English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
English Persian
I dont remember ( recall ) . یادم نیست
Other Matches
Dont be upset . Dont lose your temper . Keep calm(cool). خونت را کثیف نکن ( خونسرد باش )
Dont worry. Cheer up. Dont fret so much. غصه نخور
Dont spin such yarns . Dont tell lies. دیگر صفحه نگذار ( دروغ نساز )
Dont confuse the issue . Dont get it all mixed up . شلوغش نکن
I dont know ( dont have the faintest idea) where the hell she has gone . نمی دانم کدام گوری رفته است
Dont kid yourself . dont delude yourself. بیخود دلت را خوش نکن
You dont seem to be with it . You dont know the half of it . تو کجای کاری
remember بخاطراوردن
remember یاد اوردن بخاطر داشتن
I can't remember anything. من نمیتونم چیزی رو به یاد بیارم.
Remember me to him. سلام من را به او برسان. [مرد]
he had need remember بایستی بخاطر داشته باشید
Not that I remember . تا آنجا که من یاددارم خیر ( اینطور نبوده )
I cant remember her name . اسمش یادم نیست ( نمی آید )
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. طولش نده (زود باش )
Do you still remember how poor we were? آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
to remember oneself بخود امدن
Please give her my regards. Please remember me to her. please convey my regards to her. ازقول من به اوسلام برسانید
Mark my words . Remember what I told you . یادت باشد چه گفتم
She gave me her phone number , but I'll be blessed if I can remember it ! شماره تلفن خودش را به من داد ولی مگریادم می آید !
it is beyond recall احتمال لغوشدن ندارد
recall دستور تجمع قوا دادن
to recall somebody کسی را فراخواندن
to recall somebody کسی را معزول کردن
recall فراخواندن معزول کردن
recall یاداوری
recall به یاد اوردن
recall بسیج کردن قوا
recall احضار کردن
recall فرا خواندن احضار لغو کردن
recall فراخوانی احضار
recall برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
recall فراخوانی
to recall somebody کسی را احضار کردن
recall بیاد اوردن
memory recall دوبارهخوانیحافظه
unaided recall یاداوری خودبخودی
free recall یاداوری ازاد
recall test ازمون یاداوری
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
memory recall key کلیدضبطدوبارهحافظه
to recall the troops from Mali دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
story recall test ازمون یاداوری داستان
dont طی کردن گذرانیدن
We dont know what become of him. نمی دانیم چه؟ بسر ؟ آمد
Dont try to get out of it. سعی نکن اززیرش دربروی
dont بپایان رسانیدن
Dont let on that you know. بروی خودت نیاور که موضوع رامیدانی
dont نمودن
Dont ever come here again. دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.]
dont کردن
I dont know what is what. نمی دانم چی به چیه
Is that so ?You dont say. چه میگه ( جدا"اینطور است )
What is all this ? I dont get it . نفهمیدم ( چی شد ) !
I dont know what became of him . نمی دانم چه بسرش آمد
I dont know and I dont want to know . نه می دانم ونه می خواهم بدانم
You dont mean that ! you dont say ! نه با با ! ( جدی میگه ؟)
Is that so ? You dont say. نه بابا ( جدی می گویی ) ؟
Why dont you come off it! چرا دست بردار نیستی !
I dont exactly know. درست نمی دانم
Dont brag about doing this and that . اینقدر نگه فلان وچنان ( بهمان ) می کنم
I dont smoke at all. اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
If I dont forget . اگر یادم بماند ( نرود)
Why do you want to know ? dont be nosy. می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
I dont wish ( want ) to malign anyone . میل ندارم بد کسی را بگویم
Dont get my back up. نگذار آنرویم (روی سگه ) بالا بیاد
I dont mean to intrude . قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
So dont try to device yourself . سعی نکن خودت را گول بزنی
Dont listen to him . به حرف اوگوش نکن ( نده )
Dont be sI'lly . خودت را لوس نکن
Dont you dare tell anyone . مبادا بکسی بگویی
i dont want to be rushed من نمیخواهم کار سرم بریزند
if you dont object اگر بدتان نمیاید
if you dont object اگر مانعی نیست
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
How come we dont see you more pften? چطور دیگه زیاد تورانمی بینم ؟
dont care بی تقاوت
Dont confuse me. حواسم را پرت نکن
Dont mention it . You are welcome. اختیار دارید (درمقام تعارف )
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
If you dont mind my saying. اگر از حرفم بدتان نیاید
Why dont you leave me alone? از جان من چه می خواهی ؟
i dont meant it مقصودی ندارم
dont mention it چیزی نیست
dont mention it اهمیت ندارد
dont you thouchit مبادابه ان دست بزنید
i dont care a d. مرا هیچ پروایی نیست
Am I not right?dont you agree with me ? درست می گه یا نه ؟
i dont meant it جدی نگفتم
His bowels dont move. شکمش کار نمی کند
Dont stand on ceremony. تشریفات را بگذار کنار ( راحت باش )
Why dont you join our group. ? چرا به جمع ما نمی آیی ؟
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
I'll eat my hat if I dont do it . اگر اینکار رانکردم اسمم راعوض می کنم
Dont sidetrack the issue. خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
Dont breathe a word! هیچی نگه!
