English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (5 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
compact disk دیسک فشرده
Other Matches
compact استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compact دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compact کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compact دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compact بهم فشرده خلاصه
compact بهم فشردن
compact عهد
compact روی دیسک فشرده را میدهد
compact قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compact کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compact چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compact کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compact دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compact مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compact مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compact پیمان
compact تنگ هم قرار دادن
compact تو پر کردن فشردن
compact فشرده کردن بهم متصل کردن
compact جمع وجور فشرده
compact بهم پیوسته
compact پیمان معاهده
compact متراکم
compact :بهم فشردن
compact متراکم کردن
compact ریز بافتن
compact تنگ هم قراردادن
compact section مقطع فشرده
It is a compact car. اتوموبیل جمع وجوری است
compact disc unit محلقرارگیریدیسک
compact disc player دستگاهدیسکفشرده
compact disc player controls دکمههایکنترلکنندهدیسک
disk صفحه
disk گرده قرص
disk صفحه هالتر
disk صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disk دیسک
disk گرده
disk دایره
disk saw اره گرد
disk saw اره مجمعه
filter disk قرص صافی
key to disk کلید به دیسک
locking a disk قفل کردن یک دیسک
magnetic disk گرده مغناطیسی
disk storage انباره گردهای
induction disk اهنربای صفحهای
duplicate disk copying disk
magnetic disk صفحه مغناطیسی
magnetic disk دیسک مغناطیسی
induction disk گرده القائی
disk unit واحد دیسک
disk unit واحد گرده
fixed disk دیسک ثابت
exchangeable disk دیسک قابل تعویض
flexible disk دیسک انعطاف پذیر
flippy disk دیسک لغزان
floret of the disk گلچه میان
induction disk صفحه مدور
eight inch disk فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
flexible disk دیسک قابل انعطاف
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
disk sector بخش دیسک
microfloppy disk میکرو دیسک لغزان
milk disk دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
systems disk دیسک سیستم ها
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
sun disk صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
sun's disk قرص خورشید
system disk دیسک سیستم
target disk دیسک مقصود
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
video disk دسترسی مستقیم
video disk دیسک ویدئویی
video disk دیسک بصری دیسک تصویری
winchester disk دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
winchester disk دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
start up disk دیسک اغازگر
start up disk دیسک راه اندازی
spacer disk استوانه توپر فلزی
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi disk سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi disk مربوط به چندین نوع دیسک
optic disk نقطه کور
optical disk دیسک نوری
range disk میز تصحیح مسافت
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
ram disk RAدیسک
removable disk دیسک برداشتنی
removable disk دیسک قابل حرکت
source disk دیسک مبداء
winchester disk دیسک وینچستر
disk sector قطاع دیسک
clutch disk صفحه کلاچ
disk crash خراش دیسک
disk crash خرابی دیسک
disk drive گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drive دیسکخوان
disk controller کنترل کننده گرده
disk drive گرده چرخان
floppy disk کوچکترین فضا روی دیسک
disk envelope پاکت دیسک
disk file پرونده گردهای
disk file فایل دیسک
disk drive گرده ران
floppy disk گرده لرزان
disk duplication نسخه برداری از دیسک
disk copying نسخه برداری از دیسک
carbon disk قرص زغالی
disk drives دیسک ران دیسک چرخان
color disk گرده رنگها
disk armature ارمیچر صفحهای
disk buffer بافر دیسک
disk cache نهانگاه دیسک
disk drives گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives دیسکخوان
disk controller کنترل کننده دیسک
disk drives گرده چرخان
disk drives گرده ران
disk drive دیسک ران دیسک چرخان
rigid disk دیسک سخت
disk flower گل صفحهای
floppy disk مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy disk ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
disk platter گرده سینی
floppy disk دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
disk buffer میانگیر دیسک
disk pack گرده بسته
disk pack بسته دیسک
disk pack گروه بسته
disk reader خواننده دیسک
floppy disk حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
disk optimizer بهینه ساز دیسک
hard disk دیسک سخت
floppy disk فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disk دیسک لغزان دیسک لرزان
disk jacket جلد دیسک
disk library کتابخانه دیسک
disk memory حافظه دیسک
floppy disk گرده لغزان
disk partition پارتیشن دیسک
disc [disk] drive دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
single sided disk دیسک یک رویه
to save [to disk/DVD etc.] حفظ کردن [روی دستگاه دیسک سخت یا دی وی دی] [رایانه شناسی]
soft sectored disk دیسک خام
fixed disk [American E] دیسک سخت [رایانه شناسی]
moveable head disk دیسک با هد قابل حرکت
winchester disk drive گرداننده دیسک وینچستر
two sided disk status اعلام نصب یک دیسک دو طرفه
card to disk converter مبدل کارت به دیسک
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
floppy disk unit واحد فلاپی دیسک
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
floppy disk case محفظه فلاپی دیسک
fixed head disk دیسک با نوک ثابت
fixed head disk گرده با نوک ثابت
disk operating system سیستم عامل گردهای
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
external hard disk دیسک سخت برونی
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
double sided disk دیسک دو طرفه
disk unit enclosure محفظه واحد دیسک
disk storage unit واحد انبارهای گردهای
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
head per track disk دیسک با هد هر شیار
disk seal valve لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
keyboard to disk system سیستم صفحه کلید به دیسک
disk access time زمان دسترسی دیسک
optical laser disk دیسک لیزری نوری
microfloppy disk drive وسیله ذخیره اطلاعات بااستفاده از میکرودیسکهای لغزان
magnetic disk unit واحد دیسک مغناطیسی
magnetic disk memory حافظه با دیسک مغناطیسی
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
disk drive controller سیستم عامل دیسک
portable disk pack بسته دیسک قابل حمل
keyboard to disk unit واحد صفحه کلید به دیسک
disk drive head نوک دیسک خوان
internal hard disk دیسک سخت درونی
high density disk دیسک چگالی عالی
moveable head disk unit واحد دیسک با هد جابجاپذیر
dual sided disk drives گردانندههای دیسک دو طرفه
center disc [disk wheel] دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش [ فناوری خودرو]
eraseble optical disk drive دیسک گردان نوری پاک شدنی
fixed head disk unit واحد دیسک با هد ثابت
hard disk backup program برنامه پشتیبانی دیسک سخت
hard disk drive [American E] [HDD] دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com