English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
English Persian
To cheat in an examination. درامتحان تقلب کردن
Other Matches
cheat موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheat on (someone) <idiom> گول زدن
cheat مغبون کردن
cheat سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
cheat موضعگیری برای دفاع
cheat تکمیل چرخش روی زمین بجای هوا
cheat جر زدن
cheat خدعه کردن گول زدن
cheat فریب دادن
cheat فریب گول
cheat ادم متقلب وفریبنده
cheat sheet کروکی زمین گلف
To cheat at cards. درقمار ( ورق بازی ) تقلب کردن
If you try to cheat the bank, you wil be digging your own grave. اگر سعی کنی بانک را گول بزنی، با دست خودت گورت را کنده ای.
self examination درون خویشتن بینی
examination بازپرسی
examination استنطاق
examination امتحان
examination آزمایش
examination آزمون
to take an examination امتحان دادن
examination تست
self examination خود ازمایی
examination رسیدگی معاینه
examination بازرسی
re examination پرس ازمایی مجدد
re-examination بازپرسی مجدد
re-examination پرس ازمایی مجدد
re examination بازپرسی مجدد
examination ازمون
examination ازمایه
examination امتحان ازمایش
examination محک
examination بازرسی معاینه
examination معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination معاینه کردن
examination رسیدگی
examination امتحان
examination معاینه
examination بررسی
sit for an examination در امتحانی شرکت کردن
to give an examination صورت امتحان دادن
to give an examination امتحان کردن
to sit for an examination در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
To sit for an examination. درامتحان شرکت کردن
To pass an examination . درامتحان قبول شدن
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
qualifying examination امتحان صلاحیت
psychiatric examination معاینه روانپزشکی
previous examination نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
cross examination تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
cross examination بازجویی همگانی
cross examination بازرسی
cross examination استنطاق
cleared without examination ترخیص بدون بازرسی
bar examination امتحان وکالت
cross-examination پرسش و مقابله
cross-examination بازپرسی
cross examination بازپرسی
cross examination بازجویی استنطاق بازجویی از شهود مواجهه دادن شهود
cross examination به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
essay examination امتحان انشایی
examination anxiety اضطراب امتحان
examination of the soil ازمایش خاک
mental examination معاینه روانی
graduate record examination جی ار ای
graduate record examination امتحان ورودی بعد ازلیسانس
examination of witness's eligibility تزکیه
To mark the examination papers . ورقه های امتحان رانمره دادن
ceeb (college entrance examination board شورای امتحانات ورودی
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com