Dictiornary-Farsi | Its well worth . Its a bargain at the price . | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
Its well worth . Its a bargain at the price .	شیرین می ارزد


Other Matches

to bargain for	منتظریا اماده
bargain	چانه زنی در معاملات معامله
bargain	بیع وشراء
bargain	داد و ستد
bargain	سودا
bargain	معامله
bargain	داد و ستد چانه زدن
bargain	قرارداد معامله خرید ارزان
bargain	چانه زدن
bargain	چانه زنی در معامله
bargain	مذاکره
bargain	معامله باصرفه
bargain	قرارداد معامله بستن
bargain	معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
to bargain for	تهیه دیدن
to bargain for	بودن
into the bargain	بالای ان
into the bargain	بعلاوه
bargain	خرید ارزان
to bargain a way	درازای چیزی واگذار کردن
strike a bargain	معامله کردن
time bargain	قرارداد فروش سلم و سلف سهام
cancellation of bargain	اقاله کردن معامله
to strike a bargain	درمعامله موافقت پیداکردن
unconscionable bargain	معامله نامعقول
plea bargain	توافق مدافعه [حقوق]
wage bargain	چانه زنی دستمزد
bargain hunter	کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
drive a hard bargain <idiom>	انعقاد معامله بودن هیچ سودی
To drive a hard bargain.	درداد وستد سخت گیر بودن
I'm not worth it.	من ارزش اونو ندارم.
I'm not worth it.	من در حد اون نیستم.
it is not worth while	بزحمتش نمیارزد
worth	ارزش
worth	با ارزش
worth	بها
it is not worth a d	مفت نمیارزد
it is not worth a d	بلعنت خدانمیارزد
it is not worth my while	بزحمتی که میکشم
it is not worth my while	نمیارزد برای من ارزش ندارد
it is of little worth	چندان ارزشی ندارد
it is of little worth	کم ارزش است
worth	سزاوار ثروت
it is worth nothing	هیچ چیزنمیارزد
worth	قیمت
What is worth doing is worth doing well . <proverb>	کارى ارزش دارد که خوب انجام گیرد .
worth	ازرش
self-worth	عزت نفس
for all one is worth <idiom>	تمام سعی خودرا کردن
penny worth	سودا
penny worth	انچه برابر یک پنی میتوان خرید
present worth	ارزش فعلی
present worth	ارزش حال
penny worth	مقدار کم
penny worth	بها
penny worth	معامله
it is not worth a rush	به بشیزی نمیارزد
penny worth	ارزش یک پنی
net worth	ارزش خالص
money worth	چیزی که بپول بیزرد
it is worth 0 rials	ده ریال ارزش دارد
money worth	بهای پول
it is worth 0 rials	ده ریال می ارزد
money worth	برابر پول
he is not worth his salt	لایق نگاهداشتن نیست بنگاهداشتنش نمیارزد
it is not worth the trouble	بزحمتش نمیارزد
money worth	پول بها
proprietary worth	مالیت
worth one's salt <idiom>	بهایی که شخص میپردازد
It is not worth the trouble.	بزحمتش نمی ارزد
what is this book worth?	این کتاب چقدر ارزش دارد
worth a cent <idiom>	با هر ارزشی
two cents worth <idiom>	نظریه
it is not worth a straw	پر کاهی نمیارزد
It was not worth all that delay .	به اینهمه معطلی نمی ارزید
It is not worth a damn ( penny ) .	به مفت هم نمی ارزد
life is not worth an hour's p	ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
To the best of my ability. For all I am worth . As far as in my lies	تا آنجا که تیغم ببرد
It doesnt pay . It is not worth the while.	صرف نمی کند
worth a kings ransom	بسیار گران بها
capital net worth	دارائی خالص سرمایهای
at a great penny worth	به بهای زیاد
net worth tax	مالیات بر اضافه ارزش دارائی
It is not worth a damn . It is quite worthless.	به لعنت خدانمی ارزد
at a great penny worth	گران
We never know the worth of water till the well is . <proverb>	تا چاه نخشکد قدر آب ندانى .
A bird in the hand is worth two in the bush. <proverb>	نقد رو بچسب تا نسیه.
