Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
He is high . He is slap – happy .
کله اش گرم است
Other Matches
slap down
متوقف ساختن
slap
صدای چلب چلوپ سیلی زدن
slap
ضربت سریع
slap
باکف دست زدن
slap
سیلی تودهنی
slap
ضربت
slap down
ناگهان توقیف کردن
slap-up
عالی
slap
تپانچه زدن
slap
زدن
slap-up
درجه یک
slap together
<idiom>
به عجله وبی مراقبت واداشتن
slap-up
مجلل
slap-up
شیک
slap bang
با صدا
slap-bang
بضرب
slap bang
سراسیمه
slap bang
بضرب
slap in the face
<idiom>
بی احترامی کردن
slap-bang
با صدا
slap shot
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
slap pass
پاس اریب
slap-bang
سراسیمه
A reounding slap ; Juicy fruit.
سیلی آبدار :میوه آبدار
To keep onesface ruddy by the slap it has receive.
<proverb>
با سیلى صورت خود را سرخ نگهداشتن .
such as are happy
انهایی که خوشبخت هستند
happy
خرسند سعادتمند
happy
شاد خوشوقت
happy
خوشحال
i f.happy
خوشحالم
happy
[about]
<adj.>
خشنود
[در مورد]
happy
راضی
happy
سعید مبارک
happy
خوشدل
happy
<adj.>
خوش
happy
فرخنده
trigger happy
دست به هفت تیر
happy-go-lucky
دل بدریا زدن
trigger-happy
دست به هفت تیر
happy hour
<idiom>
ساعات تفریح وخوشی
trigger-happy
عاجز از کنترل خود در اثرشادی
By a happy coincidence.
دراثر حسن تصادف
happy family
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
trigger happy
عاجز از کنترل خود در اثرشادی
happy go lucky
اسان گذران بیمار
i wish you a happy new year
سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
i wish you a happy new year
سال نو را به شما شادباش یاتبریک میگویم
I'm happy to hear that.
خوشحالم که اینو می شنوم.
I'll be happy to help
[assist]
you.
من با کمال میل در اختیار شما هستم.
happy life
زندگی باخوشدل
happy life
زندگی اسوده
happy go lucky
لا ابالی
happy go lucky
برحسب تصادف لاقید
happy go lucky
الله بختی
She was pretending to be happy.
او
[زن]
تظاهر به شاد بودن کرد.
Happy birthday to you .
تولدت مبارک
Many happy returns of the day?
صد سال به این سالها ( تبریک ) !
many happy returns of the day
صد سال باین سالهابرسید
Many happy returns of the day .
سال نومبارک
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
A happy heart makes a blooming visage.
<proverb>
قلب شاد,چهره را بشاش مى سازد .
about as high
تقریبا` همان اندازه بلند
high value
قیمتی
high (1 9 to 36)
بلند
high
ت
high-up
فردیباقدرتونفوذفراوان
on high
به اسمان
you were then that high
ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
very high
ارتفاع خیلی بالا
on high
در اسمان
on high
در بالا
high value
گران قیمت
high
بزرگ
high
زبان سطح بالا
high
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
high
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high
تند زیاد باصدای زیر
high
متکبرانه
high
خشن متکبر
high
خشمگینانه
high
وافر گران گزاف
high
زیاد
high
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high
متعال رشید
high
بلند پایه
high
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high
باصدای بلند
high
سخت گران
high
بالا
high
اندکی فاسد
high
عظیم
high
واچرخه
high
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high
بوگرفته
high
جای مرتفع
high
عالی
high
خیلی بزرگ
high
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high
بلند
high
فراز
high
مرتفع
high strung
بسیار حساس
high storage
انباره بالا
high road
شاهراه
high sticking
خطا با ضربه چوب لاکراس
high sticking
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
high stick
بالا بردن غیرمجاز چوب
high status
بلندپایه
high strung
عصبانی
high strung
کوک
high resolution
وضوح بالا
high tension
فشار قوی
high tender
به مزایده گذاشتن
high tender
مزایده
high temperature
دمای بالا
high relief
نقش تمام برجسته
high resistance
پر مقاومت
high resistance
پرمقاومت
high spirited
دارای روح خودسری وجسارت
high road
جاده عمده
high spirited
متکبر
high souled
با جرات
high seasoned
خوش طعم پرچاشنی
high seasoned
پرادویه
high sea
دریای ازاد
high seas
ابهای برون مرزی
high seas
دریای ازاد
high seas
ابهای بین المللی
high seas
دریاهای باز
high souled
با همت
high speed
سریع السیر
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
high speed
دنده سریع
high spirited
جسور
high spin
پر اسپین
high spin
چرخش زیاد
high spin
پرچرخش
high run
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
high seas
دریاهای ازاد
high grown
بلند قد
high land
زمین کوهستانی
high light
نکات برجسته یا جالب
high light
تشکیل نکته روشن یاجالب دادن
high lights
نکات مهم
high lights
موضوعات مهم مطالب مهم
high limit
حد نهایی
high line
پل رابط اصلی
high line
پل طنابی نقل مکان بین ناوها
high mind
با مناعت دارای احساسات بلند
high minded
بامناعت
high minded
بزرگ منش
high minded
مغرور
high money
پول گران
high jack
دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
high interest
بهره سنگین
high grown
دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
high handed
امرانه
high handed
خودخواهانه
high handed
مکارانه
high hat
کلاه بلند
high hat
متکبر وپر افاده اشرافی ماب
high hat
افاده کردن
high horse
مغرور
high horse
پر افاده
high hurdles
مسابقه کوتاه دو بامانع
high hurle
مانع بلند
high impedance
امپدانس بالا
high interest
بهره گران
high moral
روحیه عالی
high moral
روحیه قوی
high pressure
دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
high pressure
قوی
high pressure
فشار زیاد
high priced
گران بها
high priced
پر قیمت
high priced
پر بها
high jumper
پرنده پرش ارتفاع
high priest
کشیش اعظم
high priest
کاهن اعظم
high proof
سنگین
high proof
تند
high proof
برنده
high ranking
عالی رتبه
high precison
دقت بالا
high precison
دقت زیاد
high oblique
عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
high grown
بلند بالا
high octane
دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
high card
کارتبالا
high order
رتبه بالا
high pass
پاس بلند
high pheasant
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
high polymer
بسپار سنگین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com