Dictiornary-Farsi | University of Applied Sciences | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 59 (5 milliseconds)

English	Persian
University of Applied Sciences [UAS]	دانشگاه فناوری


Other Matches

university	دانشگاه
technical university	دانشگاه فنی
state university	دانشگاه دولتی
university extension	تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
state university	دانشگاه ایالتی
He was not admitted to the university.	اورا به دانشگاه راه ندادند
Open University	دانشگاهیدربریتانیاکهداوطلبانآزاددرآنجاتحصیلمیکنند
He is majoring in mathematic at the university.	در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
As a university professor , his performance stank.	طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
sciences	علم طبیعی اگاهی
sciences	علوم
sciences	دانش
sciences	علم
basic sciences	علوم پایه
normative sciences	علوم هنجاری
life sciences	علوم زیستی
idiographic sciences	علوم فردنگر
occult sciences	علوم غیبی
exact sciences	علوم دقیقه
biological sciences	علوم زیستی
behavioral sciences	علوم رفتاری
life sciences	دانش زیستی
social sciences	علوم اجتماعی
nomothetic sciences	علوم قانون نگر
physical sciences	علوم طبیعی
natural sciences	علوم طبیعی
life sciences	علوم طبیعی
applied <adj.> <past-p.>	نصب شده
applied <adj.> <past-p.>	قرار داده شده
applied <adj.> <past-p.>	مستقر شده
applied <adj.> <past-p.>	بکار رفته
applied <adj.> <past-p.>	گسترش یافته
applied	توکار ستون
applied <adj.> <past-p.>	بکاربرده شده
applied	کابردی
applied	عملی
applied	کاربسته
applied	کاربردی
applied	وضع معموله
applied	برای هدف معین بکار رفته کاربسته
applied	هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
applied	بکاربرده
applied	بکار بردنی
applied research	تحقیق عملی
applied chemistry	شیمی کاربردی
applied mathematics	ریاضیات کاربردی [ریاضی]
applied ecology	بوم شناسی کاربردی اکولوژی کاربردی
he applied him self to study	مشغول تحصیل شد
he applied him self to study	دست بتحصیل زد
applied research	تحقیقات عملی
applied psychology	روانشناسی کاربردی
applied or mixed	ریاضیات علمی
applied mathematics	ریاضیات کاربردی
applied economics	اقتصاد صنعتی
applied economics	علم اقتصاد کاربردی
applied economics	علم اقتصاد عملی
applied magnetic field	میدان مغناطیسی اعمال شده
applied economics engineer	مهندس اقتصاد صنعتی