A bird in the hand is worth two in the bush. <proverb>	سیلی نقد به از حلوای نسیه.
An ounce of prevention is worth a pound of cure. <proverb>	پیشگیری بهتر از درمانه.
An ounce of prevention is worth a pound of cure. [Benjamin Franklin] <proverb>	پیشگیری بهتر از درمانه.
just price	قیمت عادلانه
outside price	حد اکثر بها
just price	قیمت منصفانه
asking price	قیمت آخر
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
asking price	قیمت مورد مطالبهی فروشنده
at any price	بهر بها
mean price	قیمت متوسط
least price	حداقل قیمت
last price	اخرین قیمت حداقل قیمت
last price	قیمت اخر
Without ( beyond , above ) price .	بی نهایت قیمتی
price	مبلغ شرطبندی
all in price	بهای کامل
price	نرخ
price	ارزش پولی کالا
price	قیمت گذاشتن
price	بها قائل شدن
all in price	قیمت کل
at any price	بهر قسمت که باشد
price	قیمت
price	ارزش
price	بها
retail price	بهای خرده فروشی
reserve price	قیمت پایه در حراج
reserve price	قیمت نهایی بهای قطعی
spot price	بهای جنس در معامله نقدی
reserve price	بهای قطعی
reserve price	اخرین بها
resale price	بهای خرده فروشی
resale price	قیمت فروش مجدد
retail price	قیمت خرده فروشی
spot price	قیمت برای فروش فوری
sopt price	قیمت فروش نقدی
sopt price	قیمت نقد
spot price	قیمت نقدی
sopt price	قیمت روز
shadow price	شبه قیمت قیمت ضمنی
shadow price	قیمت سایهای
selling price	قیمت فروش
sale price	قیمت حراج
sale price	قیمت فروش
ruling price	قیمت روز
resonable price	بهای عادله
absolute price	قیمت مطلق
price taker	خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
price taker	قیمت را داده شده فرض کردن
price tag	اتیکت قیمت
price stability	ثبات قیمت
price tag	برچسب قیمت کالا
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
price system	نظام قیمتی
price system	نظام قیمت
price support	حمایت قیمت
price support	تایید قیمت
price support	حمایت قیمتی
price support	تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
price stabilization	ثبات قیمت
price theory	نظریه قیمت
price theory	اقتصاد خرد
price war	جنگ قیمتها
repurchase price	قیمت بازخرید
regular price	قیمت عادی
reduced price	بهای کاسته بهای تخفیف دار
price support	قیمت حمایت شده از طرف دولت
reduced price	بهای نازل
cost price	قیمت تمام شده
reasonable price	قیمت عادله
reasonable price	قیمت معقول
quoted price	مظنه
quoted price	قیمت داده شده
purchase price	راس المال
prohibitive price	بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
price stabilization	تثبیت قیمت
spot price	قیمت تمام شده
at a low price	بهای کم
Price are fixed here .	دراینجا قیمتها ثابت هستند
basis price	قیمت پایه
What is the price per week?	قیمت برای یک هفته چقدر است؟
half-price	نیمبها
cut-price	جنسحراجشده
administered price	قیمت تعیین شده
beyoned price	بی قیمت بسیار گران بها
bottom price	حداقل قیمت
bottom price	پائین ترین قیمت
wholesale price	قیمت عمده فروشی
half price	نصف قیمت
administered price	قیمت تنظیم شده
bottom price	کمترین قیمت
basis price	قیمت مبنا
basic price	قیمت مبنا
at a low price	بقیمت نازل
price determination	تعیین قیمت
anticipated price	قیمت مورد انتظار
average price	قیمت متوسط
average price	میانگین قیمت
base price	قیمت پایه
At all costs . At any price .	به هر قیمتی که شده
To put a price on something .	روی چیزی قیمت گذاشتن
Every man has his price .	هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
At the price of. At the cost of .	به قیمت
We must settle the price first.	اول باید قیمت راطی کرد
base price	قیمت مبنا
basic price	قیمت پایه
What is the price per night?	قیمت برای یک شب چقدر است؟
very low price	ثمن بخس
upset price	کمترین بهای مقطوع درهراج
cash price	بهای نقدی