Dictiornary-Farsi | The funds collected so far . | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 33 (4 milliseconds)
English	Persian
The funds collected so far .	وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است


Other Matches

self collected	خود دار
collected	دارای حواس جمع
collected	متین خود دار
self collected	دارای کف نفس حواس جمع
He has collected what the other person. <proverb>	هر چه این ریخته او جمع کرده.
funds	وجوه
the funds	وام دولتی
the funds	قرضه دولتی سهام وام دولتی
company funds	اعتبارات گروهانی
sundry funds	اعتبار اموررفاهی متفرقه
to raise funds	تهیه وجه یاسرمایه کردن
unit funds	اعتبارات یکانی
wage funds	وجوه دستمزد
wage funds	مایه دستمزد
welfare funds	اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
slush funds	پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
slush funds	بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
trust funds	وجوه امانی
sundry funds	اعتبارات متفرقه
stock funds	اعتبار خریدنقدی
loanable funds	وجوه وام دادنی
loanable funds	وجوه قابل عرضه به بازار پول
military funds	اعتبار نظامی
military funds	بودجه نظامی
nonappropriated funds	اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
pension funds	وجوه بازنشستگی
cheque without funds	چک بی محل
stock funds	اعتبار نقدی اماد
mutual funds	شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
inflow of foreign funds	ورود وجوه خارجی
electronic funds transfer	انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها


Recent search history

Contact | Terms | Privacy