Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 70 (6 milliseconds)
English	Persian
What she wears speaks volumes about her.	به سبکی که او [زن] لباس می پوشد خیلی واضح بیان می کند چه جور آدمی است.
Other Matches
That speaks volumes. <idiom>	چیزی را کاملأ واضح بیان می کند.
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native .	فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
speaks	سخنرانی کردن
speaks	گفتگو کردن
speaks	تکلم کردن
speaks	صحبت کردن
speaks	حرف زدن
speaks	سخن گفتن
speaks	دراییدن
it speaks well for him	بامن خوب است
it speaks well for him	بامن نظرمساعد دارد
he speaks to the purpose	بیهوده نمیگوید
he speaks to the purpose	قصدی دارد
he speaks to the purpose	با منظورسخن میگوید
He speaks English fluently.	انگلیسی راروان صحبت می کند
wears	بر سرگذاشتن
wears	در بر کردن
wears	پوشیدن
wears	ساییدن
wears	پاکردن
wears	عینک یا کراوات زدن فرسودن
wears	دوام کردن
wears	خوردگی
wears	سائیدن
wears	تغییر سمت دادن به دور از باد
wears	فرسایش
wears	فرسوده شدن
wears	پوسیدگی
wears	سایش
wears	پوشاک
wears	فرسایش خوردگی جنگ افزارها
action speaks louder than words <proverb>	دو صد گفته چون نیم کردار نیست
she wears a shirt	پیراهن پوشیده است برتن دارد
he wears black	سیاه پوشیده است
he wears glasses	عینک زده است یادارد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.	روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
He wears his socks into holes .	آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
he wears a new suit to day	امروز جامه
he wears a new suit to day	نوپوشیده است
constant dripping wears away the stone <proverb>	اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .	مادر بزرگمان مرد خانواده است
volumes	برچسب
volumes	نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
in volumes f.	در 6جلد ورق بزرگ
volumes	بصورت مجلد دراوردن
volumes	برزگ شدن
volumes	کتاب برحجم افزودن
volumes	دیسک یا نوار یا وسیله ذخیره سازی
volumes	توده
volumes	کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes	حجم
volumes	دفتر
volumes	مجلد
volumes	درجه صدا جلد
volumes	فرفیت
volumes	تعداد میزان
volumes	مقدار
volumes	جلدکتاب
volumes	قدرت دستگاه مخابراتی
volumes	گشایش
volumes	جلد
volumes	میزان
volumes	بلندی صدا
to speak volumes [for]	کاملأ واضح بیان کردن [اصطلاح مجازی]
The works include 4 volumes.	این کتاب چهار جلد است.
combining volumes principle	اصل ترکیب حجمی
Her eyes spoke volumes of despair.	در چشمهای او [زن] ناامیدی کاملا واضح است.
This dictionary is published(printed) in three volumes.	این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
There are ine milion book (volumes)in this library.	دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com