Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English
Persian
The works include 4 volumes.
این کتاب چهار جلد است.
Other Matches
include
قرار دادن شمردن
include
در برداشتن
include
شامل بودن متضمن بودن
include
به حساب اوردن
Do not include me
من را حساب نکن
[نکنید]
!
volumes
فرفیت
in volumes f.
در 6جلد ورق بزرگ
volumes
گشایش
volumes
نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
volumes
دیسک یا نوار یا وسیله ذخیره سازی
volumes
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes
برچسب
volumes
بصورت مجلد دراوردن
volumes
بلندی صدا
volumes
میزان
volumes
برزگ شدن
volumes
کتاب برحجم افزودن
volumes
توده
volumes
حجم
volumes
دفتر
volumes
درجه صدا جلد
volumes
مجلد
volumes
جلد
volumes
جلدکتاب
volumes
مقدار
volumes
تعداد میزان
volumes
قدرت دستگاه مخابراتی
to speak volumes
[for]
کاملأ واضح بیان کردن
[اصطلاح مجازی]
That speaks volumes.
<idiom>
چیزی را کاملأ واضح بیان می کند.
What she wears speaks volumes about her.
به سبکی که او
[زن]
لباس می پوشد خیلی واضح بیان می کند چه جور آدمی است.
combining volumes principle
اصل ترکیب حجمی
he works better
او بهتر کار میکند
ex works
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
in the works
<idiom>
درتدارک
ex works
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
if it works
اگر این کار با موفقیت انجام شود
works
کارخانه
if it works
اگر بشه
This dictionary is published(printed) in three volumes.
این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
Her eyes spoke volumes of despair.
در چشمهای او
[زن]
ناامیدی کاملا واضح است.
shoot the works
<idiom>
از هیچ تلاشی مضایقه نکردن
works of art
کار هنری
He always works best under pressure .
اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
Construction works .
عملیات ساختمانی
apple works
اپل ورکس
sewage works
استفادهازفاضلاببهعنوانکود
works superintendent
مدیر کارخانه
He works as engineer.
او
[مرد]
به عنوان مهندس کار می کند.
sewage works
{sg}
تصفیه خانه فاضلاب
works of art
اثرهنری
public works
تاسیسات عام المنفعه
public works
امورعام المنفعه
engineering works
کارخانه ماشین سازی
public works
کارهای ساختمانی همگانی
public works
فواید عامه
works inspector
بازرس کارگاه
works inspector
بازرس کارخانه
lime works
اهکپزی
lead works
کارخانه سرب گدازی
incidental works
کارهای اتفاقی
gas works
کارخانه تولید گاز
gas works
کارخانه گاز
brick works
اجر پزی
emergency works
کارهای اضطراری
dye works
کارخانه رنگ سازی
clerk of the works
استادکار
clerk of the works
سرکارساختمانی
civil works
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
brick works
اجر سازی
microsoft works
مایکروسافت ورکس
poetical works
اثار شعری
poetical works
اثارمنظوم
preliminary works
کارهای مقدماتی
salt works
کارخانه نمک سازی
plaster works
گچبری
plaster works
گچکاری
miscellaneous works
کارهای مختلف
temporary works
کارهای موقت
poetical works
دیوان شعر
There are ine milion book (volumes)in this library.
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
gas works tar
قطران کارخانه گاز
mintster of public works
وزیر فوائدعامه
civil engineering works
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
road works ahead
جادهدردستاحداثاست
iron and steel works
ذوی اهن و فولاد
He works in the production section .
درقسمت تولید کار می کند
balance earth works
یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
mintster of public works
وزیرکارهای عمومی
A series of city improvement works.
یکرشته کارهای عمرانی شهری
He works day and night (round the clock).
روز وشب کارمی کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com