English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
English Persian
To dodge . To duck. جاخالی دادن (دربازی )
Other Matches
dodge جا خالی دادن
dodge گریختن با گوی
dodge اهمال جاخالی
dodge تمجمج
dodge طفره زدن
dodge گریز زدن
dodge این سو وان سورفتن
dodge جاخالی دادن
circle dodge گریز از حریف در مسیرمنحنی
dip dodge رد شدن از حریف با تغییردادن چوب لاکراس به دست دیگر
face dodge گول زدن حریف با تظاهر به پاس دادن
duck under سر زیر بغل
duck اخراج توپزن بی امتیاز
duck درگیر شدن هواپیماها
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck جا خالی دادن
duck اردک
duck مرغابی
duck اردک ماده غوطه
duck غوض
duck زیر اب رفتن غوض کردن
sitting duck <idiom> هدف ثابت
sitting duck هدف بی دفاع واسان
to be a dead duck بیهوده بودن [چیزی یا کسی]
dead duck آنچهشانسزندگیو موفقیتندارد
dead duck <idiom> در شرایط ناامید کننده قرار داشتن
duck soup <idiom> آسان
to be a dead duck امکان موفق شدن را نداشتن [چیزی یا کسی]
lame duck <idiom> نزدیک به بازنشسته شدن
sitting duck <idiom> بی خیال نشستن
shoot the duck حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
lame duck از کار افتاده
lame duck علیل وناتوان
break one's duck کسب نخستین امتیاز
duck and drake پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
decoy duck مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
duck hook ضربه پیچدار کوتاه
duck soup سهل
duck soup اسان
duck soup کار اسان وسهل
duck and drake اردک نر
baiting duck مرغ دام
man darin duck یکجور مرغابی کاکل دار که اصل ان از چین است
like water off a duck's back <idiom> بی تاثیر ،بدون تغیر عقیده
duck under and rear takedown یک دست و یک پا
like a duck takes the water [Idiom] کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
He stands there like a duck in a thunder storm. <idiom> مانند خر در گل گیر کرده. [اصطلاح مجازی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com