English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
expanded memory system دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
expanded memory system ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
expanded memory حافظه گسترشی
enhanced expanded memory specification مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
lotus intel مشخصات حافظه گسترشی لوتوس- اینتل مایکروسافت specification expandedmemory icrosoft
expanded مبسوط
expanded بسط یافته
expanded منبسط شده
expanded , capacity توسعه فرفیت
expanded metal ورق اهن مشبک
expanded , capacity زیاد کردن گنجایش
expanded contrast تنظیم کنتراست
expanded scope صفحه گسترده
expanded metal تورسیمی
expanded metal رابیتس
expanded type نوع گسترده
cellular expanded بتن با حفره منبسط
expanded metal جالی
expanded metal lath مادهتوفالیمنبسطشده
memory یاد
memory حافظه دستگاه کامپیوتر
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
immediate memory حافظه فوری
memory یادگار یاد بود
in memory of <idiom> به صورت رایگان
memory حافظه
to the memory of به یادبود
memory خاطره
bubble memory حافظه حبابی
bubble memory مین فرفیت بالا
bubble memory سرعت بالا و حافظه متحرک
regenerative memory عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
regenerative memory رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
remote memory حافظه دور
regenerative memory حافظه باز زا
buffer memory حافظه میانیگر
bytewide memory بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
rotating memory حافظه چرخشی
regenerative memory حافظه احیاء کننده
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
refresh memory واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
read mostly memory حافظه بیشتر خواندنی
memory cell سلول حافظه
subtract from memory دکمهکمکنندهازحافظه
racial memory حافظه نژادی
auxiliary memory حافظ کمکی
I can recite from memory. می توانم از حفظ بخوانم
programmable memory حافظه برنامه پذیر
To revive a memory. خاطره ای رازنده کردن
memory map طرح یا نقشه حافظه
in memory of blessedmemory بیاد
in memory of blessedmemory بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory خدابیامرز
read only memory حافظه فقط خواندنی
recent memory حافظه نزدیک
within living memory تا انجا که مردمان زنده
within living memory به یاد دارند
add in memory اضافه کردن به حافظه
real memory حافظه واقعی
real memory حافظه حقیقی
real memory حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
memory button دکمهحافظ
memory cancel پاککردنحافظه
base memory حافظه پایه
memory key کلیدحافظه
memory recall دوبارهخوانیحافظه
associative memory حافظه شرکت پذیر
conventional memory این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
EDO memory MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
EDO memory ذخیره کند
eidetic memory یاد روشن
static memory حافظه ایستا
stack memory حافظه پشتهای
commit to memory حفظ کردن
virtual memory حافظه مجازی
EDO memory فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
to commit to memory ازبرکردن
to escape one's memory از خاطر رفتن
to stamp on the memory ذهنی کردن
dynamic memory حافظه پویا
shared memory حافظه تسهیم شده
conventional memory در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
coordinate memory حافظه مختصاتی
core memory حافظه چنبرهای
control memory حافظه کنترلی
control memory حافظه کنترل
core memory حافظه هستهای
cryogenic memory رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
cryogenic memory استفاده از خصوصیات هدایت مواد
constructive memory حافظه سازا
disk memory حافظه دیسک
to stamp on the memory در ذهن منقوش ساختن
shadow memory شبه حافظه
screen memory خاطره پوشان
scratchpad memory حافظه چرکنویس
scratchpad memory حافظه چرکنویسی
cache memory یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory حافظه پنهانی
volatile memory حافظه فرار
upper memory کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
screw to the memory بذهن سپردن
shadow memory حافظه ثانوی موقت
extended memory حافظه توسعه یافته
extended memory حافظه تمدیدی
external memory حافظه خارجی
shadow memory محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory حافظه نیمه هادی
secondary memory حافظه ثانویه
search memory حافظه جستجو
memory protection حفافت حافظه
mass memory حافظه انبوه
memory port درگاه حافظه
memory module ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory module واحد حافظه
memory moard برد حافظه
memory mapping نگاشت حافظه
memory mapping نقشه حافظه
memory address نشانی حافظه
memory address ادرس حافظه
memory afterimage رد تصویر یاد
memory protection پشتیبانی ازحافظه
memory register ثبات حافظه
magnetic memory حافظه مغناطیسی
memory word کلمه حافظه
memory trace رد یاد
main memory حافظه اصلی
memory span فراخنای یاد
memory sniffing ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot تصویر لحظهای حافظه
memory allocation اختصاص حافظه
memory bandwidth پهنای باند حافظه
memory bank بانک حافظه
memory hierarchy سلسله مراتب حافظه
memory illusion خطای یاد
memory image تصویر یاد
memory interleaving برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory location مکان حافظه
memory location محل حافظه
memory management مدیریت حافظه
memory map نقشه حافظه
memory map نگاشت حافظه
memory guard نگهبان حافظه
memory for digits حافظه عددی
memory dump رونوشت ازحافظه
memory cache حافظه پنهان
memory capacity گنجایش حافظه
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory chip تراشه حافظه
memory cycle چرخه حافظه
memory dependent وابسته حافظه
memory dependent متکی به حافظه
memory drum گردونه یاد
memory dump روگرفت حافظه
alterable memory حافظه تغییرپذیر
associative memory حافظه تداعی
to fail [memory] درماندن [حافظه یا خاطره]
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
acoustic memory حافظه صوتی
alterable memory حافظه اصلاح پذیر
one level memory حافظه یک سطحی
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
optical memory حافظه نوری
main memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
interleave memory حافظه جاگذاری
internal memory حافظه داخلی
addressed memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
as memory serves هر وقت بیاد انسان بیاید
photodigital memory خواندن چند بار
incidental memory حافظه اتفاقی
auxiliary memory حافظه کمکی
associative memory حافظه انجمنی
addressed memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
low memory فضای حافظه تا چند کیلوبایت
internal memory بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
to fail [memory] وا ماندن [حافظه یا خاطره]
it escaped my memory یادم رفت
passive memory حافظه منفعل
laser memory حافظه لیزری
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
random access memory حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
memory management program برنامه مدیریت حافظه
plated wire memory حافظه سیمی اندوده
programmable read only memory حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
direct memory access دستیابی مستقیم به حافظه
quick access memory حافظه دستیابی سریع
paged memory management مدیریت حافظه صفحه بندی شده
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com