Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
English
Persian
The tenant is like a colonist .
<proverb>
اجاره نشین خوش نشین است .
Other Matches
colonist
مستعمره نشین
colonist
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist
مهاجر
tenant
کرایه نشین
tenant at will
متصرف به میل و اراده مالک
tenant right
حق مستاجر
tenant right
حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
tenant
متنفع
tenant
کرایه نشین متصرف
tenant
اجاره دار
tenant
مستاجر
tenant
اجاره کردن
tenant
متصرف بودن
tenant
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
sitting tenant
قوانینمربوطبهکرایهخانه
terre tenant
متصرف یا ساکن بالفعل اراضی
tenant for years
شخص دارای حق رقبی
tenant for life
شخص دارای حق عمری
tenant by sufference
مالک معترض اونشود و تصرفش ادامه پیداکند این عنوان به او اطلاق میشود
tenant by sufference
هر گاه کسی ملکی رابا عنوان و سمت قانونی درتصرف داشته باشد و پس اززوال سمت
tenant by sufference
متصرف با رضایت ضمنی مالک
tenant by sufferance
مستاجر به تقدیر موجر
tenant by curtesy
عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
sole tenant
مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
proprietor and tenant
موجر و مستاجر
tenant in fee simple
متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
landlord and tenant act
قانون موجر و مستاجر
tenant from year to year
مستاجر یک ساله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com