Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (2 milliseconds)
English
Persian
European rose
طرح گل رز اروپایی
[که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
Other Matches
European
فرنگی
European
اروپایی
European Union
[EU]
اتحادیه اروپا
indo european
ارینی
indo european
هند و اروپایی
european essembly
مجلس اروپا
The town has a European look.
این شهر قیافه اروپایی دارد
european essembly
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
European plug
پریزاروپایی
european committee for standardization
کمیته اروپایی استاندار
European Currency Unit
واحد پول اروپایی
european economic community
market common
western european union
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
european monetary agreement
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
european monetary fund
صندوق پولی اروپا
european monetary system
سیستم پولی اروپایی
european type plane
رنده فرنگی
western european union
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
western european union
لوگزامبورک هلند
European Currency Unit
سبد ارزی اروپا
An Out line of European history .
کلیات تاریخ اروپ؟
European Currency Units
اک
organization for european economic coopr
سازمان همکاری اقتصادی اروپا
e c s c (european coal & steel commissio
سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
european free trade association
A .T.F.E
The rise in prices in the European markets.
ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
european community competition rules
مقررات رقابت در جامعه اروپا
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
e c s c (european coal & steel commissio
لوکزامبورگ و هلندکه وفیفه اش نظارت برتولید و فروش ذغالسنگ وفولاد است
a comparison between European and Japanese schools
مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
e c s c (european coal & steel commissio
جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
e c s c (european coal & steel commissio
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
e f t a (european free trade association
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
e f t a (european free trade association
اتریش
e f t a (european free trade association
پرتقال دانمارک
european academic research network
شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
e f t a (european free trade association
سوئد
e f t a (european free trade association
سویس نروژ
e f t a (european free trade association
فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
eastern european mutual assisstance trea
پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
rose
گل سرخ
under the rose
نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
rose
رنگ گلی سرخ کردن
the rose
حمره
the rose
باد مبارک
the rose
بادسرخ
rose of may
نرگس سفید
rose vinegar
خیسانده گل سرخ در سرکه
rose water
گلاب
rose water
لطافت
rose red
گل سرخی
rose red
رنگ سرخ
rose of sharon
بامیه شامی
rose preserve
گل انگبین
rose preserve
گلفند
rose rash
سرخچه
rose rash
کاذب
rose rash
بدل سرخک
rose red
سرخ
rose water
لطیف احساساتی
rose water
گلاب زدن
rose window
پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
He rose against the regime.
بر ضد دولت قیام کرد
as fair as a rose
<idiom>
مثل ماه
rose hip
نوعیمیوهنارنجییاسرخرنگ
cabbage rose
طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
yellow rose
گل زرد
wind rose
شقایق اگرمون
wind rose
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
rose motif
نگاره گل رز
[در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
the rose of tehran
زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
There is no rose without thorn .
<proverb>
هیچ گلى بى خار نیست .
tea rose
گل چای
as fresh as a rose
<idiom>
مثل هلوی پوست کنده
china rose
خطمی مجلسی
monthly rose
خطمی درختی
musk rose
گل مشکیجه
no rose without thorn
گل بیخارنچیده است کسی
red rose
گل سرخ
red rose
گل سوری
rose bay
خر زهره
rose bay
گل معین التجاری
rose box
الک ته لوله پمپ خن ناو
monthly rose
خطمی مجلسی
mallow rose
گل خطمی
he rose from the ranks
از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
compass rose
صفحه جهت یاب
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
compass rose
شمال نما
corn rose
گل خشخاش
corn rose
شقایق
damask rose
گل محمدی
dog rose
نوعی از گل نسرین
guelder rose
بداغ
rose bud
غنچه گل سرخ
rose bud
دخترزیبا غنچهای
rose bush
بته گل سرخ
rose diamond
الماس فلامک
rose fever
تب بهاره
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
rose leaf
برگ گل
rose lipped
یاقوت لب
rose lipped
دارای لبهای گلگون
rose mallow
گل خطمی
rose mallow
گل پنیرک
rose of jericho
کف مریم
rose cut
دارای تراش فلامک
rose coloured
مبنی برخوش بینی
rose colored
گلگون
rose colored
گلی
rose colour
رنگ گلی
rose coloured
گلی
rose cheeked
گلچهره
rose cheeked
گلعذار
rose chafer
سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
rose coloured
گلگون
rose bush
گلبن
life is not all rose culour
در زندگی نوش ونیش باهم است
crumpled rose leaf
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
rose-coloured spectacles
عینک خوش بینی
The smoke rose straight up.
دود راست رفت بالا
I planted the garden with rose – bushes .
درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
look at the world through rose-colored glasses
<idiom>
خیلی مثبت بودن
see the world (things) through rose-colored glasses
<idiom>
فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
european cup winner cup
جام برندگان جام اروپا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com