
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
energy level تراز انرژی
crest level یال
control level سطح کنترل اماد
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
confidence level درجه اطمینان
compensation level تراز موازنه
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
chance level سطح تصادفی
builder's level تراز بنائی
bottom level تراز کف
black level تراز سیاه
base level تهتراز
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
cruising level سقف پرواز ثابت
cruising level افق پروازثابت
energy level سطح انرژی
energy level تراز انژی
dumpy level تراز دوربین دار
doublet level ترازوی دوتایی
donor level ترازدهنده
datum level سطح اب دریا
data level سطح داده
cross level حباب تراز افقی
cross level ترازعرضی تراز چرخ
cross level افقی کردن
cross level تراز کردن
background level الودگی متن الودگی زمینه
background level تراز زمینه
speed level سطح سرعت
spirit level تراز حباب دار
spirit level تراز
level crossings گذر همتراز
level crossings گذرگاه همکف
level crossings محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossing گذر همتراز
level crossing گذرگاه همکف
level crossing محل تقاطع دو خط راه اهن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com