Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
This contract is of unlimited duration.
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
Search result with all words
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
قرارداد کار بدون مدت
Other Matches
married under a contract unlimited perio
به حباله نکاح دراوردن عقد کردن
married under a contract unlimited perio
ازدواج کردن
married under a contract unlimited perio
زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
unlimited
وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
unlimited
بی حد
unlimited
نامشخص نامعین
unlimited
نامعلوم
unlimited
نامحدود
unlimited company
شرکت با مسئولیت نامحدود
unlimited war
جنگ نامحدود
unlimited war
جنگ غیرمحدود
unlimited liability
بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
unlimited liability
تعهدات نامحدود
unlimited liability company
شرکت تضامنی
credit for an unlimited period
اعتبار برای مدت نامحدود
The courts have unlimited jurisdiction.
دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
duration
سختی بقاء
duration
استمرار
duration
طی
duration
دیرش
duration
مدت زمانی که چیزی سالم می ماند
duration
براوردی از زمان لازم جهت انجام یک فعالیت
duration
مدت ادامه
duration
مدت
of short duration
کم مدت
duration of sunshine
ساعات افتابی
run duration
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند
of short duration
کوتاه
duration of rainfall
مدت بارش
duration curve
معروف به منحنی دبی کلاسه
response duration
مدت پاسخ
run duration
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
run duration
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
run duration
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
run duration
نرم افزاری است که درحافظه اصلی لازم است درهنگام اجرای برنامه
run duration
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
run duration
مدت زمانی که برنامه اجرا میشود
run duration
مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند
pulse duration
مدت تپش
loading duration
مدت بار گذاری
impluse duration
مدت ایمپولز
valve duration
مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
maximum duration
زمان حداکثر
of long duration
مدید
of long duration
دیرپای
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
contract
مقاطعه
contract
:قرارداد
contract
دچارشدن
contract
قرارداد بستن
in contract
طبق قرارداد
contract
مقاطعه کاری کردن
contract
قرارداد
contract
منقبض شدن
contract
کنترات پیمان .
contract
: پیمان بستن
contract
قرردادبستن
contract
کنترات کردن منقبض کردن
contract
منقبض شدن مخفف کردن
contract
همکشیدن
contract
پیمان
according to the contract no. ...
طبق قرارداد شماره ...
by contract
بطور مقاطعه
all in contract
قراداد کلی
contract
منقبض کردن
contract
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
تعهد
contract with
عقد کردن
to contract something from somebody
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
contract
عقد
all in contract
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
performance of a contract
اجرای قرارداد
quasi contract
شبه عقد
parties to a contract
طرفین متعاهدین
requirements of a contract
مقتضای عهد
quasi contract
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract
شبه قرارداد
provisions of a contract
مواد قرار داد
provisions of a contract
شرایط قرار داد
optional contract
عقد خیاری
optional contract
مجازی
optional contract
خیاری
optional contract
غیر واجب
parol contract
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
open contract
قرارداد غیر معین
parties to the contract
متعاملین
open contract
قرارداد باز
parties to the contract
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract
متعاقدین
parties to the contract
طرفین عقد
prime contract
قرارداد اصلی
privity in contract
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract
رابطه متعاقدین
operation of contract
نفوذ قرارداد
revocable contract
عقد جایز
to guarantee a contract
اجرای قراردادی راضمانت کردن
unauthorized contract
عقد فضولی
unconditional contract
عقد منجز
unilateral contract
قرارداد یک جانبه
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
قراردادایقاعی
unilateral contract
تعهد یک جانبه ایقاع
valid contract
عقد صحیح
validity of a contract
اعتبار قرارداد
validity of contract
صحت قرارداد
value cost contract
پیمان بستن با قیمتهای پایه
void contract
عقد باطل
we demand p in our contract
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
written contract
پیمان نامه
Bilateral contract.
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
cottage contract
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
to draw up a contract
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract
در حیطه یک قرارداد بودن
revocable contract
عقد مجاز
reward contract
عقد جعاله
sales contract
قرارداد فروش
service contract
قرارداد خدمت
service contract
قرارداد انجام خدمت
service contract
قرارداد خدماتی
simple contract
عقد منعقد درسند عادی
social contract
قرار داد اجتماعی
social contract
قرارداد اجتماعی
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
stipulation of a contract
مفاد قرارداد
the contract is still valid
قراردادباعتبار
the contract is still valid
خودباقی است
the life of a contract
مدت یک قرارداد
to put to contract
بمناقصه گذاشتن
simple contract
قرارداد شفاهی
contract quantity
حجم قرارداد
contract note
سند مقاطعه توافق نامه
contract note
سند قرارداد
contract guarantee
ضمانت قرارداد
contract guarantee
ضمانتنامه قرارداد
contract for supply
قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve
منحنی قرارداد
contract curve
منحنی مبادله
contract control
کنترل دینامیکی
contract control
کنترل تغایر
contract clause
شرط متعارف در هر قرارداد
contract of affreightment
قرارداد اجاره کشتی
contract of affreightment
قراردادحمل
contract period
مدت قرارداد
contract period
دوره قرارداد
contract of sales
قرارداد فروش
contract of sale
عقد بیع
contract of sale
قرارداد فروش
contract of reward
جعاله
contract of guarantee
عقد ضمان
contract of guarantee
ضمان عقدی
contract of farmletting
قرارداد مزارعه
contract of farmletting
مزارعه
conditions of contract
شرایط قرارداد
breach of contract
تخلف از قرارداد
breach of contract
نقض مفادقرارداد
breach of contract
نقض قرارداد
bilateral contract
قرارداد دو جانبه
based on a contract
قراردادی
award a contract
قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract
لغو یک قرارداد
assignment of contract
انتقال قرارداد
completion of a contract
انجام یک قرارداد
completion of a contract
انجام دادن قرارداد
conditional contract
عقد معلق
conditional contract
عقد مشروط
conclusion of a contract
مبایعه
conclusion of a contract
parties two between asale of
enter into a contract
منعقد کردن عقد
enter into a contract
عقد بستن
conclude a contract
منعقد کردن عقد
conclude a contract
عقد بستن
composition contract
قرارداد ارفاقی
completion of contract
امضای قرارداد
assignment of contract
واگذاری قرارداد
futures contract
قرارداد سلف
futures contract
قرارداد اینده
perform a contract
قرارداد را اجرا کردن
fulfill a contract
قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract
بی نتیجه ماندن قرارداد
haulage contract
قرارداد حمل و نقل
frustrated contract
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
formula of contract
صیغه عقد
forced contract
عقد مکره
gratuitous contract
عقد غیر معوض
guarantee a contract
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
negotiated contract
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
irrevocable contract
عقد لازم
labor contract
قرارداد کار
invalid contract
عقد فاسد
executory contract
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
inoperative contract
عقد غیر نافذ
illegal contract
قرارداد غیر قانونی
honour a contract
قرارداد را محترم شمردن
law of contract
قانون قرارداد
lease contract
عقد اجاره
license contract
قرارداد اجازه استفاده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com