i dont care a pin هیچ بمن مربوط نیست
I dont like such remarks one bit . از این حرفها هیچ خوشم نمی آید
Dont rely on probabilities. روی احتمالات متگی نباشید
Dont talk to all and sundry. با این وآن صحبت نکن
I am counting(relying) on you, dont let me down. روی تو حساب می کنم نگذار آبرویم برود
I wI'll fall behind with everything if I dont try hard . اگر تلاش نکنم از کار وزندگه با زمی مانم
dont care a rap هیچ پروا نداشته باشید
i dont care a rush مرا هیچ پروایی نیست
i dont care a snap مرا هیچ پروایی نیست
i dont care a pin مرا پروایی نیست
I am down and out . I dont know where my next meal is coming for . برای نان شب معطل مانده ام
Dont be late for work. دیر سر کار نیایی (سر وقت بیایی )
I dont have an earthly chance. کمترین شانس راروی زمین ندارم
The doctors dont think she wI'll live. پزشکان امیدی به زنده ماندن اوندارند
Dont spoil the child . بچه را خراب نکنید (لوس نکنید )
Dont let yourself get into bad habits. به چیز های بد خودت راعادت نده
Dont count (bank)on me. روی من حساب نکنید
Dont make so much noise. اینقدر سروصدانکن
Dont be a fool(an ass) خر نشو ( عاقل با ش)
Dont break that branch off. آن شاخه رانشکن
Dont provoke me to talk. دهانم را باز مکن!
I dont have time to go to the movies . فرصت نمی کنم به سینما بروم
The husband and wife dont get on together. زن وشوهر باهم نمی سازند
Dont stint the food . سر غذااینقدر گه ابازی درنیاور
Such things just dont interest me. توی این خطها نیستم
I dont mind the cold . از سرما ناراحت نمی شوم
Dont spoil your appetite . اشتهایم را خراب نکن ( کور نکن )
These shoes dont fit me. زنگ مدرسه خورده
Dont meddle in my affairs . درکارهای من فضولی نکن
A thing you dont want is dear at any price. <proverb> چیزى را که نخواهى ,با هر قسمتى برایت گران است.
Vegetables dont agree (disagree)with me . سبزیجات به من نمی سازد
Whishes dont wash the dishes. <proverb> آرزوها و خیالات ظرفها را نمى شویند .
Dont swim on a full stomach . روی شکم شنا نکن
I dont have the slightest(faintest)idea. روحم خبردار نیست
I dont believe a word of it ! A likely story ! Tell that to the marines! تو گفتی ومنهم باور کردن !
I dont feel like work today. جویای حال ( احوال ) کسی شدن
Forget it . dont give it a thought . اصلا"فکرش راهم نکن
Shut up ! dont inter fere . فضولی موقوف !
Dont leave off tI'll tomorrow what you can do today . کار امروز به فردا مگذار (میفکن )
Dont let the grass grow under your feet. نگذار وسط اینکار باد بخورد ( وقفه بیافتد )
Dont forget to wind up your watch . یادت نرود ساعتت راکوک کنی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
I dont have one toman let alone a thousand tomans . هزار تومان که هیچه یک تومان هم ندارم
Dont neglect writing to your mother . ازنوشتن نامه بمادرت غافل نشو
We dont have qualified personnel in this company. دراین شرکت آدم حسابی نداریم
Dont count your chickens before they are hatched. جوجه ها راآخر پائیز می شمارند
Who cares ? I dont give ( care ) a damn ! ولش
I dont quite remembered to post (mail)your letter. کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Dont stick your head out of the car window. سرت را از پنجره اتوموبیل درنیار
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
Keep stI'll. Stay put . Dont move. تکان نخورید (حرکت نکنید )
They dont recognize your high-school diploma here. دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
I dont feel well. I feel under the weather. حالش طوری نیست که بتواند کار کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com