English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Dont swim on a full stomach . روی شکم شنا نکن
Other Matches
Dont be upset . Dont lose your temper . Keep calm(cool). خونت را کثیف نکن ( خونسرد باش )
Dont worry. Cheer up. Dont fret so much. غصه نخور
I dont know ( dont have the faintest idea) where the hell she has gone . نمی دانم کدام گوری رفته است
Dont spin such yarns . Dont tell lies. دیگر صفحه نگذار ( دروغ نساز )
Dont confuse the issue . Dont get it all mixed up . شلوغش نکن
Dont kid yourself . dont delude yourself. بیخود دلت را خوش نکن
You dont seem to be with it . You dont know the half of it . تو کجای کاری
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. طولش نده (زود باش )
swim گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
swim شنا
swim شنا شناوری
swim شناور شدن
I'm going for a swim. من میروم شنا کنم.
swim لرزیدن
in the swim <idiom> درکاری فعالیت داشتن
I want to swim ,are you on ? اهلش هستی شنا کنیم ؟
swim شناکردن
To swim against the current. بر خلاف جریان آب شنا کردن
swim fin کفش غواص
swim bladder کیسه هوای ماهی مثانه هوایی
swim fin باله شنا
swim shorts شلوارک شنا
to swim against the tide <idiom> بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
he taught me to swim شناکردن را اوبه من یاد داد
i could swim at yearsold من در هشت سالگی میتوانستم شنا کنم
sink or swim <idiom> افت وخیز درکاری داشتن
swim against the tide/current <idiom> کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
Only dead fish swim with the flow [stream] . <proverb> در زندگی باید بجنگیم. [ضرب المثل]
stomach میل
stomach اشتها تحمل کردن
stomach معده
stomach دل
stomach یمینه
f.of the stomach ته یاقعر معده
stomach pump تنقیهی معده
stomach pumps تنقیهی معده
to stay one's stomach شکم خودرا اندکی سیرکردن
to overload stomach چپاندن
to overload stomach پر خوردن
turn one's stomach <idiom> باعث حال به هم خوردگی
his stomach sticks out شکمش پیش امده است
have butterflies in one's stomach دلهره داشتن
have butterflies in one's stomach اضطراب داشتن
cramp of stomach درد معده
foul stomach رودل
foul stomach معده پر
stomach pumps پمپ شکم
My stomach is out of order. مزاجم مرتب کارنمی کند
to overload stomach تپاندن
stomach pump پمپ شکم
surfeited stomach ثقل
I have stomach ache. دلم درد می کند.
upset stomach ناراحتی معده [پزشکی]
stomach ache دل درد
stomach-ache دل درد
stomach-aches دل درد
stomach throw افکندن حریف از پشت
stomach upset شکم درد [پزشکی]
stomach upset دل درد [پزشکی]
stomach upset درد شکم [پزشکی]
stomach pain معده درد [پزشکی]
muscular stomach سنگدانgadget
stomach upset ناراحتی معده [پزشکی]
it turned my stomach دلم رابهم زد
grumbling in the stomach غراغر
pit of the stomach گودال زیر جناغ سینه
surfeited stomach رودل
surfeited stomach امتلامعده
grumbling in the stomach غرغرشکم
proud or hight stomach باد
to sit heavy on the stomach سنگین بودن
to sit heavy on the stomach گوارا نبودن دیر هضم بودن
proud or hight stomach غرور
eyes are bigger than one's stomach <idiom> بیش از فرفیت غذا خوردن
To drink on an empty stomach. روی شکم خالی مشروب خوردن
It makes my stomach turn [over] . <idiom> دلم را به هم میزند. [اصطلاح روزمره]
It made me sick . It turned my stomach. دلم را بهم زد
I dont know what is what. نمی دانم چی به چیه
What is all this ? I dont get it . نفهمیدم ( چی شد ) !
dont بپایان رسانیدن
dont طی کردن گذرانیدن
You dont mean that ! you dont say ! نه با با ! ( جدی میگه ؟)
I dont exactly know. درست نمی دانم
Why dont you come off it! چرا دست بردار نیستی !
I dont know and I dont want to know . نه می دانم ونه می خواهم بدانم
Dont ever come here again. دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.]
