Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
international standards organization
سازمان استانداردهای بین المللی
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
open system interconnection reference
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
by international standards
در معیارهای بین المللی
[as]
compared to international standards
در معیارهای بین المللی
international refugee organization
سازمان بین المللی اوارگان
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
By international standards Germany maintains a leading role.
در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
Participation rates are low compared to international standards.
میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
system international
سیستم بین المللی
International System of Units
سامانه متریک
International System of Units
دستگاه بین المللی یکاها
international system of units
دستگاه بین المللی احاد
international system of units
سیستم مترک
open system
سازگان باز
open system
نظام باز
open system
سیستم باز
open loop system
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
open bus system
سیستم گذر باز
open ended system
سیستم بی انتها
open cycle reactor system
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
interconnection
بخش ماده متصل به دو وسیله
interconnection
تزویج
interconnection
اتصال میانی
interconnection
اتصال
interconnection
به هم پیوستگی
interconnection
اتصالی داخلی
interconnection of diagram
نمودار اتصال
interconnection wiring
سیم کشی
interconnection scheme
نقشه ی اتصال
standards
طبیعی یا معمولی
standards
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards
استاندارد
standards
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standards
اولین مگا بایت حافظه در PC.
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standards
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standards
نمونه قبول شده معین
standards
مقرر قانونی
standards
قالب
standards
الگو
standards
استاندارد همگون
standards
معیار
standards
متعارف
standards
نشان پرچم
standards
مرسوم
standards
کالای جانشین رزمی
standards
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standards
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards
نورم مقیاس
standards
قسمت ساکن دستگاه
standards
معمولی
standards
یکسان معیار
standards
همگون یکنواخت یکجور
standards
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards
استانده
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
نمونه قانونی
standards
عیار قانونی استاندارد مقرر
standards
قانونی
standards
متعارفی
standards
همشکل
standards
متداول
standards
متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
standards
سنجه
standards
همسان
standards of living
معیار زندگی
gold standards
سیستم پشتوانه طلا
living standards
استانداردزندگی
standards of living
استاندارد زندگی
standards of living
سطح زندگی
technical standards
معیارهای فنی استانداردهای فنی
double standards
معیارهای متناقض
standards enforcer
اجراکننده استانداردها
gold standards
حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
organization
ترتیب
organization
سازمان بندی
organization
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization
یکان قسمت
organization
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization
تشکیلات
self organization
سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
organization
تشکیلات سازماندهی
organization
سازمان
British Standards Institute
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
organization control
کنترل سازمانی
file organization
سازمان فایل
organization chart
نمودارسازمان یکان
nonprofit organization
سازمان غیر انتفاعی
nonprofit organization
سازمان غیرانتفاعی
organization chart
لوحه سازمان
file organization
سازمان پرونده
organization chart
نمودار سازمانی
organization of the ground
سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
organization scheme
نمودار سازمانی
task organization
سازمان رزمی
visual organization
سازمان دیداری
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
data organization
سازمان داده ها
economic organization
سازمان اقتصادی
sensory organization
سازمان حسی
table of organization
جدول سازمان
social organization
سازمان اجتماعی
task organization
سازمان برای رزم
task organization
سازمان دادان برای رزم برش رزمی
coliform organization
کلی باسیل
charity organization
سازمان خیریه
labor organization
سازمان کارگری
planning organization
سازمان برنامه
beach organization
یکان ساحلی
beach organization
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
american national standards institute
موسسه ملی استانداردهای امریکا
american national standards institute
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
authorized level of organization
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Civil Aviation Organization
سازمان هواپیمایی کشور
central treaty organization
انگلستان
data set organization
سازماندهی مجموعه داده ها
brucsels treaty organization
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
united nations organization
سازمان ملل متحد
united nations organization
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
Our organization is just standing on its own feet.
تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
world health organization
سازمان بهداشت جهانی
sequential file organization
سازمان دهی ترتیبی فایل
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
organization for economic co opration
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
social security organization
سازمان تامین اجتماعی
Organization of American States
سازمان دول امریکایی
food and agricultural organization
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
food and agricultural organization
سازمان خواروبار وکشاورزی
organization of central american states
سازمان دول امریکای مرکزی
North Atlantic Treaty Organization
ناتو
organization of petroleum exporting cont
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
table of organization and equipment (toe
جدول سازمان و تجهیزات
organization for european economic coopr
سازمان همکاری اقتصادی اروپا
Organization of Petroleum Exporting Countries
سازمانصادرکنندگاننفتخام
north atlantic treaty organization (nato
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
south east asia treaty organization
مان در بانکوک است
north atlantic treaty organization (nato
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
international
بین المللی
international
وابسته به روابط بین المللی
international
بازیگر بین المللی
international
بین الملل انترناسیونال
international
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international
مربوط به کشورهای مختلف
international court
دادگاه بین المللی
international federation
processing forinformation
international federation
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international finance
مالیه بین الملل
international etiquette
نزاکت بین المللی
international law
حقوق بین الملل
international relations
رابطهسیاسیبینکشورها
International Modern
[سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international investment
سرمایه گذاری بین المللی
international acts
اسناد بین المللی
international match
مسابقه بین المللی
[ورزش]
international custom
عرف بین المللی
borland international
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
International politics.
سیاست بین الملل
international dualism
دوگانگی بین المللی
international council
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international coulomb
کولن جهانی
international comity
نزاکت بین المللی
international economics
اقتصاد بین الملل
international classification of
طبقه بندی بین المللی بیماریها
international equilibrium
تعادل بین المللی
international classification of
Diseases
international council
education in forcomputers
short international
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international call
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international call
مکالمه بین المللی
commodore international, ltd.
شرکت بین المللی کمودور
international acts
مستندات بین المللی
international practice
طریقه معمول به بین المللی
international line
خط بین المللی
international practice
رویه بین المللی
international treaties
عهود بین المللی
international union
اتحادیههای بین المللی
international union
اتحادیه بین المللی
international reserves
اندوختههای بین المللی
international reserves
ذخائر بین المللی
international practice
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international units
واحدهای جهانی برق
international exchange
مرکز تلفن بین المللی
international migration
مهاجرت بین المللی
international meeting
مجمع بین المللی
international line
خط خارجی
international master
استاد بین المللی شطرنج
international trade
تجارت بین المللی
socialist international
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international trade
تجارت بین الملل
international loans
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international liquidity
نقدینگی بین المللی
international date line
خط موافقتنامه بین المللی
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
international court of justice
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
international criminal law
حقوق جزای بین الملل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com