Dont let on that you know. بروی خودت نیاور که موضوع رامیدانی
Dont try to get out of it. سعی نکن اززیرش دربروی
We dont know what become of him. نمی دانیم چه؟ بسر ؟ آمد
dont نمودن
dont کردن
Is that so ? You dont say. نه بابا ( جدی می گویی ) ؟
I dont know what became of him . نمی دانم چه بسرش آمد
Is that so ?You dont say. چه میگه ( جدا"اینطور است )
Dont listen to him . به حرف اوگوش نکن ( نده )
So dont try to device yourself . سعی نکن خودت را گول بزنی
Dont be sI'lly . خودت را لوس نکن
i dont meant it جدی نگفتم
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
If I dont forget . اگر یادم بماند ( نرود)
i dont meant it مقصودی ندارم
I dont wish ( want ) to malign anyone . میل ندارم بد کسی را بگویم
I dont mean to intrude . قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
Dont mention it . You are welcome. اختیار دارید (درمقام تعارف )
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
if you dont object اگر مانعی نیست
if you dont object اگر بدتان نمیاید
Why do you want to know ? dont be nosy. می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
Dont get my back up. نگذار آنرویم (روی سگه ) بالا بیاد
i dont want to be rushed من نمیخواهم کار سرم بریزند
Dont brag about doing this and that . اینقدر نگه فلان وچنان ( بهمان ) می کنم
Am I not right?dont you agree with me ? درست می گه یا نه ؟
I dont smoke at all. اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
How come we dont see you more pften? چطور دیگه زیاد تورانمی بینم ؟
dont mention it اهمیت ندارد
i dont care a d. مرا هیچ پروایی نیست
Why dont you leave me alone? از جان من چه می خواهی ؟
dont you thouchit مبادابه ان دست بزنید
If you dont mind my saying. اگر از حرفم بدتان نیاید
dont mention it چیزی نیست
Dont you dare tell anyone . مبادا بکسی بگویی
dont care بی تقاوت
Dont confuse me. حواسم را پرت نکن
The husband and wife dont get on together. زن وشوهر باهم نمی سازند
I dont have an earthly chance. کمترین شانس راروی زمین ندارم
The doctors dont think she wI'll live. پزشکان امیدی به زنده ماندن اوندارند
Dont talk to all and sundry. با این وآن صحبت نکن
Dont break that branch off. آن شاخه رانشکن
Dont be a fool(an ass) خر نشو ( عاقل با ش)
I am counting(relying) on you, dont let me down. روی تو حساب می کنم نگذار آبرویم برود
Dont count (bank)on me. روی من حساب نکنید
i dont care a pin هیچ بمن مربوط نیست
Dont spoil your appetite . اشتهایم را خراب نکن ( کور نکن )
I dont mind the cold . از سرما ناراحت نمی شوم
These shoes dont fit me. زنگ مدرسه خورده
I'll eat my hat if I dont do it . اگر اینکار رانکردم اسمم راعوض می کنم
i dont care a snap مرا هیچ پروایی نیست
i dont care a pin مرا پروایی نیست
Such things just dont interest me. توی این خطها نیستم
Dont stand on ceremony. تشریفات را بگذار کنار ( راحت باش )
Dont spoil the child . بچه را خراب نکنید (لوس نکنید )
i dont care a rush مرا هیچ پروایی نیست
Why dont you join our group. ? چرا به جمع ما نمی آیی ؟
Dont provoke me to talk. دهانم را باز مکن!
Dont be late for work. دیر سر کار نیایی (سر وقت بیایی )
Dont sidetrack the issue. خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
Dont rely on probabilities. روی احتمالات متگی نباشید
His bowels dont move. شکمش کار نمی کند
dont care a rap هیچ پروا نداشته باشید
I wI'll fall behind with everything if I dont try hard . اگر تلاش نکنم از کار وزندگه با زمی مانم
I dont like such remarks one bit . از این حرفها هیچ خوشم نمی آید
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
I dont remember ( recall ) . یادم نیست
I am down and out . I dont know where my next meal is coming for . برای نان شب معطل مانده ام
Dont meddle in my affairs . درکارهای من فضولی نکن
I dont have time to go to the movies . فرصت نمی کنم به سینما بروم
Dont breathe a word! هیچی نگه!
Dont make so much noise. اینقدر سروصدانکن
Dont stint the food . سر غذااینقدر گه ابازی درنیاور
Dont let yourself get into bad habits. به چیز های بد خودت راعادت نده
I dont have one toman let alone a thousand tomans . هزار تومان که هیچه یک تومان هم ندارم
Dont let the grass grow under your feet. نگذار وسط اینکار باد بخورد ( وقفه بیافتد )
We dont have qualified personnel in this company. دراین شرکت آدم حسابی نداریم
Dont count your chickens before they are hatched. جوجه ها راآخر پائیز می شمارند
Whishes dont wash the dishes. <proverb> آرزوها و خیالات ظرفها را نمى شویند .
A thing you dont want is dear at any price. <proverb> چیزى را که نخواهى ,با هر قسمتى برایت گران است.
I dont feel like work today. جویای حال ( احوال ) کسی شدن
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
I dont believe a word of it ! A likely story ! Tell that to the marines! تو گفتی ومنهم باور کردن !
Dont neglect writing to your mother . ازنوشتن نامه بمادرت غافل نشو
Dont forget to wind up your watch . یادت نرود ساعتت راکوک کنی
Vegetables dont agree (disagree)with me . سبزیجات به من نمی سازد
Dont leave off tI'll tomorrow what you can do today . کار امروز به فردا مگذار (میفکن )
I dont have the slightest(faintest)idea. روحم خبردار نیست
Forget it . dont give it a thought . اصلا"فکرش راهم نکن
Shut up ! dont inter fere . فضولی موقوف !
Dont stick your head out of the car window. سرت را از پنجره اتوموبیل درنیار
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
They dont recognize your high-school diploma here. دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
Keep stI'll. Stay put . Dont move. تکان نخورید (حرکت نکنید )
I dont quite remembered to post (mail)your letter. کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Who cares ? I dont give ( care ) a damn ! ولش
full تمام تکمیل
full کد فایل در آن ذخیره شده است
full تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
full چرخش با پشتک کامل
full تمام قدرت
full چرخیدن ژیمناست
full سیر
full کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد
to the full به منتهادرجه
to the full کاملا
full شرح محل یک دایرکتوری
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full پر
full well خوب خوب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com